آن زائر که صبح اربعین به طرف عتبهی حسینیهی کربلاء تا نقطهی چاووش شهر و روستا پیادهروی قاصر میکند، جامانده از پیادهروی کامل اربعین است، نه جامانده از پیادهروی اربعین یا زیارت اربعین...
به صراحت روایت، پیادهروی عتبه از خانهی زائر شروع میشود که ارادهی زیارت دارد. این یعنی پیادهروی قاصر اربعین، تا آن جا که میشود، همآن قدر پیادهروی اربعین است که پیادهروی کامل اربعین تا حائر حسینی؛ پیادههاش و موکبهاش...
جانمایهی مناسک پیادهروی اربعین نه تجمع وتحشد که تحرک و توحد است. این یعنی امتداد تمام شریانهای پیادهروی قاصر در روستا و شهرها تا پیادهروی کامل به طرف کربلاء، در عتبهی حسینیه باید به هم برسد و هر کدام که نرسد به نظر پیادهروی اربعین نیست...
پیادهروی از حرم خانم فاطمهی معصومه به مسجد جمکران، پیادهروی به مسجد است و مبنای روایی هم دارد، اما پیادهروی اربعین نیست. اگر کسی از پیادهروی کامل اربعین از خانهاش در قم مقدسه جامانده است روی جادهی کربلاء باید تا امامزاده جمالالدین برود...
شریانهای پیادهروی اربعین چه کامل بر آنها از خانه تا عتبه برویم و چه قاصر از خانه تا نقطهی چاووش، یک واروندرخت یکتای همبستهاند. این یعنی پیادهروی بیرون از شریانهای این واروندرخت هر چه باشد، ممکن است پیادهروی نمادین باشد اما پیادهروی اربعین نیست...
وحدت ما با اهل سنت بر سر سنت است؛ ما بر سر بدعت با هیچ کس وحدت نداریم؛ جدای آن که در فقرهی یزید پسر معاویه و قتلهی سیدالشهداء تقیهی با بدعت هم نداریم و بلند و علنی رفض و طعن و لعن میکنیم...
با سنی صوفی و خلفی و حتا سلفی میتوان وحدت کرد. وحدت با سنی یزیدی و سنی سکولار و سنی صهیونی اما نشد است...
مدار وحدت ما با اهل سنت محبت است. آن سنی که محبت اهل بیت پیامبر اعظم را داشته باشد برادر ما است حتا اگر نه صوفی که سلفی باشد...