eitaa logo
فضائل‌ امیرالمومنین‌ علیه‌السلام
527 دنبال‌کننده
513 عکس
100 ویدیو
11 فایل
«ـ﷽ـ» 🚩السلام علیک یا مولای یا امیرالمومنین روحی لک الفداء 🔸قال رسول الله صلي الله عليه و آله: ذكرُ عليٍّ عبادة 📚 فضائل امیرالمومنین علیه‌السلام از منابع معتبر شیعی Admin: @ad_fazaael110
مشاهده در ایتا
دانلود
«ـ﷽ـ» ▫️ملاقات ابلیس ملعون با دشمنان امیرالمومنین علیه السلام _ شراکت شیطان در مال و نطفه دشمنان حضرت...👇 🔸 شيخ صدوق در كتاب «امالى» از سلمان فارسى نقل كرده است: 🔻 لعنه اللَّه عبورش به چند نفر افتاد كه به عليه السلام دشنام مى دادند، در مقابل آنها ايستاد، 🔺سئوال كردند كيست كه پيش روى ما ايستاده است؟ 🔻(ابلیس) گفت: من ابو مُرّه ام (کنیه شیطان)، 🔺گفتند: سخنان ما را شنيدى؟ 🔻 گفت: بدا به حال شما مولاى خود عليه السلام را ناسزا مى گوئيد؟ 🔺گفتند: از كجا دانستى كه او ما است؟ 🔻گفت: از كلام پيغمبرتان كه فرمود: 🔸«من كنت مولاه فعليّ مولاه، اللهمّ وال من والاه وعاد من عاداه، وانصر من نصره واخذل من خذله.» 🔸هر كس من مولاى او هستم پس از من على عليه مولاى او است، خدايا آن كس كه على را دوست دارد دوست بدار، و با دشمن او دشمن باش. 🔺سپس به او گفتند: آيا تو از مواليان و آن حضرت هستى؟ 🔻گفت: من ولايتش را ندارم و از شيعيان او نيستم ولى او را دوست دارم، و هر كس با او دشمنى كند من در مال و فرزندش با او شركت دارم. 🔺به او گفتند: آيا حديثى درباره عليه السلام نمى گوئى؟ 🔻گفت: اى گروه عهدشكنان و ظالمان و خارج شدگان از دين ؛ گوش كنيد تا برايتان بگويم: 🔻خدا را در ميان طايفه دوازده هزار سال عبادت كردم، و وقتى آنها به هلاكت رسيدند از تنهائى خود به خداوند شكايت كردم مرا به آسمان دنيا بردند، در آنجا هم دوازده هزار سال در جمع فرشتگان خدا را پرستش كردم، و در حالى كه به تسبيح و تقديس پروردگار مشغول بوديم ناگهان نورى كه تشعشع و درخشندگى آن زياد بود از مقابل ما گذشت، فرشتگان همگى براى آن نور سجده كردند و گفتند: 🔻«سبّوح قدّوس» پاك و منزّه است خداوند، اين نور فرشته اى مقرّب يا پيغمبرى مرسل است. 🔸ندائى آمد: اين طينت و سرشت علىّ بن ابى طالب صلوات اللَّه عليه است. 📚 امالى صدوق ص ۴۲۷ ح ۶ مجلس ۵۵، بحار الأنوار ج ۳۹ ص ۱۶۲ ح ۱ @fazaael110
«ـ﷽ـ» ▫️نبرد با اجنه...👇👇 🌸 از جمله معجزات علیه السلام پيكار كردن با جنيان است كه صلی الله علیه و آله را از مكر آنان اطلاع داد و خداى متعال به بركت وجود علیه السلام پيغمبر و مسلمانان را از آسيب آنان محفوظ داشت. 💠 داستان از این قرار است: هنگامى كه رسول خدا صلی الله علیه و آله براى سركوبى مردم بنى مصطلق (۱) حرکت كردند و به بيراهه وارد شدند و شبانه نزديك به بيابان پر فراز و نشیبى منزل فرمودند 💠 آخر شب جبرئيل آمد خبر داد عده ای از هاى كافر در اين بيابان گرد آمده و در صدد آسيب آن جناب اند و ميخواهند مسلمانان را نابود بسازند. 💠 رسول خدا صلی الله علیه و آله، على علیه السلام را فراخواندند و فرمودند: وارد اين بيابان شو عده ای از جنيان كه دشمنان خدايند سر راه را بر تو خواهند گرفت و تو با نيروى الهى با آنان نبرد كن و با اسم اعظمى كه آموخته شر آنها را از خود دور بساز و صد نفر از افراد را با او همراه كرد و دستور داد همه جا با او باشيد و از فرمانش تخلف ننمائيد. 💠 على علیه السلام در دل آن بيابان رفتند چون به بالاى آن وادى رسيدند به همراهيان خود دستور دادند همان جا با كمال آرامى توقف نمايند و تا دستور ثانوى به انجام كارى نپردازند 💠 حضرت امیر خودشان جلو رفتند، به لب وادى كه رسيدند به خدا پناهنده شده و نام خدا را بر زبان جارى كردند 💠 آنگاه همراهيان خود را فراخواندند، به قدر يك تير پرتاب كردن به آن جناب نزديك شدند، هنوز وارد وادى نشده چنان بادى وزيد كه نزديك بود به صورت بیافتند و قدمهاشان تاب ايستادگى نداشت و از ترس دشمن به جان آمده بودند 💠 على علیه السلام در آن هنگام خود را معرفى كردند كه من پسر ابو طالب پسر عبد المطلب و وصى و پسر عم پيغمبر اكرمم اكنون اگر مى خواهيد به جاى خود برقرار باشيد 💠 مسلمانان موجوداتى به شكل مردم سودان آفريقا ديده كه با مشعلهاى آتشين در گوشه و كنار وادى ظاهر گرديدند 💠 اميرالمؤمنين علیه السلام وارد وادى شده و با فاصله دورى از لشكريان خود به قرآن خواندن مشغول بودند و شمشير را به طرف راست و چپ فرود مى آوردند و به هر كسى كه شمشير على علیه السلام اصابت ميكرد مانند دود سياهى به آسمان بالا ميرفت 💠 چون از پيكار با آنان آسوده خاطر شدند تكبير گفته و از همان محلى كه وارد وادى شده بودند، بيرون آمدند و در كنار همراهيان آن قدر ماندند تا بيابان از دود و بخار خالى گرديد. 💠 اصحاب پرسيدند چه ديدید؟! ما كه نزديك بود از ترس زياد، هلاك شويم و بر شما از خود بيشتر خائف بوديم. 💠 على علیه السلام فرمودند: هنگامى كه با آنان روبرو شدم اسماء الهى را با صداى بلند عليه آنان تلاوت كردم آنها از شنيدن آن اسمها بيچاره شدند و دانستم كه خوف سراپاى آنان را فراگرفته من هم از فرصت استفاده كرده بدون خوف به طرف آنها رهسپار شدم و اگر چنانچه بصورت خود باقى ميماندند همه را اسير كرده مى آوردم و خدا شر آنها را از سر مسلمانان كوتاه كرد و از آنها عده اى كه باقى مانده بزودى حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله خواهند آمد و عرض ايمان خواهند كرد. 💠 على علیه السلام با همراهيان حضور پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله مراجعه كرده و پيش آمد را گزارش دادند 💠 پيغمبر خدا خوشحال شدند و دعای خير براى او نمودند و اضافه فرمودند آن جنیانی كه خدا آنها را به وسيله تو بيمناك ساخت پيش از ورود تو به حضور آمده و اسلام اختيار كردند و اسلامشان پذيرفته شد. 💠 آنگاه پيغمبر با كمال راحتى و امن از آن وادى گذشتند. 📚 الارشاد (شیخ مفید) ج ۱ ص ۳۳۹ (۱) طایفه ای مهم از قبیله خزاعه که در هشت منزلی مدینه ساکن بودند، جنگ بین آنان و مسلمانان (غزوه بنی مصطلق) در شعبان سال پنجم یا ششم هجری اتفاق افتاد. ╭─┅═ঊঈঊঈ═┅─╮ sapp.ir/fazaael110 eitaa.com/fazaael110 ╰─┅═ঊঈঊঈ═┅─╯
«ـ﷽ـ» ▫️نبرد با اجنه...👇👇 🌸 از جمله معجزات علیه السلام پيكار كردن با جنيان است كه صلی الله علیه و آله را از مكر آنان اطلاع داد و خداى متعال به بركت وجود علیه السلام پيغمبر و مسلمانان را از آسيب آنان محفوظ داشت. 💠 داستان از این قرار است: هنگامى كه رسول خدا صلی الله علیه و آله براى سركوبى مردم بنى مصطلق (۱) حرکت كردند و به بيراهه وارد شدند و شبانه نزديك به بيابان پر فراز و نشیبى منزل فرمودند 💠 آخر شب جبرئيل آمد خبر داد عده ای از هاى كافر در اين بيابان گرد آمده و در صدد آسيب آن جناب اند و ميخواهند مسلمانان را نابود بسازند. 💠 رسول خدا صلی الله علیه و آله، على علیه السلام را فراخواندند و فرمودند: وارد اين بيابان شو عده ای از جنيان كه دشمنان خدايند سر راه را بر تو خواهند گرفت و تو با نيروى الهى با آنان نبرد كن و با اسم اعظمى كه آموخته شر آنها را از خود دور بساز و صد نفر از افراد را با او همراه كرد و دستور داد همه جا با او باشيد و از فرمانش تخلف ننمائيد. 💠 على علیه السلام در دل آن بيابان رفتند چون به بالاى آن وادى رسيدند به همراهيان خود دستور دادند همان جا با كمال آرامى توقف نمايند و تا دستور ثانوى به انجام كارى نپردازند 💠 حضرت امیر خودشان جلو رفتند، به لب وادى كه رسيدند به خدا پناهنده شده و نام خدا را بر زبان جارى كردند 💠 آنگاه همراهيان خود را فراخواندند، به قدر يك تير پرتاب كردن به آن جناب نزديك شدند، هنوز وارد وادى نشده چنان بادى وزيد كه نزديك بود به صورت بیافتند و قدمهاشان تاب ايستادگى نداشت و از ترس دشمن به جان آمده بودند 💠 على علیه السلام در آن هنگام خود را معرفى كردند كه من پسر ابو طالب پسر عبد المطلب و وصى و پسر عم پيغمبر اكرمم اكنون اگر مى خواهيد به جاى خود برقرار باشيد 💠 مسلمانان موجوداتى به شكل مردم سودان آفريقا ديده كه با مشعلهاى آتشين در گوشه و كنار وادى ظاهر گرديدند 💠 اميرالمؤمنين علیه السلام وارد وادى شده و با فاصله دورى از لشكريان خود به قرآن خواندن مشغول بودند و شمشير را به طرف راست و چپ فرود مى آوردند و به هر كسى كه شمشير على علیه السلام اصابت ميكرد مانند دود سياهى به آسمان بالا ميرفت 💠 چون از پيكار با آنان آسوده خاطر شدند تكبير گفته و از همان محلى كه وارد وادى شده بودند، بيرون آمدند و در كنار همراهيان آن قدر ماندند تا بيابان از دود و بخار خالى گرديد. 💠 اصحاب پرسيدند چه ديدید؟! ما كه نزديك بود از ترس زياد، هلاك شويم و بر شما از خود بيشتر خائف بوديم. 💠 على علیه السلام فرمودند: هنگامى كه با آنان روبرو شدم اسماء الهى را با صداى بلند عليه آنان تلاوت كردم آنها از شنيدن آن اسمها بيچاره شدند و دانستم كه خوف سراپاى آنان را فراگرفته من هم از فرصت استفاده كرده بدون خوف به طرف آنها رهسپار شدم و اگر چنانچه بصورت خود باقى ميماندند همه را اسير كرده مى آوردم و خدا شر آنها را از سر مسلمانان كوتاه كرد و از آنها عده اى كه باقى مانده بزودى حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله خواهند آمد و عرض ايمان خواهند كرد. 💠 على علیه السلام با همراهيان حضور پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله مراجعه كرده و پيش آمد را گزارش دادند 💠 پيغمبر خدا خوشحال شدند و دعای خير براى او نمودند و اضافه فرمودند آن جنیانی كه خدا آنها را به وسيله تو بيمناك ساخت پيش از ورود تو به حضور آمده و اسلام اختيار كردند و اسلامشان پذيرفته شد. 💠 آنگاه پيغمبر با كمال راحتى و امن از آن وادى گذشتند. 📚 الارشاد (شیخ مفید) ج ۱ ص ۳۳۹ (۱) طایفه ای مهم از قبیله خزاعه که در هشت منزلی مدینه ساکن بودند، جنگ بین آنان و مسلمانان (غزوه بنی مصطلق) در شعبان سال پنجم یا ششم هجری اتفاق افتاد. ╭─┅═ঊঈঊঈ═┅─╮ sapp.ir/fazaael110 eitaa.com/fazaael110 ╰─┅═ঊঈঊঈ═┅─╯
«ـ﷽ـ» ▫️نماینده امیرالمومنین علیه السلام در طایفه به محضر حضرت شرفیاب می شود...👇👇 🔻داستان باب الثعبان[۱] مسجد کوفه🔻 💠  علیه السّلام فرمودند: علیه السّلام روی منبر (مسجد کوفه) بود که ماری بزرگ (اژدها) از گوشۀ دری از درهای مسجد درآمد. 💠 مردم قصد کشتن آن را کردند. امیرمؤمنان علیه السّلام کسی را فرستاد تا دست نگه دارند. مردم کنار رفتند. 💠 مار بزرگ خزید تا به منبر رسید آن گاه گردن فراز کرد و به امیرمؤمنان علیه السّلام سلام داد. امیر مؤمنان علیه السّلام به او اشاره کرد که بایستد تا خطبه اش پایان یابد 💠 و چون خطبه اش به پایان رسید به او رو کرد و فرمود: تو کیستی؟ گفت: عمرو بن عثمان خلیفۀ تو بر جنّیان. 💠 همانا پدرم درگذشت و به من وصیّت کرد که به نزد شما آیم و از نظرتان آگاه شوم و من اینک به نزدتان آمده‌ام ای امیرمؤمنان! مرا به چه فرمان می‌دهی و نظرت چیست؟  💠 امیرمؤمنان علیه السّلام فرمود:  تو را به تقوای خداوند سفارش می‌کنم تا بروی و در میان جنّیان در مقام پدرت قرار گیری که تو خلیفۀ من بر آنان هستی. 💠 راوی گوید: پس عمرو از امیرمؤمنان علیه السّلام خداحافظی کرد و رفت درحالی که خلیفۀ حضرت در میان جنّیان شده بود. 💠 [او گوید] من به حضرت عرض کردم: جانم به فدایت! عمرو نزد شما می‌آید و این بر او واجب است؟! فرمودند: بله. 📚 کافی ج ۱ ص ۳۹۶ ح ۶ [۱] بعد از معجزه امیرالمومنین علیه السلام، آن در مسجد را «باب الثعبان» (اژدها) نام گذاری کردند، که در روایات هم سفارش شده از آن در وارد مسجد شوید، بعدها معاویه لعین برای پاک کردن معجزه امیرالمومنین علیه السلام از ذهن مردم، مدتها فیلی کنار درِ مسجد آورده بود، تا مردم بجای باب الثعبان ، باب الفیل بگویند، که امروزه متاسفانه برخی از شیعیان به اشتباه آن را باب الفیل می گویند، در حالی که اسم صحیح آن باب الثعبان است، نامی که یادآور معجزه امیرالمومنین علیه السلام است.   🆔 sapp.ir/fazaael110 🆔 eitaa.com/fazaael110
«ـ﷽ـ» ▫️چرا توبه آدم قبول شد؟؟ چرا به ابراهیم ملکوت آسمان و زمین نشان داده شد؟؟ چرا خدا با موسی سخن گفت؟؟...👇👇 🔻بهترین مطالبی که مقداد از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیده است🔻 💠 سلیم بن قیس می گوید از پرسیدم و گفتم: خدا تو را رحمت کند، بهترین مطلبی که در باره علیه السّلام از صلی اللَّه علیه و آله شنیده ای برایم نقل کن. 💠 گفت: از صلی اللَّه علیه و آله شنیدم که می‌فرمود: «خداوند در پادشاهی خود یگانه است. او خود را به انوارش [۱] شناسانید، و سپس دستورات خود را به آنان سپرد و بهشتش را بر ایشان مباح نمود. هر کس از و انس که خدا بخواهد قلب او را پاک گرداند علی بن ابی طالب را به او می‌شناساند، و هر کس که خدا بخواهد بر قلب او پرده بکشد، معرفت علی بن ابی طالب را درباره او امساک می‌کند.» 💠 «قسم به خدایی که جانم بدست اوست، آدم مستوجب آن نشد که خدا او را خلق کند و از روحش در او بدمد، و نیز توبه او را بپذیرد و او را به بهشتش باز گرداند مگر بخاطر نبوّت من و ولایت بعد از من» 💠 «قسم به آنکه جانم بدست اوست ملکوت آسمانها و زمین به ابراهیم نشان داده نشد و خداوند او را دوست خود قرار نداد مگر بخاطر نبوّت من و اقرار به علی بعد از من.» 💠 «قسم به آنکه جانم بدست اوست، خداوند با موسی سخن نگفت و عیسی را بعنوان آیت خود بر جهانیان معرفی نکرد مگر بخاطر نبوّت من و معرفت علی بعد از من.» 💠 «قسم به آنکه جانم بدست اوست، هیچ پیامبری به نبوّت نرسید مگر بخاطر معرفت او و اقرار به ولایت ما. و هیچ مخلوقی از جانب خداوند اهلیّت پیدا نکرد که خدا به او نظر کند مگر با بندگی در مقابل خدا و اقرار به علی بعد از من.» 🔹سپس مقداد سکوت کرد. گفتم: مطلب دیگری هم بگو. 💠 گفت: بلی، از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله شنیدم که می‌فرمود: «علی حاکم و مدبّر این امت و شاهد بر آنها و متصدّی حساب آنان است. اوست صاحب مقام اعظم و راه حقّی که طریق آن آباد است، و او صراط مستقیم خداوند است.» «بوسیله او بعد از من از ضلالت و گمراهی هدایت می‌یابند و از کوردلی‌ها به بینش دست می‌یابند. بوسیله او نجات یابندگان نجات می‌یابند، و از مرگ به او پناه برده می‌شود و بوسیله او امان از ترس می‌آید. با او گناهان محو و ظلم دفع می‌گردد و رحمت نازل می‌شود.» 💠 «او چشم بیننده خداوند و گوش شنوای او و زبان گویای او در خلقش، و دست باز او به رحمت بر بندگانش، و وجه او در آسمانها و زمین و جنب راست و آشکار او است [۲]» 💠 «او طناب قوی و محکم، و ریسمان قابل اعتماد او است که از هم گسیختگی ندارد، و باب خداوند است که از آن باید وارد شد و خانه خداست که هر کس داخل آن شود در امان خواهد بود.» 💠 «او علم خداوند بر صراط در روز برانگیختن مردم خواهد بود. هر کس او را بشناسد بسوی بهشت نجات خواهد یافت، و هر کس او را انکار کند بسوی آتش سقوط خواهد کرد.» 📚 بحارالانوار ج ۴۰ ص ۹۶ ، ادامه حدیث ۱۱۶ [۱]: منظور از انوار چهارده معصوم علیهم السّلام هستند که خداوند خود را به آنان شناسانیده است. [۲]: (جنب اللَّه) اشاره به آیه قرآن است که در این باره آمده و حاکی از کمال تقرّب به درگاه خداست. 🆔 sapp.ir/fazaael110 🆔 eitaa.com/fazaael110
«ـ﷽ـ» ▫️ملاقات ابلیس ملعون با دشمنان امیرالمومنین علیه السلام _ شراکت شیطان در مال و نطفه دشمنان حضرت...👇 🔸 شيخ صدوق در كتاب «امالى» از سلمان فارسى نقل كرده است: 🔻 ملعون عبورش به چند نفر افتاد كه به عليه السلام دشنام مى دادند، در مقابل آنها ايستاد، 🔺سوال كردند كيست كه پيش روى ما ايستاده است؟ 🔻(ابلیس) گفت: من ابو مُرّه ام (کنیه شیطان)، 🔺گفتند: سخنان ما را شنيدى؟ 🔻 گفت: بدا به حال شما مولاى خود عليه السلام را ناسزا مى گوئيد؟ 🔺گفتند: از كجا دانستى كه او ما است؟ 🔻گفت: از كلام پيغمبرتان كه فرمود: 🔸«من كنت مولاه فعليّ مولاه، اللهمّ وال من والاه وعاد من عاداه، وانصر من نصره واخذل من خذله.» 🔸هر كس من مولاى او هستم پس از من على عليه مولاى او است، خدايا آن كس كه على را دوست دارد دوست بدار، و با دشمن او دشمن باش. 🔺سپس به او گفتند: آيا تو از مواليان و آن حضرت هستى؟ 🔻گفت: من ولايتش را ندارم و از شيعيان او نيستم ولى او را دوست دارم، و هر كس با او دشمنى كند من در مال و فرزندش با او شركت دارم. 🔺به او گفتند: آيا حديثى درباره عليه السلام نمى گوئى؟ 🔻گفت: اى گروه عهدشكنان و ظالمان و خارج شدگان از دين ؛ گوش كنيد تا برايتان بگويم: 🔻خدا را در ميان طايفه دوازده هزار سال عبادت كردم، و وقتى آنها به هلاكت رسيدند از تنهائى خود به خداوند شكايت كردم مرا به آسمان دنيا بردند، در آنجا هم دوازده هزار سال در جمع فرشتگان خدا را پرستش كردم، و در حالى كه به تسبيح و تقديس پروردگار مشغول بوديم ناگهان نورى كه تشعشع و درخشندگى آن زياد بود از مقابل ما گذشت، فرشتگان همگى براى آن نور سجده كردند و گفتند: 🔻«سبّوح قدّوس» پاك و منزّه است خداوند، اين نور فرشته اى مقرّب يا پيغمبرى مرسل است. 🔸ندائى آمد: اين طينت و سرشت علىّ بن ابى طالب صلوات الله عليه است. 📚 امالى صدوق ص ۴۲۷ ح ۶ مجلس ۵۵، بحار الأنوار ج ۳۹ ص ۱۶۲ ح ۱ @fazaael110