من اگر بودم روی دیوار ساختمان شورای عالی امنیت ملی، خطبهی ۲۷ نهجالبلاغه را دور تا دور مینوشتم...
با ایدههای دههی شست غرب خوزستان که در کویت و عراق روزآمد شده است نمیتوان چهل سال بعد در جنوب لبنان با اسرائیل جنگید...
کار از مطالبهی انتقام سخت رد شده است؛ مطالبهی اکنون نبرد سخت برای صیانت از امت احمد برابر امت ابلیس است...
همآنها که با نقض حکم صریح حضرت رهبر زنهای ناملتزم را به ورزشگاه مردهای نیمشلوارپوش راه دادند، با نقض حکم صریح حضرت رهبر جلوی شلیک موشکهای انتقام به طرف اسرائیل را هم گرفتهاند؛ تخممرغدزد شترمرغدزد میشود...
امیرالمؤمنین هم فرمانده کل قوا بود، اما خطبهی الغارات ایشان را بخوانید...
اگر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم نشسته است تا جنگ به پشت مرزهای ایران برسد تا تمامعیار بجنگد، پس تفاوتش با ارتش جمهوری اسلامی چه است؟ یا چه...
آن شورای عالی ملی جایی است که میتواند امنیت را به الغارات مبدل کند...
ما ملت مقاومت داریم؛ ما امت مقاومت داریم. محور مقاومت اما امری مهمل است...
برجام منطقهیی طی توافقی نانوشته در حال انجام است؛ جاروب کردن نیروهای نهضت به کرانهی خاوری رود فرات...
دیشب تا نیمهشب بحث بر سر این بود که چه گونه میتوان خط سومی را در پسانصرالله در طائفهی شیعه در لبنان بالا آورد که از حرکت امل آخوندیتر و از حرکت حزبالله خطرناکتر باشد...
محور مقاومت جایی است که حرکت حزبالله خود را در آن مقاومت اسلامی در لبنان میخواند و آن دیگری آن را مقاومت ملی خطاب میکند؛ هماین قدر شورفطیر...
قرارگاه مرکزی خاتمالأنبیاء اگر آن قدر ملی شده است که نمیتواند ماشهی جنگ را در نصرت امت محمد بکشد، ما برویم پی ماشه و مقر و امت خودمان...