الناس بأمرائهم أشبه منهم بآبائهم؛ رقابت پویشهای نامزدهای انتخابات بهترین چهارچوب برای لمس این حدیث است...
اجماع را که جاگزین اجتهاد کنی، طبیعی است که جای انقلاب سر از انحطاط در بیاوری...
رقابت نامزدهای انتخابات بهترین پنجره برای مشاهدهی این واقعیت است: ظاهر مردم همآن باطن کارگزاران است...
مردمیسازی حکمرانی آن قدر برای جمهوری اسلامی حیاتی است که اگر انتخابات وجود نداشت باید آن را اختراع میکردیم...
جانمایهی عملگرایی و نتیجهگرایی هماین است که میبینیم: زد و بند...
بینهیی بسنده به حلقهی حاکمیت از فردای دوم خرداد تبدیل سازمان بسیج به سازمان رأی معتقدان به نظام را شروع کرد. اکنون این استحاله مدتها است که تمام شده اما خود مشکلی برای معتقدان نظام شده است. حال میدانیم از فردای هشتم تیر باید سازمان بسیج به هویت حلقهی میانی امت باز گرداند...
سردارهای خط استحسان، اهل اجتهاد نیستند، هر چند از اجماع تا اباحه را در چنته دارند...
تا محفلهای عرفی امنیتی مهار نشوند، حلقههای میانی امت با حلقهی حاکمیت مفصلبندی درست و درمانی نخواهد یافت...
سویهی سکولار و مکتبستیز و حجابستیز انتخابات امتداد امت جهانی کفر است؛ دورریزهای ملت ایران...
الناس يغدون على ثلاثة؛ عالم و متعلم و غثاء. فنحن العلماء و شيعتنا المتعلمون و سائر الناس غثاء. ابطالطلبهای سکولار ایرانی که نهجالبلاغه سر نیزه کردهاند نمیدانند که حضرت معصوم ولایتناپذیرهای شریعتستیز را چه خوانده است؟ غثاء: خس و خاشاک، پسماند و دورریز، ضایعات عالم خلقت...