نوشته است: برای سیزده رجب جشن روز پدر در مدرسهی پسر کوچک است و شما هم باید باشید؛ جشن پسرها و پدرها. مینویسم: سوغاتها را پیش فرستادم تا سبک باشم و کولهام را هم بستهام و پرواز را هم سپردهام و اگر تمام کنم شاید هماین صبح جمعه قم باشم. دعاء کنید کارمان تمام شود...
سوسولهای روایت فتح را بار اول از مهدی شنیدم. سرویراستارشان کبادهی قدس را میکشید اما کارشان تأویلگردانی در روایت آدمهای جنگ بود؛ که هر چه آن کتابهای کمینه را بخوانی نفهمی برای چه میکشتند و کشته میشدند. در دوتایی روایت سنگر|بستر این دومی گویی متاستاز آن روایت بود...
چاشنی هماین طوفانالأقصی و بسی دیگر از انتفاضهی فلسطینیها تدنیس قدس بوده است؛ این که جهود جاحد حریم این مسجد را با حضور خود هتک میکردهاند. داخل مرزهای ایران هم شاخصم برای شناسایی امت اسرائیل هماین همدلی و همراهی با تدنیس مسجدهای مسلمین توسط برهنهپوشهای هرزهی هار است...
این سکولارهای ایرانی که کبادهی قدس را میکشند پس از فتح قبلهی نخست انتظار دارند که برهنهپوشهای هار به صحن مسجدالاقصی راه داده شوند تا رقص شادانه کنند و حتا همجنسبازهای مبارز که شادخواری کنند، یا مسلمانهای مکتبی، اگر پایشان را ببرند را تکفیری و تندرو خطاب میکنند؟ یا چه...
از آخوندهای پروانهیی و پامنبریهای صورتیشان میپرسیم: مسلمان فلسطینی حق دارد در اعتراض به تدنیس مسجدالاقصی به دست توراخوانهای صهیونی مهاجم سلاح بکشد اما مسلمان ایرانی حق ندارد در اعتراض به تدنیس مسجدهاش به پای برهنهپوشهای هرزهی هار داد بکشد؟ میگویند: تلک قضیة و تلک قضیة...
از دیروز نشستهام که سپاه پاسداران پیوست فقهی حملهی موشکی و پهپادی به عراق و سوریه و پاکستان را منتشر میکند؟ آیا تلفات غیرنظامی آن را تأیید میکند و اگر آری جهتش تترس است یا خطائی و دیه میدهد؟ جنگ مکتبی چهارچوب خود را دارد؛ همآن که حضرت رهبر گفت: حاج قاسم شرعی میجنگید...
دست به منبع داخل آبریز نهادم؛ گرم بود. آخرین بار کی به حمام گرم رسیده بودم؟ یادم نمیآید؛ شاید زینبیهی دمشق، و هنوز سید شهید نشده بود. حوله در سفر همراه بر نمیدارم؛ چفیهام هم که زیر باران خیس شده است. ته کولهام را در میآورم، و به تور استتار میرسم...
صحبت از پهپادهای مسلح اسرائیلی این روزها در جنوب لبنان شبیه هماین پرسشهای عادی و بیضرر در مکالمهی روزمره است: کیفم؟ کیف صحتکم؟ کیف الاهل؟ الطقس رائع؟ وین المسیرات؟ شو أخبارک...
دولت طاغوت عراق و آن یکی دولت طاغوت در پاکستان این توهم را دارند که ما موشکهای امیمان را در چهارچوبهای ملی شلیک میکنیم که از عبور آنها از میلههای مرزی خودخواندهشان ترش کردهاند؟ این اگر باشد پهپادهامان را هم نباید از آسمان اردن به خاک اشغالی فلسطین بکوبیم، که میکوبیم...
سیادت وطنی عراقی؟ سیادت وطنی عراقی زمانی پاره شد که در چند قدمی وزارت در منطقهی سبز بغداد، فرمانده ارشد حشد را پهپاد امریکایی زد و صدا از شما در نیامد. اکنون هم سنگینتر آن است که مانند برادران پهپادپذیرتان در پاکستان در پستو به رفوی سیادت وطنی ملیتان مشغول باشید...
میگفت: حرکت حزبالله دولت لبنان را طاغوت میداند و برای هماین برای معرفی وزیر به آن از حضرت رهبر در ایران حکم حکومتی گرفت. هنوز نرسیدهام از رفقای عراقی که وکیل و وزیر معرفی میکنند بپرسم که از حضرت رهبر حکم حکومتی گرفتهاند؟ یا چه...
هنگامی که هرم ولایت منتشر فقیه را به کانون ولایت منفرد فقیه فرو کاسته باشیم، طبیعی است که نهاد نمایندهی ولی فقیه هم در ردههای کشوری و حتا لشکری مبدل به امور روحانیون خواهد شد و از آن اجتهاد و احتجاج با بیرون و درون سازمان در نخواهد آمد...