9.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️بیا یه سر به نوکر بدم بزن😓
#کلیپ_مهدوی
#بحق_الزینب_اللهم_عجل_لولیک_الفرج
13.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلاااام ✋
صبحتون بخیر🌻
هماکنون😍🥰☘
جای دوستان خالی
چای زندگیتون همیشه گرم🌹
20.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه دنبال آرامش میگردی 👇😍
با انتخاب اقامتگاه سنتی👇
#علی_کدخدا، یک روز فراموش نشدنی رو برا خودتون رقم بزنید😍
همراه با گردشگری کشاورزی چای زغالی صبحانه محلی 😍
https://eitaa.com/fatimadastjerdi
روستای زیبای #دستجرد
شماره تماس👇
۰۹۱۳۰۰۱۸۶۴۱
#دستجردی🙏
منتظر قدوم سبزتون هستیم☘
روستای زیبای#دستجرد🌻
لطفا از قبل هماهنگی شود🙏
4_6034912101556817505.ogg
295.4K
پلک نمی زند زمین که نبضِ ماه نشکند
در این سکوت ؛ناگهان بلورِ آه نشکند
بگو نسیم بی صدا گذر کند از این طرف
که حُسنِ یوسفِ مرا درونِ چاه نشکند
ببند چشمِ فتنه را که لیلیِ نگاه تو
جنون جنون قبیله را میانِ راه نشکند
بپیچ دورِ صورتت حریر خیسِ ماه را
که برقِ چشمهای تو شبِ سیاه نشکند
کنارِ سنگها منم حبابِ شیشه ایی ؛؛بیا
صواب کن که تُنگِ دل در این گناه نشکند
مریز روی صبح مان کبودیِ غروب را
که در هبوطِ اشکمان دلِ نگاه نشکند
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
🎙#ماهبانو_آنی
@golchine_sher
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️
چه جالب😍
نذر جالب از قدیم به نام نذر جو میراثی در یزد
https://eitaa.com/fatimadastjerdi
🌷🌷🌷🌷🌷
هدایت شده از گلزار ادبیات
حکایت موشها و صاحب دکان
دو موش، در سوراخ دکانی مسکن داشتند. روزی کیسهای گردو را خالی کردند و به لانه بردند. صاحب دکان فهمید و خشمگین شد و تصمیم گرفت موشها را نابود کند. موشها با خوردن گردوها، فربه و شادمان شدند. یکی از موشها، بنای ناسازگاری گذاشت و گفت: باید گردوها را تقسیم کنیم. دیگری هم گفت: این کار ضرورتی ندارد و علاوه بر آن، برای این کار، باید فرد عادلی پیدا کنیم.
صاحب دکان رفت و ماری خرید و در سوراخ افکند. مار هنگام جدال و نزاع دو موش، به طرف آنها به راه افتاد. موش به رفیق خود گفت: بفرما این هم قاضی عادلی که میخواستی! فردا گردوها را در شکم مار قسمت خواهیم کرد.
حکایتهای حیوانات در ادب فارسی، دکتر محمد تقوی، ص ۲۴۴.
#حکایتموشهاوصاحبدکان
#محمدتقوی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
اهلِ قدرت کارِ خود را با خدا کی راست کرد
هرکه قدرت یافت هر کاری که خود میخواست کرد
✍#مسیح_کاشانی