چه جنگ باشد و چه نباشد، راه من و تو از کربلا می گذرد. باب جهاد اصغر بسته شد. باب #جهاد_اکبر که بسته نیست.
شهید #آوینی
🍃🍃🍃🍃🍃
یادمان باشد در جهاد اکبر، حرف اول را اخلاص می زند وگرنه به جای زندگی، روز مره گی خواهیم داشت.
به راستی ما را از اهل کدام جهاد می نامند!؟
اگر می خواهی رزمنده جهادگر تاریخ خود باشی به ندای حسینی درونت لبیک بگو تا تو را کربلایی عاشورایی آسمانی کند.
لبیک یا حسبن
#پیام
امان از این #مسافر_اربعین
گویا قرار همیشگی همه بالا نشین های آسمان این است که یادمان کنند زمانی که در پی قراری هستیم ، پس از بی قراری چه باک؟!
وقتی خداوند در لیل و نهارش شرح صدر می دهد.
مبهوت شدیم از رفتن تان اما قصه به اینجا ختم نشد، دلتنگی عجیبی داشت این سفر آخرتان.چون دیگر آن همه مردانگی و خوش غیرتی کم پیدا میشود ،انچه از شما به یاد دارم انگشت شمار است چون همیشه پرهیز داشتید از مکالمه و مواجه با نامحرم و هر آنچه یادم هست نگاه بر زمین و لحن جدی و قاطع است با این حال محبوب بودید برای خیلی ها .
روز تدفین تان نتوانستم فقط آرام اشک بریزم. دورتر از جمع ایستاده بودم تا جلب توجه نکنم ،گوشه چادرم را به دهان گرفتم و بلند بلند اشک می ریختم .با هر قطره اشک بالا می آمدم درست مثل اشک در عزای ارباب
چقدر ان روز بوی سیب می آمد
بوی حرم
بوی چفیه
تمام توانم را در چشم هایم و دست هایم جمع کرده بودم تا تابوت تان را از همان فاصله نه چندان دور ببینم و با بلند کردن دست سلامی دهم و سلام رسانم باشید به حضرت بی سر
شب قبل که در معراج شهدا آمدید باورم نبود که اینقدر طوفان به راه می اندازید در دل ها!؟
رفتن تان ابدیتی عجیب از شما در وجودم ایجاد کرد
نمیدانم در کدام قنوت ،آسمان طلب کردید ؟
در کدام خاک ،دست شستید از تمام تبعیدگاه های جسم و روح زمینی ؟
و نمی دانم در کدام اربعین ،رویای رفتن را دیدید؟
ولی آنچه هست این است که غافلگیرمان کردید
آن روز را #فراموش_نخواهم_کرد
#قبرها_گردان_تخریب
از عروج حاجی بیخبر بودم. شبی که به خاک سپرده شده بود خواب دیدم در گردان تخریب هستم و ایشان در سن جوانی داخل قبر داراز کشیده. بلند شد. گفتم شما اينحا چکار می کنید؟گفت: ما سه نفر بودیم. در باز شد من وارد شدم. آن دو نفر دیگر که خواستند بیایند گفتند اجازه ندارند و فقط من رفتم. من اینجا نیستم. من امامزاده محمد سامراء هستم.
#صباغیان به سامراء نرسید ولی برای همیشه در #اربعین ماند.
#قبرهای_گردان_تخریب
از عروج حاجی بیخبر بودم. شبی که به خاک سپرده شده بود خواب دیدم در گردان تخریب هستم و ایشان در سن جوانی داخل قبر داراز کشیده. بلند شد. گفتم شما اينحا چکار می کنید؟گفت: ما سه نفر بودیم. در باز شد من وارد شدم. آن دو نفر دیگر که خواستند بیایند گفتند اجازه ندارند و فقط من رفتم. من اینجا نیستم. من امامزاده محمد سامراء هستم.
#صباغیان به سامراء نرسید ولی برای همیشه در #اربعین ماند.
ساعت را به #وقت_شهادت کوک کن.
طوری زندگی کن که خودت را برای شهادت آماده کنی.
آنوقت بگو من از منتظران هستم.
... و مهدی زین الدين منتظر شهادت را منتظر امام زمان عجل الله فرجه می دانست.
تا شبهای قدر هنوز چند شب فرصت هست ما هم جزو منتظران ثبت نام کنیم.
لوح دل را به قلم خون عهد دیگر هست تا موعد پرواز
یا اباصالح المهدي ادرکنی 🍃
ساعت را به #وقت_شهادت کوک کن.
طوری زندگی کن که خودت را برای شهادت آماده کنی.
آنوقت بگو من از منتظران هستم.
... و مهدی زین الدين منتظر شهادت را منتظر امام زمان عجل الله فرجه می دانست.
تا شبهای قدر هنوز چند شب فرصت هست ما هم جزو منتظران ثبت نام کنیم.
لوح دل را به قلم خون عهد دیگر هست تا موعد پرواز
یا اباصالح المهدي ادرکنی 🍃
#امام_حسنیام
🌹 قبل از پرواز به سوریه، به دوستان خود گفت اولین شهید(مدافع حرم) تیپ و شهرستان باغملک خودم هستم.
#مجتبی اولین شهید مدافع حرم تیپ #امام_حسن_مجتبی (ع) خوزستان و شهرستان باغملک شد.
دقیقا 10 روز مانده به شهادت #امام_حسن_مجتبی(ع) به خیل شهدا پیوست.
نامش مجتبی بود در تیپ امام حسن مجتبی بود و نزدیک شهادت امام حسن مجتبی به شهادت رسید.
#شهید_مجتبی_زکویزاده
@fatholfotooh