هر چه سنیهای صهیونی در سازماندهیشان برای تصرف سوریه امی شدهاند و از مرزهای ملیت گذشتهاند، این برادران تازه به نهضت رسیده هنوز در قید و بندهای ملی ماندهاند؛ هنوز حمص سقوط نکرده است که بسیجیهای جهادی ایرانی را مجبور کردهاند که دمشق را تخلیه کنند...
با سقوط القصیر، لبنان مبدل به باریکهی غزهی تازه خواهد شد، و قدری بزرگتر...
این جریان تسنن صهیونی که در پسآی آتشبس اسرائیل و لبنان به سوریه لشکر کشیده است همآن قدر میتواند سپاه سفیانی باشد که جریان سهچهارامامی حوثی در یمن صاحب بیرق یمانی است...
سردارهای تازه به نهضت رسیده طی سالها، در پهنای امت، جای بسط گفتمان پی کسب پارلمان و پادگان بودند. خروجی بسنده به پارلمان را در عراق دیدیم و خروجی بسنده به پادگان در سوریه پیش چشم ما است...
خطاب دولت طاغوت الغارات صریح است: امریکا برادر است، سوریه برود سازمان ملل. این دولت مفلوک اگر در ایران سر کار بماند لبنان و شیعیانش را هم کتبسته تحویل کیان موقت اسرائیل و جهود هار صهیونی خواهد داد...
بینهی ترجیح سنی سکولار در بیروت بالا آمد و در طهران تا بینهی ترجیح شیعهی سکولار بسط یافت و در دمشق به دیوار خورد...
دولت بعث در سوریه طاغوت مأذون بود، درست مانند دولت التقاط در ایران...
دمشق اگر سقوط کند کابل در اشغال طالبان نخواهد بود، سامرای در اشغال القاعده خواهد شد؛ با این تفاوت که تحریرالشام پس از انشعاب از القاعده به صراحت سنی صهیونی شده است...
اگر حوثیهای زیدی صاحب پرچم یمانی بودند این سنی صهیونی، ابومحمد جولانی، هم سفیانی است...