اقامهی شریعت سکولارهای درنده و شرمنده و حتا نهفته را به درد میآورد؛ میخواهد اقامهی حجاب باشد یا اقامهی قرآن باشد یا اقامهی نماز باشد یا اقامهی حج باشد یا اقامهی مسجد باشد...
إنما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الآخر و أقام الصلاة و لم یخش إلا الله. میفرماید: دشمنان مسجد ساختن یک مشت کافرند؛ میفرماید: باکی از یک مشت کافر نداشته باشید...
حجاب تنها پرچم جنگ تمامعیار امت احمد و امت ابلیس کف ملت ایران است. آن سادهدلهایی که فکر میکردند مشکل دو لاخ مو است نمیفهمیدند که سکولارهای شرمنده و درنده تا انهدام مسجدهای مسلمین و فرستادن اذان و اقامهی آنها به پستو کوتاه نخواهند آمد...
از سالها مسجد سوزاندنتان دیده بودیم که با اسلام میانهیی ندارید. نیازی نبود که مخالفتان با مسجد ساختن را به چشم ببینیم...
اصلاحطلب در گام نخست پی اصلاح دینی است: پروتستانتیسم. و هماین در محیط اسلامی برای ملحد دانستن این جریان کفایت میکند. اگر نه میتوان نشست و شمشیر کشیدنشان بر حجاب و قصاص و افطار و اربعین و مسجد را به چشم دید...
مسجدستیزی آخرین سیئهی این ریشو|چادریهای مقوا است؛ مذهبیهای صورتی چرک و چندش...
دادگاه عرفی جمهوری را که در پوست دادگاه شرعی انقلاب کرده باشی، نتیجهاش هماین میشود که خروج خشن ضد شریعت را نزاع دستهجمعی خیابانی میفهمد...
پروندههای نهضت را قاضی مجتهد باید داوری کند. قاضی مأذون صلاحیت قضاوت در پروندههای انقلاب را ندارد...
در فقرهی اقامهی حجاب و نهی از منکر و ساخت مسجد، این چیزی که پیش چشم ما است روند دگردیسی سکولارهای نهفتهی ایرانی به سکولارهای شرمنده و دگردیسی سکولارهای شرمندهی ایرانی به سکولارهای درنده است...
اگر میخواهید کف سنت/جمهوری رسوب کنید با خودتان است اما نام خودتان و نهادتان را نهضت/انقلاب نگزارید...
بیداری شریعتمدارها، از الطاف خفیهی غائلهی ژینا و افسار گسیختن سکولارهای ایرانی در پسآی آن بود...
حقالناس حاکم بر حقالله، محصول عرفیسازی حقالله به حقالناس است؛ انسانخدایی...
اسلام منطقهی فراغ ندارد؛ آن که میگوید: اقتصاد اسلامی و طب اسلامی و معماری اسلامی نداریم، درکش از اسلام دچار تسهیم است...