اشکال عموم دستگاه سیاست خارجی ما هماین است که با نیروهای امی انقلاب اسلامی و نهضت شیعی مانند کارمندهای ملی و محلی سنت جمهوری اسلامی برخورد میکنند؛ به این دلیل ساده که چندان نسبت بیعت شرعی با ولی امر مسلمین با تبعیت عرفی از مراتب قدرت مرکزی را ادراک نکردهاند...
مهاجرت ممکن است ملتساز باشد اما امتساز نیست، حتا اگر به تابعیت ختم شود. آن چه امت میسازد هجرت است، و پیش از آن بیعت...
خیلی نیست که به این خانه آمدهییم و از همآن ابتداء در کار بازسازی بودهییم؛ و بنائیمان هنوز تمام نشده بود که راهی عراق شدیم و از آن جا به شام. نماز صبح را در فرودگاه در طهران خواندم و نماز ظهر در قم، در تنها اتاق سالم خانه میخواستم سجاده پهن کنم؛ جهت قبله یادم نمیآمد...
سید میگفت که ماهها است که در جنوب لبنان میجنگیم اما در شمال زیست عادی در جریان است، و این دستآورد نادیدهی این جنگ است؛ خروج از اسلوب رقومی جنگ. ما هم در ایران اگر اندکی از کلاسیکهای آکادمیک دل میکندیم یک بار برای همیشه از شر شرطی شدن جامعه با دوتایی جنگ|صلح خلاص میشدیم...
با متروک شدن استفاده از وصف اسلامی برای موصوف مقاومت، و نیز استیلای ارتکاز سلبی از ماهیت مقاومت، معنای ماهیت نوپدید محور مقاومت را به اتحاد بدخواهان اسرائیل میتوان ترجمه کرد...
ایدهی بسنده به وحدت روی محور مقاومت قرار بود در تعلیق دعوت از سنیها بایستد؛ با این همه خواهناخواه پا به بایکوت شیعهها و حتا برائت از آنها نهاده است...
برخورد ما با هتک حجاب شرعی و شریعت محمدی پای صندوقهای رأی در مساجد مسلمین، بیپرده نشان میدهد نظام را نظام قدرت میدانیم یا نظام شریعت؟ کسب قدرت برایمان اصالت دارد یا بسط شریعت...
انحصار مراتب سخت نهی از منکر به حلقهی حاکمیت تا هنگامی است که کارگزاران نظام به این تکلیف خود عمل کنند؛ اگر نه با استنکاف آنها این تکلیف به دوش حلقههای میانی و به دست مؤمنین مکتبی بر میگردد؛ بند میم...
آن که بر آن است که حکومت شرعی، شرعیتش را از رأی شریعتستیزهای کاشف حجاب کف مساجد متشرعین میگیرد، آشکارا گرفتار شرک است...
شرعیت حکومت شرعی را که به رأی شریعتستیزها بسته باشی، امسال ناگزیری روسری روی شانهی کاشفهای حجاب در شبستان مساجد مسلمین را بپذیری و سال بعد پرچم همجنسبازها در دست آنها در صحن همآن مساجد را خواهی پذیرفت...
درستش این بود که قانون اساسی جمهوری اسلامی نسخهی روزآمد جواهرالکلام باشد، که نیست؛ نسخهی حکمرانی تحریرالوسیلة. اگر نه قانون اساسی استحسانی اکنونی بیشابیش دستنامهی عرفیسازی حکومت اسلامی شده است...