فرقهی مصاف نخستین جریان در تاریخ اسلام نیست که از مهدویت و رجعت کمربندی برای دور زدن شریعت و فقاهت میسازد؛ آخرینش نیز نخواهد بود...
چهاربال؛ برابرنهاد پارسی آن پرندهی سبک که کوادکوپتر خوانده میشود چهاربال است...
آن چه ما هست میپنداریم است است؛ ما از اساس پنداری از هست نداریم...
آن که اقامهی سخت شریعت را انکار میکند ادعای اقامهی نرم شریعتش را هم ناشنیده بگیرید؛ سکولارهای شرمنده...
ریشو|چادریهای گسسته از فقاهت نه قائمند و نه قوام، مقواند؛ ریشو|چادریهای مقوا...
نفر آخری که میتواند ادعای همذهن شدن و همزبان شدن با فقیه شرعی را داشته باشد حقوقدان عرفی است...
توضیحش برای حقوقدانهای عرفی آکادمی ایرانی، حتا دستاربندهاشان، که جای اجتهاد پیشهشان استحسان است بیهوده است: در هرم امام-امت هیچ کس از احتجاج شرعی بر کنار نیست...
ایدهی ایرانشهر، تورانشهر، بدوشهر، همه کمابیش به یک پایه خصم ایدهی اسلامشهر ساخته و پرداخته شدهاند...