یککاسه شدن اصلاحطلبی و اصولگرایی محصول منقضی شدن این دوتایی و شکل گرفتن یک دوقطبی واقعی است: مکتبی | سکولار...
وفاق با اصلاحطلبی اگر اسباب اتمام نفاق اصولگرایی باشد اتفاق بدی نیست...
پیادهروی اربعین در ایران فرصت کشف مناسک و مراسم آن از نو است: از چه سفر تنها کراهت دارد؟ از چه خواب نوشین بامداد رحیل، باز دارد پیاده را ز سبیل؟ از چه الرفیق ثم الطریق؟ از چه پرچم میکوبند؟ از چه هیاهو میکنند؟ از چه به زور به تو میخورانند؟ از چه اصراری به پیام دادن ندارند...
پیادهروی عتبات، بناء به آن روایت، اگر از در خانهی زائر پیاده شروع شود هیچ کس از آن جا نمیماند و شده به یک قدم یا یکسد قدم یا یکهزار قدم از خانه به طرف عتبه شدنی است؛ این یعنی در مناسک پیادهروی اربعین جامانده از طریقالحسین نداریم و تنها دورمانده از حائر حسینی داریم...
بازی دادن به فتنهگرها و غائلهگرها در حکومت اسلامی نفاق است و نه وفاق...
مجلس شورای ملی هماین است که میبینیم؛ گاه خوش دارد که پایش را روی خون شهیدان امت بنهند...
اصول گرایی و اصلاحطلبی اکنون روی هم اردوگاه متحد ابطالطلبهای شریعتستیز را تشکیل دادهاند؛ این یعنی هر دو جریان دشمن حیاتی شریعتمدارهای نهضتباورند...