فریب بعض آن دخترک خبرنگار در صحن حرم خانم زینب نخوریم. هنگامی که حتا خودی سلفیهای تکفیری فاتح شام ایشان را سیده زینب خطاب میکنند، این که نه ایشان را سیده و نه حضرت و بی هیچ لقب، زینب، خطاب کنی بیطرفی رسانهیی نیست، بیآبرویی بیبیسی پارسی است...
امروز در بیروت گفته میشد: امارت اموی سوریه بر آن است که پایگاههای سقوط کردهی ایران در سوریه را به گروهک مجاهدین خلق واگزار کند. تازه میشود شبیه پادگان اشرف که ما در عراق، ستاد مرکزی حشدالشعبی کردیمش...
امارت اموی سوریه، حتا برای تطبیع با کیان موقت اسرائیل مذاکره هم نکرده است و از همآن بدء برپایی صهیونی بوده است؛ تسنن صهیونی...
میگویند: اقامهی سخت حجاب سبب بی حجاب شدن است؛ عقل مقوا، منطق چرکمردهی صورتی...
در دانشکدهی حقوق اگر کسی فقیه شد، دانشگاه جنگ هم جهاد خواهد آموخت...
خانم زینب برای خبرنگار بیبیسی تنها زینب است؛ دوست دارد باور کنیم که معیارهای حرفهیی درشتترین رسانهی شیعهستیز پارسی این را میگوید. چرت میگوید. همه در شام، حتا مسلحین سلفی، میگویند: سیدة زینب، اگر حضرت زینب هم نگوید...
ابتدای جنگ، خبرنگار بیبیسی میگفت که اسکان شبانهشان در بیروت در اشرفیه است، و روزها برای گزارش به ضاحیه میآمد. توصیفی دقیقتر از این، برای کار این رسانههای دودرهباز در کار نیست: خوابگاه شبشان محلهی فالانژهای مقاومتستیز است و کارگاه روزشان محلهی شیعیان مقاومتباور...
وعدهی صادق سه اگر وعید هم نشده باشد، بیات شده است؛ درست مانند آکادمیهای نظامی مدرن ما که بوی نا میدهند...
لبنان شنبه و یکشنبه تعطیل است. سوریه، از همآن دورهی بعث جمعه و شنبه، تعطیل بوده است. اعلان تعطیل جمعه و شنبه اتفاق تازهیی از طرف امارت اموی سوریه نیست. طبیعی است که سکولارهای شرمنده این جا و آن جا شنبه را تعطیل کنند...
امارت اموی سوریه همآن قدر مکتبی است که عموزادهاش: امارت قبائلی طالبان در خراسان و برادر بزرگش: امارت سعودی حجاز...
سرکردهی امارت سلفی سوریه ممکن است رسانه خوانده باشد اما سررشتهیی از رساله ندارد. هماین است که به همآن راحتی که در جوانی سلفی شده است، در پسآی آن سکولار هم خواهد شد که شده است...
آن چه در ایران برابر متشرعین صفآرایی کرده است ورای فسق است، فجور است؛ ورای کفر است، جحد است...
امارت اموی سوریه بی آن که با کیان موقت اسرائیل بجنگد با آن به صلح رسیده است. تسنن صهیونی نطفهاش با تطبیع بسته شده است...
شورای عالی امنیت ملی از اساس فاقد صلاحیت دخالت در اقامهی نرم تا سخت شریعت امی است...
آن امنیت ملی که مساوق با نقض شریعت امی باشد چیزی بیش از طاغوت جاهلی نیست...
رگههای جاهلیت جا خوش کرده در بدنهی جمهوری اسلامی با همآن دستفرمانی که زنهای ناملتزم را به ورزشگاه مردهای نیمشلوارپوش فرستادند، موشکهای وعدهی صادق را در پایگاههای زیرزمینی زنده به گور کردند و پی پشتبانی از هرزهپوشی شریعتستیزها کف کوچه و کافه و آکادمی آمدهاند...
دستگاه تحلیل کارگزاران سکولار نظام دست بالا آکادمیک است و از اساس مکتبی نیست، اگر نه به این گزارهی سر و ته نمیرسیدند که اقامهی شریعت محمدی و حجاب شرعی تهدید امنیت ملی است...
هیچ، و هیچ یعنی هیچ، کس از کارگزاران حکومت اسلامی از احتجاج شرعی معاف و بر کنار نیست؛ حتا شما سردار تازهسکولار...
دانشگاه دارالکفر است؛ دانشکدههای دوگانهسوز الاهیات حتا به شرک میکشند...
این آدمهای آکادمی که بر آنند بحث در کبرویات شرعی پیش میرود و با کشاندن بحث به صغرویات میتوانند عرفی زیر و رو بکشند و آخوندهای حوزه را بپیچاند و از زیر اقامهی شریعت با اولی و دومی کردن در بروند و همآن کنار جانمازشان را هم آب بکشند، خیلی طفلکند...
حقوق مدرن مال خر است، درست مانند اقتصاد مدرن؛ و تو میخواهی بگو: امر مدرن برای حیوان ناطق است و نه حی متأله...
آن چه خلاف امنیت ملت و مصلحت امت است ستیز با شریعت اسلامی است؛ اگر اقامهی نرم تا سخت حجاب شرعی را کنش ضد امنیت ملی میفهمید، اسلامتان را سر و ته کنید...
شبکهی بیبیسی نه شاخص امنیت ملت ایران است و نه شاخص مصلحت امت اسلام...
عقبنشینی از شریعت عقوبت دارد؛ در این ستاد و آن شورا، در فقرهی حجاب هنوز به این باور نرسیدهیید؟ عقوبت الاهی برای جا زدنتان از جهاد با اسرائیل را که همه به چشم میبینیم...