رقص، رقص است؛ با عوض کردن عنوانش به حرکت موزون یا ملی و محلی کردنش یا پخش آن از شبکههای سازمان جامجم، حکم شرعیش عوض نمیشود...
هنگامی میتوان مطلق آن چه از شبکههای سازمان جامجم پخش میشود را شرعی خواند که دست کم یک هیأت نظارت فقهی مانند ناظر عرفی پخش بالای سر آن بوده باشد...
در هرم امام-امت هیچ کس از احتجاج شرعی و محاکات فقهی معاف و مستثنا نیست؛ چه حاج قاسم باشد و چه حاج منصور، چه شیخ حسین باشد و چه سید ابراهیم...
جریان مسجد ضرار مکی را تکفیر باید کرد؛ تکفیر به جهت سکولار هار بودن تا برسیم به تکفیر به جهت سنی و سلفی بودن...
آن دانایان کل که انحصار پخش زنده را در قانون اساسی به سازمان عرفی جامجم سپردند، نه چشم سپید رسانه را دیده بودند و نه توان توسعهی تخطئهی شیعی از کتابهای کاغذی به شبکههای زنده داشتند...
کارگزاران صورتی نظام پی دگردیسی جمهوری اسلامی به جمهوری جاهلی استند...
رابطه عنوان مختصر رابطهی نامشروع است؛ اختصار به عنوان رابطه از آن جا میآید که دوتایی شرعی|ناشرعی برای اطراف رابطه مهمل باشد...
گفتار زناکارها را تخریب باید کرد؛ کمینهی استفاده از این گفتار تقرب به زنا است که مورد نهی وحی است: وارد رابطه شدن، رل زدن، کات کردن، دیت کردن، دوستدختر، دوستپسر، دوست اجتماعی، پارتنر، بنفیت، نود، هموفوب...
در رابطه بودن یعنی خانواده نبودن؛ عصیان برابر عقد، طغیان برابر تعبد...
استهلال بیش از آن که تعلم باشد تعبد است؛ هماین است که برای اهل عصیان و طغیان یاوه است...
هلال بودن هلال محصول رؤیت انسانی است. هماین است که استهلال را به هیچ محاسبهی ریاضی نمیتوان وا سپرد...
ایدهی ترجیح سنی سکولار و ترجیح شیعهی سکولار هماین است که وحدت با جاحد و فاجر را جاگزین دعوت کافر و فاسق میکنیم...
گفتار تراز با کافر مستکبر همآن است که پیامبر اعظم هزار سال پیش به آنها نوشت و به ما آموخت: أسلم، تسلم...
تفکیک رقص به رقص محلی و رقص مدرن تفاوتی در حکم شرعی آن ایجاد نمیکند؛ درست مانند تفکیک موسیقی به سنتی و صنعتی...
آن چه اسلام رحمانی خوانده میشود رحمتش با کفار است، و شدتش با مؤمنین؛ اسلام سر و ته...
ایمان زوربردار نیست؛ اسلام زوربردار است. این معنای سادهی لا اکراه في الدین است، یا این که ما پی دیندار کردن کسی با جبر نیستیم...
التزام عملی به اسلام در جامعهی اسلامی برای همه لازم است، حتا نامسلمانها؛ این زوربردار است و فلسفهی حکومت اسلامی هماین الزام است. اعتقاد نظری به اسلام اما زوربردار نیست...
اسلام همآن ایمان نیست؛ اسلام با شمشیر پیش رفته است؛ ایمان اما از قلبها وارد میشود...
احیای جزیه دادن کفار نسبی در جمهوری اسلامی خاصیتش هماین استوار کردن دیوار اسلام است تا کار به هماین راحتی به تهدیر و تنجیس و تکفیر مطلق نکشد...
راحتی کار اسلامگرایان سنی آن بوده است که با طاغوتهای غلفتی در قوارهی حکومت درگیر بودهاند؛ آش با جاش، تاک با تاکنشان. سختی کار اسلامگرایان شیعی این است که با رگههای طاغوت جا خوش کرده در بدنهی حکومت درگیرند؛ سرطان سکولار...
جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی خوانده میشود چه رگههای اسلامی در آن غلبه دارد و حاکم است؛ اگر نه جمهوری اسلامی در معنای اسمی آن آکنده از رگههای جاهلی نیز است، که هنوز مغلوبند...
شب اول در مرز طریبیل رفقای عراقی در آن سرما در اتاقک آن پنچرچی به ما جا دادند و با امیر آن جا رفیق شدم. امروز یکی دیگر از رفقای عراقی را همراهش کردم تا در طهران نماز عید فطر را پشت سر حضرت رهبر بخوانند. میلههای مرز ایران و عراق در پهنای امت در بیعت تنها چند تکه آهن سرد است...
کیان موقت اسرائیل با بالا گرفتن جنگ ما و آن از مراتب نرم به سخت نابود خواهد شد. اکنون ما در آستانهی این تصعید ایستادهییم...