در هرم حکومت اسلامی هیچ کارگزاری از احتجاج شرعی بر کنار نیست، حتا شما سردار بزرگوار...
ارتش عبری اسرائیل در محیط عیان موشک میزند و امت ایرانی او در محیط رایان برایش گفتمان میسازند...
این که در جنگ پی دکمهی شروعیم، این که یا نمیجنگیم یا منتظر جنگ اتمی استیم، این که پی جنگ بیهزینهییم، این که از ترس جنگ از جنگ میگریزیم، اینها روی هم یعنی در فلسفهی جنگ میلنگیم...
اسرائیل یک امت است؛ خارجی و داخلی ندارد، عبری و فارسی ندارد؛ یک سویهاش در محیط عیان به ما موشک میزند و سویهی دیگرش در محیط رایان در حال متلک پراندن ما است...
این که ما دویست سال است جنگی سخت را شروع نکردهییم افتخار ندارد؛ این یعنی دویست سال است که به جهاد پدآفندی بسنده کردهییم و توان آفند برای امت را نداشتهییم...
در شام وقتی میخواستیم در بارهی حاج رمضان صحبت کنیم گوشیهامان را بیرون اتاق مینهادیم؛ در گعدههامان نامش را لب میزدیم. در ارتباطها در محیط رایان با این اشراف دشمن صهیونی چه میشد کرد؟ حاجی، حاج فلسطین، اسمشونبر؛ و این آخریها: آقای ضون...
حتا شنیده بودم سفیر عذرش را خواسته است؛ از ابتدای طوفانالاقصی کار رسانهی سفارت را رها کرده بود و در جنوب لبنان خیمه زده بود. عصر دیدم از جلوی کنسولگری گزارش میدهد. مشیت خدا را ما نمیدانیم؛ رزق شهادت گاه در همآن امنترین نقطهی دمشق سوریه است و نه ناامنترین خط جنوب لبنان...
مهدی لطفی نیاسر نخستین جنگندهی اسرائیل را در سوریه ساقط کرد، و معطل محاسبهی بعث دمشق نماند. اسرائیل مهدی را در تیچهار با پاسدارهای پدآفند و پهپاد زد. حاج قاسم به انتقام جولان اشغالی را شخم زد، و معطل محاسبهی ستاد طهران نماند. قواعد الإشتباک را آن سال در جنوب سوریه آموختیم...
اسرائیل کافر حربی است و همهی هواداران او در هماین حکمند، حتا اگر به پارسی صحبت کنند یا ساکن پایتخت ایران باشند...
اسرائیل کافر حربی است و همهی هواداران او در هماین حکمند، حتا اگر به پارسی صحبت کنند یا ساکن پایتخت ایران باشند...
حاج قاسم میگفت: به قدم پرونده دارم. حاجی کارش را میکرد؛ و هر جا معطل کاغذبازیهای ستادنشینهای عقبهی جمهوری ماندیم کار جبههی انقلاب و نهضت و مقاومت بر زمین ماند...