چه کسی ماموران اطلاعاتی را سربازان گمنام امام زمان (عج) نامید؟
اولین بار امام خمینی (ره) در تاریخ 14 اردیبهشت سال 62 نیروهای اطلاعاتی واحد اطلاعات سپاه را سربازان گمنام امام زمان (عج) نامید.
آن زمان هنوز وزارت اطلاعات شکل نگرفته بود و واحد اطلاعات سپاه در کنار رکن 2 ارتش و دفتر اطلاعات و تحقیقات نخستوزیری از جمله مجموعههای اطلاعاتی کشور بودند.
#امام_خمینی (ره) بعد از #دستگیری_عوامل_حزب_توده توسط نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران، در پیامی عنوان فرمودند:
«جوانان ارجمند و عزیز ما در جبهههای داخلی از عمق جنگلهای وسیع تا بیغولهها و پناهگاههای بزرگ منحرفان غافل از #خدا، از #دمکرات و #کومله تا #منافقین و #فدایی_خلق و #حزب_خلق به اصطلاح مسلمان تا #حزب_توده و سایر گروهکهای کوچک و بزرگ را با فداکاریها و خداطلبیها آنچنان قلع و قمع کردند که دنیا را با همه دشمنیها که دارند به اعجاب و تحیّر درآوردند.
توجه به کارآمدی #امنیتی و #اطلاعاتی این جوانان گمنام پاسدار و بسیج و #کمیته و دادستانی و دیگر دلباختگان در راه خدا در به دام انداختن سران خیانتکار #حزب_توده که چون مار پر خط و خال در براندازی اسلام فعالیت منافقانه داشتند و هر یک سابقههای طولانی بیست ـ سی ساله در جهات تشکیلاتی و اطلاعاتی و #جاسوسی داشتهاند و از تخصص در این امور بهرۀ وافی داشتند.
موجب سرفرازی امت اسلامی است که چنین فداکارانی دارد.»
🇮🇷 #خیمه_گاه_ولایت
#تلنگر
👌
مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها در گرفت.
آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردند. وقتی به موضوع خدا رسید آرایشگر گفت: «من باور نمی کنم که خدا وجود دارد.»
مشتری پرسید: «چرا باور نمی کنی؟»
آرایشگر جواب داد: «کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجی وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این همه درد و رنج و جود داشته باشد.»
مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد چون نمی خواست جر و بحث کند.
آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت.
به محض اینکه از مغازه بیرون آمد مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده و ظاهرش هم کثیف و به هم ریخته بود.
مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: «میدونی چیه! به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.»
آرایشگر گفت: «چرا چنین حرفی میزنی؟ من اینجا هستم. من آرایشگرم. همین الان موهای تو را کوتاه کردم.»
مشتری با اعتراض گفت: «نه آرایشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هیچکس مثل مردی که بیرون است با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.»
آرایشگر گفت: «نه بابا! آرایشگرها وجود دارند موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.»
مشتری تاکید کرد: «دقیقا نکته همین است. خدا وجود دارد. فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد!»
#خدا #وجود_خدا #تمثیل
@fatima135135