دانشکدهی رضوان نسخهی لبنانی دانشگاه امام حسین در ایران است. پرسیدم: صورتبندی سنت حوزه و بدعت آکادمی را چه طور انجام دادهیید که حرکت حزبالله از درون بیمعنا نشود؟ رئیس دانشکده جا خورد و دیگر استادهای در نشست؛ رایزن بحث را جمع کرد: این دست پرسشها در ایران هم پاسخ ندارد...
نهضت شیعه طی سالها در فاصلهی حوزهی نجف تا حوزهی قم تمشیت شده است. این سالها اما پیشبرد نهضت با پشتوانهی بیروت، بی آن که حوزهیی در آن جا باشد اتفاق تازهیی است...
جبل عامل لبنان زمانی حوزهی شرعیهی پیشرو بود، که حتا صفویه در ایران را هم پشتبانی مکتبی میکرد. این سالها در لبنان اما از نبطیه تا بیروت تا بعلبک شیعه مدرسهی شرعیه دارد اما حوزهی علمیه ندارد...
اشراف که جای ارشاد را بگیرد، به هوای حفظ نظام قدرت سر مدافعان نظام شریعت را کف خیابانهای پایتخت خواهیم شکست. اگر میخواهید بدانید بازدارنده بودن نظام برابر جاحد و فاجر از که جا شکسته است، داستان را از این جا بخوانید...
دموکراسی سکولار اکثریت هماین است که کف باریکهی غزه رد شنی زرهپوشهایش را میبینیم...
منطق دموکراسی اکثریت تنها حیوان(های) ناطق را قانع میکند و نه حی متأله را...
ليس أمام حركة حزب الله في لبنان خياراً إلا أن تفهم علاقته مع امالقری إيران امیاً، و إذا لم يكن الأمر كذلك، فسيتم فهمها وطنياً...
نیروی قدس سپاه پاسداران یک لشکر رسانه دارد اما شهادت رزمندههای مدافع حرم در شام به دست امریکا و اسرائیل ارزش خبریش را از دست داده است. این، یعنی بی معنا فطیر است...
پذیرفتن صفبندی تروریسم|ضدتروریسم در جنگ با باغی و طاغی خروجیش هماین میشود که سویهی یانکی ضدتروریسم با هواگردهایش از تو تلفات میگیرد و تو در زبان نمیتوانی پاسخش را بدهی تا برسیم به زمین؛ چه او است که پیچ تعریف تروریست را در دست دارد و تو گفتار ایمان|کفر را از دست دادهیی...