کسی می‌داند آن طبل و نقاره را دفعه‌ی نخست کدام سازور با خود داخل حرم اهل بیت برد و نواخت؟ یا چه...

مسجد سنگر شریعت است. پای‌گاه‌های بسیج و کانون‌های فرهنگی اگر می‌خواهند سنگر قدرت منهای شریعت باشند درستش آن است که از مسجد بیرون بروند...

مسجد منشأ معنای محله است؛ مسجد کانون تأویل شهر است...

فقه شرح روایت نیست، درک شریعت است. هم‌این است که اگر در مصحف محمد هیچ آیه‌یی برای برپایی اقتصاد وحیانی وجود نداشت هنوز هم‌این سه کلمه کافی بود: و استعمرکم فیها...

دانش‌گاه امام علی؟ امام علی دانش‌گاه نداشت؛ امام علی حوزه داشت...

دانش‌گاه الزهراء؟ فاطمة الزهراء دانش‌گاه نداشت؛ فاطمة الزهراء حوزه داشت...

دانش‌گاه امام حسین؟ امام حسین دانش‌گاه نداشت؛ امام حسین حوزه داشت...

دانش‌گاه امام باقر؟ امام باقر دانش‌گاه نداشت؛ امام باقر حوزه داشت...

دانش‌گاه امام صادق؟ امام صادق دانش‌گاه نداشت؛ امام صادق حوزه داشت...

دانش‌گاه امام هادی؟ امام هادی دانش‌گاه نداشت؛ امام هادی حوزه داشت...

دانش‌گاه علامه‌ی طباطبائی؟ علامه‌ی طباطبائی دانش‌گاه نداشت؛ علامه‌ی طباطبائی حوزه داشت...

دانش‌گاه امام خمینی؟ امام خمینی دانش‌گاه نداشت؛ امام خمینی حوزه داشت...

معماری اسلامی نداریم؟ اسلام تنها برای هدایت آمده است و ربطی به معماری ندارد؟ این درست است اگر معماری را هادی ندانیم...

این جریانی که می‌گوید: طب اسلامی نداریم، معماری اسلامی نداریم، اقتصاد اسلامی نداریم، ته کار خواه‌ناخواه به این می‌رسند که انقلاب اسلامی نداریم، جمهوری اسلامی نداریم، حکومت اسلامی نداریم...

شم‌شیر ارتداد باید بالای سر سکولارهای هار حمله کننده به آمران به معروف و ناهیان از منکر باشد؛ تکفیر، تنجیس، تهدیر...

قضية القدس و مسيرة الأربعين هما عبارة عن المبادي لإعادة بناء الحلقات الوسطى الحقيقية؛ مسارا الخروج من طارة الحلقات الوسطى المزيفة...

حزب‌الله را خلع سلاح می‌کنی اما در بزن‌گاه برای ولی‌الله سلاح نمی‌کشی. این، رویه‌ی رائج کارگزاران عرفی نظام است...

اسطوره‌زدایی از نهاد امنیت....

مماشات با فواحش سویه‌ی داخلی سیاست خارجی صبر راه‌بردی با کفار حربی صلیبی و صهیونی است...

عمق سکولارهای هار ایرانی نجس است، ناصبی است...

‏هیچ دلیل شرعی وجود ندارد که با غلاف کردن مراتب سخت نهی از منکر توسط حلقه‌ی حاکمیت، حلقه‌های میانی امت نیز مراتب سخت نهی از منکر را در نیام نگه دارند...

نهاد امنیت یله از نهاد فقاهت خروجیش دورهمی‌هایی آکنده از نکبت و بدعت است...

ناصبی را نه تنها تکفیر و تنجیس که تهدیر باید کرد...

من هرب من الحرب یجلبها الی البیت...

فقبحاً لکم و ترحا حین صرتم غرضاً یرمی، یغار علیکم و لا تغیرون، و تغزون و لا تغزون، و یعصی الله و ترضون؛ رویه‌ی صبر راه‌بردی بینه‌ی رزمی معصیت الاهی است...

با ابومهدی موافق بودیم؟ از پرونده‌ی اهل سنت سوریه تا پرونده‌ی نهضت در لبنان با او چالش داشتیم. آن چه همه موافق آن بودیم اما این بود که شهادت مزد آن‌هایی است که پشت میز ستادشان در پادگان‌های عقبه زمین‌گیر نیستند...

با شهادت فرمان‌ده سپاه شام به دست ارتش صهیونی دو گزینه پیش روی ما است: از لبنان و سوریه به عراق و ایران عقب‌نشینی کنیم، و یا این که وارد جنگ مستقیم با اسرائیل شویم؛ گزینه‌ی سومی هم در کار نیست...

الگوی خط اجتهاد در جنگیدن با کفار حربی مصحف محمد است؛ خط استحسان اگر می‌خواهد با جزوه‌های دافوس با امریکا و اسرائیل بجنگد، بگردد پی حجت خودش...

ازاله‌ی اسرائیل دولادولا نمی‌شود...

آس‌مان رها، را از عملیات خیبر شنیده بودم که هواگردهای بعثی به هم‌این راحتی در جزیره‌ی مجنون پی نفر ما روی دوچرخ‌ می‌کردند. از شروع طوفان‌الاقصی خاک سوریه هم‌این طور بود و هر کدام از ما مسئول جان خودمان بودیم، و ته ذهن‌مان این بود که تنها نقطه‌ی امن در کل این مملکت سفارت است...