معیت مذهبی صورتی با نبی و وصی سر و ته است؛ رحمتش با کفار است و شدتش با مؤمنین...
با گویاسازی و شناسهگزاری مذهبیهای صورتی، در پسآی غائلهی ژینا، توان کارسازی آنها در فتنهگریهای دگوریهای لجنی به فراوانی کاهش یافته است. هماین است که سکولارهای هار ایرانی به عملیات روانی و کار رسانهیی بر مکتبیهای سرخ از واعظ تا مداح روی آوردهاند...
آن چه اسلام رحمانی خوانده میشود، اسلام متوسط است؛ اسلام صورتی، اسلام سلفسرویس، اسلام تختهبند مدرنیته، اسلام اخته که دیگر آخته نیست...
رقص، رقص است؛ با عوض کردن عنوانش به حرکت موزون یا ملی و محلی کردنش یا پخش آن از شبکههای سازمان جامجم، حکم شرعیش عوض نمیشود...
هنگامی میتوان مطلق آن چه از شبکههای سازمان جامجم پخش میشود را شرعی خواند که دست کم یک هیأت نظارت فقهی مانند ناظر عرفی پخش بالای سر آن بوده باشد...
در هرم امام-امت هیچ کس از احتجاج شرعی و محاکات فقهی معاف و مستثنا نیست؛ چه حاج قاسم باشد و چه حاج منصور، چه شیخ حسین باشد و چه سید ابراهیم...
جریان مسجد ضرار مکی را تکفیر باید کرد؛ تکفیر به جهت سکولار هار بودن تا برسیم به تکفیر به جهت سنی و سلفی بودن...
آن دانایان کل که انحصار پخش زنده را در قانون اساسی به سازمان عرفی جامجم سپردند، نه چشم سپید رسانه را دیده بودند و نه توان توسعهی تخطئهی شیعی از کتابهای کاغذی به شبکههای زنده داشتند...
رابطه عنوان مختصر رابطهی نامشروع است؛ اختصار به عنوان رابطه از آن جا میآید که دوتایی شرعی|ناشرعی برای اطراف رابطه مهمل باشد...