🏳 یا فاطمة اشفعي لي في الجنة
💐 ولادت با سعادت کریمه اهل بیت ، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها مبارک باد
@fazaael110
7.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 در ایام مبارک دهه کرامت، نایب الزیاره همه شما محبین و عاشقان امیرالمومنین صلوات الله علیه در حرم مطهر کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها بودم.
«ـ﷽ـ»
🔰 مردی فاسق با نفرین حضرت به صورت یک لاک پشت #مسخ شد...
💠 عمار ياسر نقل می کند كه، در محضر مولایم #امیرالمومنین علیه السلام بودم، ناگاه مردى وارد شد و عرض کرد: يا اميرالمومنين! من به شما پناه آوردم و شكايت دارم از مصيبتى كه بر من وارد شده و مرا مريض كرده است.
🔶 حضرت فرمودند: قصه تو چيست؟
💠 عرض كرد: فلان شخص زن مرا دزدیده است! و بين من و همسرم جدايى انداخته است حال آنكه من از شيعیان شما هستم.
🔶 آن حضرت دستور دادند كه آن فاسق فاجر را نزد من بياور.
💠 پس من به دنبال آن مرد فاسق روانه شده و او را در بازار بنى الحاضر ملاقات كردم.
💠 به او گفتم: اميرالمومنين تو را مى خواهد و او را به حضور آن حضرت آوردم
💠 ديدم در دستان مولایم چوب دستى ای است،
💠 وقتى مرد خيانتكار مقابل حضرت قرار گرفت، گفت: ای کسی که نهان اشیا و آنچه که در دلها و فکرهاست میدانی! من در مقابل تو مثل یک بنده ذلیل و تسلیم ایستاده ام
🔶 آن حضرت فرمودند: ای ملعون! آيا نمیدانی كه من آگاه هستم به چشم خيانتكار و چيزهائى كه در سينه پنهان است و نمى دانى كه من حجت خدا در زمين هستم. به حرم مؤمنين تجاوز مى كنى؟ آيا از عقوبت من و از عقوبت خداوند ايمن شده اى؟
🔶 سپس فرمودند: اى عمار لباسهايش را بيرون آور
💠 عمار مى گويد: لباسهايش را بيرون آوردم.
🔶 بعد فرمودند: قسم به آن كسى كه دانه را مى شكافد و موجودات را خلق می کند، غیر از من کسی قصاص مؤمن را نمى گيرد.
🔶 پس با چوب دستى كه در دست آن جناب بود به پهلوى آن مرد زده و فرمودند: بنشين خداى تو را لعنت كند،
💠 عمار می گوید: به خداوند قسم ديدم که خداوند او را به صورت لاك پشت مسخ كرد.
🔶 سپس آن حضرت فرمودند: خداوند روزى تو را در هر چهل روز، يك آب آشاميدن و مسكن تو را صحراى خشك و بى آب و علف قرار داد. این یک جزئی از سزای کسی است که چشمش و قلبش و اندامش خیانت کند!
🔶 سپس حضرت روبرگرداندند و اين آيه را تلاوت فرمودند: «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ فَجَعَلْناها نَكالًا لِما بَيْنَ يَدَيْها وَ ما خَلْفَها وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ» (۱)
📚 مدينة المعاجز (سیدهاشم بحرانی) ج ۲، ص ۶۷ منقبت ۲۷۷
(۱) بقره ۶۵ و ۶۶: «شما به خوبی کسانی از خودتان را که در روز شنبه [از حکم خدا] تجاوز کردند شناختید که به آنها گفتیم: بوزینگانی خوار و مطرود باشید. و این [عقوبت ] را مایه عبرت حاضران و آیندگان و اندرزی برای پارسایان قرار دادیم»
این آیات درمورد مسخ شدن یهودیان به میمون نازل شده است.
@fazaael110
«ـ﷽ـ»
🔰 اشهد ان علیا ولی الله...
✨ #رسول_خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
✨ مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا الله تَفَتَّحَتْ لَهُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ مَنْ تَلَاهَا بِمُحَمَّدٌ رَسُولُ الله تَهَلَّلَ وَجْهُ الْحَقِّ سُبْحَانَهُ وَ اسْتَبْشَرَ بِذَلِکَ وَ مَنْ تَلَاهَا بِعَلِیٌّ وَلِیُّ الله غَفَرَ الله لَهُ ذُنُوبَهُ وَ لَوْ کَانَتْ بِعَدَدِ قَطْرِ الْمَطَرِ
✨ هرکس بگوید: «لا إله إلّا الله» درهای آسمان به رویش گشوده میشود و هرکس به دنبال آن بگوید: «#محمد رسول الله» رخسار حق سبحانه و تعالی درخشان میشود و بدان بشارت مییابد، و هرکس آن را با «#علی ولیّ الله» ادامه دهد، خداوند گناهان او را حتی اگر به اندازه قطرههای باران باشند، خواهد آمرزید.
📚 بحارالانوار ج۳۸ ص۳۱۸
@fazaael110
110-110.jpg
13.01M
«ـ﷽ـ»
▫️امامت جایگاه و مقام #امیرالمومنین علیه السلام است...
🔻روایتی مهم از #امام_رضا علیه السلام پیرامون جایگاه #امامت و خصوصیات #امام
❗️حتما مطالعه شود
@fazaael110
🏳 السلام عليك یا اباالحسن یا علی بن موسی الرضا المرتضي
💐 ولادت با سعادت پاره تن رسول خدا صلی الله علیه و آله، امام رئوف، حضرت علی بن موسی الرضا علیهما السلام مبارک باد.
@fazaael110
✨ سلام مرا به شیعیانم برسان...
📜 پیام امام رضا علیه السلام به شیعیان
🔹امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء به جناب عبدالعظیم حسنی علیه السلام فرمودند:
❗️يَا عَبْدَ اَلْعَظِيمِ
🔸أَبْلِغْ عَنِّي أَوْلِيَائِيَ اَلسَّلاَمَ وَ قُلْ لَهُمْ أَنْ لاَ يَجْعَلُوا لِلشَّيْطَانِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ سَبِيلاً
🔹دوستانم را از جانب من سلام برسان و به آنان بگو كه: شيطان را به دل های خود راه ندهند
🔸و مُرْهُمْ بِالصِّدْقِ فِي اَلْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ
🔹و ايشان را به راستگويى و امانتدارى سفارش كن.
🔸وَ مُرْهُمْ بِالسُّكُوتِ وَ تَرْكِ اَلْجِدَالِ فِيمَا لاَ يَعْنِيهِمْ
🔹به آنان توصيه كن كه خاموشى گزينند و بحث و جدل در کارهای بیهوده را رها کنند.
🔸 وَ إِقْبَالِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ وَ اَلْمُزَاوَرَةِ فَإِنَّ ذَلِكَ قُرْبَةٌ إِلَيَّ
🔹و به یکدیگر روی آورند، و به دیدار هم روند، زیرا این کارها سبب تقرّب و نزدیکی آنها به من می شود.
🔸وَ لاَ يَشْتَغِلُوا أَنْفُسَهُمْ بِتَمْزِيقِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً فَإِنِّي آلَيْتُ عَلَى نَفْسِي إِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ وَ أَسْخَطَ وَلِيّاً مِنْ أَوْلِيَائِي دَعَوْتُ اَلله لِيُعَذِّبَهُ فِي اَلدُّنْيَا أَشَدَّ اَلْعَذَابِ وَ كَانَ فِي اَلْآخِرَةِ مِنَ اَلْخٰاسِرِينَ
🔹و خود را مشغول ریختن آبروی یکدیگر نکنند، که من با خود عهد کرده ام، هرکس مرتکب چنین کاری شود و یکی از دوستانم را ناراحت و خشمگین سازد، از خداوند بخواهم که در دنيا سخت ترين عذاب را به او بچشاند، و چنین فردی در آخرت از زیانکاران خواهد بود!
🔸وَ عَرِّفْهُمْ أَنَّ اَلله قَدْ غَفَرَ لِمُحْسِنِهِمْ وَ تَجَاوَزَ عَنْ مُسِيئِهِمْ إِلاَّ مَنْ أَشْرَكَ بِهِ أَوْ آذَى وَلِيّاً مِنْ أَوْلِيَائِي أَوْ أَضْمَرَ لَهُ سُوءاً
🔹و به دوستان ما آگاهی ده که خداوند، نیکو کارانِ آنان را مورد بخشایش خویش قرار می دهد و از بدکارانِ آنان می گذرد، مگر کسی که به او شرک ورزد و یا یکی از دوستان مرا آزار دهد، یا در دلش نسبت به وی قصد سوئی داشته باشد،
🔸فَإِنَّ اَلله لاَ يَغْفِرُ لَهُ حَتَّى يَرْجِعَ عَنْهُ فَإِنْ رَجَعَ وَ إِلاَّ نَزَعَ رُوحَ اَلْإِيمَانِ عَنْ قَلْبِهِ وَ خَرَجَ عَنْ وَلاَيَتِي وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ نَصِيباً فِي وَلاَيَتِنَا وَ أَعُوذُ بِالله مِنْ ذَلِكَ
🔹پس خداوند، او را نمی آمرزد تا آنکه از این نیّت بازگردد. پس اگر همچنان بر این نیّت بماند، خداوند روح ایمان را از قلبش می برد، و چنین فردی از ولایت و دوستی من خارج می شود
و از ولایت ما بهره ای نخواهد داشت،
و پناه بر خدا از چنین چیزی!
📚 اختصاص (شیخ مفید) ص ۲۴۷، بحارالانوار ج ۷۱ ص ۲۳۰
@fazaael110
«ـ﷽ـ»
🔰 شتر با زبانی فصیح گفت: یا امیرالمومنین مالک من این است...
💠 از #عمار یاسر روایت است که گفت: در حضور #امیر المومنین علیه السلام در مسجد کوفه بودم، ناگاه صدائی بلند شد،
💠 حضرت فرمودند: ای عمار #ذوالفقار مرا بیاور،
💠 سپس فرمودند: برو بیرون و مرد را از ظلم و ستم به زن باز دار، اگر قبول کرد، که کرد وگرنه با ذوالفقار از این کار باز میدارمش!
💠 عمار گوید: از مسجد بیرون آمدم، دیدم زنی با مردی زمام شتری را گرفته اند، هر یک می گوید که این شتر مال من است.
💠 عمار گوید: به آن مرد گفتم: حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: در حق این زن ظلم نکن،
💠 مرد جواب داد: علی به کار خود مشغول باشد و دستش را از خون مسلمانهائی که در بصره کشته است بشوید! می خواهد شتر مرا بگیرد و به این زن دروغگو بدهد!
💠 عمار گوید: برگشتم تا مولای خود را خبر دهم، وقتی وارد مسجد شدم دیدم که آن حضرت می آیند و آثار خشم در صورتشان آشکار شد، آنگاه به آن مرد فرمودند: وای بر تو، شتر را به زن واگذار، مرد گفت: شتر مال من است،
💠 حضرت فرمودند: دروغ می گوئی ای ملعون،
مرد گفت: ای علی! چه کسی شهادت می دهد که این شتر مال زن است؟
💠 #علی علیه السلام فرمودند: شاهدی شهادت میدهد که هیچکس از اهل کوفه نمی تواند آن را تکذیب کند،
مرد گفت: اگر شاهدی راستگو باشد من شتر را به زن می دهم.
💠 سپس حضرت متوجه شتر شد و فرمودند: ای شتر صاحب تو کیست؟
💠 آن شتر با زبان فصیح گفت: یا امیر المومنین و یا سید الوصین، بیش از ده سال است که مالک من این زن است!
💠 حضرت به زن فرمودند: شترت را بگیر و سپس آن مرد کافر را به درک واصل کردند.
📚 مدينة المعاجز ج ۱ ص ۴۱۲ منقبت ۱۶۱
@fazaael110
«ـ﷽ـ»
🔰 پرنده بریان بهشتی و درخواست رسول خدا صلی الله علیه و آله از خداوند...
📌 اشاره ای به جریان جنگ جمل و کینه عایشه نسبت به امیرالمومنین صلوات الله علیه...
❗️❗️اين روایت در دو قسمت ارسال میشود.
✨ #امام_صادق از پدران بزرگوارش از #امیرالمومنین علیهم صلوات الله روایت کرده که آن حضرت فرمودند:
✨ به همراه #رسول_خدا صَلی الله علیهِ و آله پس از اینکه نماز صبح را به جا آورد در مسجد بودیم، سپس آن حضرت برخاست و من هم با وی برخاستم و هرگاه پیامبر قصد داشت به جایی برود، مرا از قصد خود آگاه میفرمود، و چنانچه از آن جا دیر میآمد، خود به آنجا رفته تا از وی خبری به دست آورم، زیرا حتی برای یک ساعت هم تاب دوری وی را نداشتم،
✨ پس به من فرمود: من به خانه عایشه میروم. سپس او رفت و من هم به خانه #فاطمه علیها السّلام آمدم. مدتی را با #حسن و #حسین سرگرم شدم در حالی که من و فاطمه به وجودشان خوشحال بودیم.
✨ سپس برخاسته و به در خانه عایشه رفته و در زدم. عایشه پرسید: کیستی؟ گفتم: #علی هستم. گفت: پیامبر صَلی الله علیهِ و آله خوابیده است. پس، از آن جا رفتم لیکن با خود گفتم چگونه پیامبر خوابیده و عایشه در خانه است؟ لذا دوباره برگشته و در زدم. عایشه پرسید: کیستی؟ گفتم: علی هستم. گفت: پیامبر مشغول کاری است. پس شرمگین از اینکه در زده بودم، برگشتم، اما احساس میکردم در سینهام چیزی هست که مرا بی تاب میکند لذا به سرعت بازگشته و در خانه را محکم زدم. پس عایشه به من گفت: کیستی؟ گفتم: علی هستم. ناگاه صدای رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله را شنیدم که فرمود: عایشه، در را برای وی بازکن. پس عایشه در را باز کرد و من وارد خانه شدم.
✨ پیامبر صَلی الله علیهِ و آله به من فرمود: بنشین یا #أباالحسن تا درباره وضعی که دارم با تو سخن بگویم یا اینکه تو بگو چرا دیر نزد من آمدی؟ عرض کردم: یا رسول الله، شما بفرمائید که سخن شما نیکوتر است.
✨ پس فرمود: یا أباالحسن، هنگامی که از تو جدا گشتم بسیار گرسنه بودم ولی درد گرسنگی را نهان داشتم، و چون وارد خانه عایشه شدم و مدتی نشستم چیزی برای خوردن نیافتم لذا دست بلند کرده و از خدای قریب مجیب کمک خواستم، ناگاه محبوبم #جبرئیل با این پرنده فرود آمد- و دست روی پرنده گذاشت که در مقابلش بود- و به من گفت: ای محمّد، خداوند عزّوجل به من وحی فرمود که این پرنده را که خوش خوراک ترین غذای بهشتی است، بگیرم و برای تو بیاورم. من خدا را بسیار سپاس گفتم و جبرئیل به آسمان رفت.
✨ سپس دست به آسمان بلند کرده و گفتم: خداوندا، بنده ای را روانه بفرما که تو و مرا دوست میدارد تا در خوردن این پرنده با من سهیم شود. اما بسیار صبر کردم و کسی را نیافتم که در خانه را بزند. سپس دستانم را به دعا بلند کرده و گفتم: خدایا، بنده ای که تو و مرا دوست میدارد و من و تو نیز او را دوست میداریم بفرست که این پرنده را با من بخورد. آن گاه در زدن و بلند شدن صدایت را شنیدم، پس به عایشه گفتم: علی را به خانه دعوت کن که وارد شدی و من همچنان خدا را سپاس میگفتم تا اینکه نزد من آمدی که تو، خدا و مرا دوست میداری و خدا و من نیز تو را دوست میداریم، پس بخور یا علی...
@fazaael110
قسمت 1⃣
ادامه در پست بعدی👇👇👇
فضائل امیرالمومنین علیهالسلام
«ـ﷽ـ» 🔰 پرنده بریان بهشتی و درخواست رسول خدا صلی الله علیه و آله از خداوند... 📌 اشاره ای به جریان ج
قسمت 2⃣
ادامه ی پست قبل👆👆👆
✨ ...چون من و پیامبر صَلی الله علیهِ و آله آن پرنده را خوردیم، به من فرمود: یا علی، اکنون تو ماجرای خود را برایم تعریف کن.
✨ عرض کردم: یا رسول الله، از زمانی که شما را ترک کردم با فاطمه، حسن و حسین سرگرم و همگی خوشحال بودیم، سپس برخاسته به دنبالتان آمدم و در زدم. عایشه گفت: پیامبر صَلی الله علیهِ و آله خوابیده است. از این رو از راهی که آمده بودم، برگشتم. اما با خود گفتم چگونه ممکن است عایشه در خانه باشد و پیامبر خواب باشند؟ چنین چیزی ممکن نیست! از این رو برگشته و در زدم. عایشه به من گفت: کیستی؟ گفتم: علی هستم. گفت: پیامبر سرگرم کاری هستند. پس شرم کردم و برگشتم، اما چون به جایی رسیدم که بار اول از آن بازگشته بودم، دلم پر آشوب شد و نتوانستم صبر کنم و با خود گفتم، عایشه در خانه است و رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله مشغول کاری است؟ پس دوباره برگشته و آن چنان که شنیدی در زدم یا رسول الله. سپس شنیدم خودتان یا رسول الله به عایشه فرمودید که علی را به خانه دعوت کن.
✨ پیامبر صَلی الله علیهِ و آله فرمود: حمیرا! همین را میخواستی؟! چرا چنین کردی؟ عرض کرد: یا رسول الله، دوست داشتم پدرم بیاید و از گوشت این پرنده بخورد. پیامبر صَلی الله علیهِ و آله به وی فرمود: این اولین کینه ای نیست که از علی به دل گرفته ای! من بر آنچه بر قلب تو درباره علی میگذرد آگاهم، تردید ندارم که با وی خواهی جنگید!
✨ عرض کرد: یا رسول الله، چگونه زنان با مردان جنگ کنند؟ به وی فرمود: عایشه، تو قطعاً
با علی خواهی جنگید و چند نفر از صحابه من تو را در این کار همراهی خواهند کرد و تو را وادار به جنگ به او خواهند نمود و جریان جنگ تو با وی چنان خواهد بود که ورد زبان اوّلین و آخرین خواهد شد و علامت آن چنین است که تو سوار بر شیطان (منظور شتری است که عایشه در جنگ جمل بر آن سوار بود) گشته و پیش از رسیدن محل مورد نظر امتحان خواهی شد و سگان حوأب به تو پارس خواهند کرد و در آن جا تو اصرار به بازگشت میکنی و چهل نفر نزد تو شهادت خواهند داد که این سگهایی که پاس میکنند سگان حوأب نیستند،
✨ سپس تو به شهری میروی که مردمانش یاوران توأند و آن شهر دورترین شهرها از آسمان است و نزدیک ترینشان به آب و تو حتماً شکست خورده و به هدف نرسیده بازخواهی گشت و در چنین گیرو داری این مرد (علی علیه السّلام) تو را با کسانی از یارانش که به ایشان اعتماد دارد، بازخواهد گرداند. او برای تو بهتر از آن است که تو برای او بوده ای و او تو را هشدارخواهد داد که ورودت به این جنگ باعث خواهد شد در روز قیامت از من جدا گردی و علی اجازه دارد پس از من هریک از زنان مرا طلاق دهد؛
✨ عرض کرد: یا رسول الله، کاش پیش از آنکه مرا بدان وعده دادی اتفاق بیفتد، بمیرم! فرمود: هیهات هیهات، سوگند به آن که جانم در دست اوست، آنچه گفتم اتّفاق خواهد افتاد و گویی هم اکنون دارم آن را میبینم؛ سپس به من فرمود: برخیز علی، وقت نماز ظهر است، تا به بلال بگویم که اذان سر دهد، پس بلال اذان گفت و پیامبر به نماز ایستاد و من هم با وی نماز گزاردم و همچنان در مسجد ماندیم
📚 احتجاج ج۱ ص۱۹۷
@fazaael110
«ـ﷽ـ»
#علی_علیه_السلام_در_قرآن (۷۹)
▫️ولایت امیرالمومنین علیه السلام...
🔸 آیه ۴۴ سوره کهف:
«هُنَالِکَ الْوَلَایَةُ لِله الْحَقِّ هُوَ خَیْرٌ ثَوَابًا وَ خَیْرٌ عُقْبًا»
«در آن جا ثابت شد که ولایت (و قدرت) از آن خداوند بر حق است. اوست که برترین ثواب، و بهترین فرجام را (برای مطیعان) دارد.»
✨ عبدالرحمن بن کثیر میگوید از #امام_صادق علیه السلام معنای این آیه را پرسیدم: «هُنالِکَ الْوَلایَةُ لله الْحَقِّ» و ایشان فرمودند: منظور #ولایت #امیرالمؤمنین علیه السلام است
🔸ابو حمزه ثُمالی چنین روایت میکند: از #امام_باقر علیه السلام پرسیدم، منظور از این آیه چیست: «هُنالِکَ الْوَلایَةُ لله الْحَقِّ هُوَ خَیْرٌ ثَواباً وَ خَیْرٌ عُقْباً» حضرت فرمودند: ولایت علی علیه السلام است که پاداش نیک و پایان نیکی دارد.
📚 تفسیر برهان ج۳ ص۶۳۸، ذیل آیه ۴۴ سوره کهف
@fazaael110
«ـ﷽ـ»
🔰 گرگ با معرفت...
🔸 محمد بن جرير طبرى (از علمای شیعه در قرن ۵ و مولف کتاب دلائل الامامه) رحمة الله عليه در کتاب نوادر المعجزات با سند خويش از #رسول_خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كند:
🔹هنگامى كه فرزندان حضرت #يعقوب برادر خود #يوسف را به چاه انداختند و نزد پدر برگشتند، حضرت يعقوب عليه السلام از آنها احوال يوسف را پرسش كرد،
🔹در جواب گفتند: #گرگ او را خورد، يعقوب عليه السلام گفته آنها را نپذيرفت و تكذيب كرد.
🔹آنها از نزد او خارج شدند و به صحرا رفتند، و براى اثبات گفته خود گرگى را پيدا كردند، و آن را خدمت پدر آوردند، گرگ زبان گشود و به يعقوب سلام كرد.
🔹حضرت يعقوب عليه السلام از او پرسيد: چرا پسرم را خوردى؟
🔹عرض كرد: اى پيامبر خدا ؛ به خدا قسم گوشت انسانى را هرگز نخوردهام و تو مى دانى خوردن گوشت پيامبران و فرزندان آنها بر وحشىها حرام است، و من از اين شهر شما نيستم وامروز به اين شهر وارد شده ام.
🔹به او فرمود: تو از كدام سرزمين هستى، و چه چيزى باعث شده است كه اينجا بيايى؟
🔹عرض كرد: از مصر آمدهام و از اينجا عبور كردم تا به خراسان روم و يكى از برادرانم را در آنجا ببينم.
🔹يعقوب به او فرمود: به چه منظورى به زيارت او مى روى؟
🔹عرض كرد: با پدرت حضرت #نوح عليه السلام در ميان كشتى بودم، او از طريق #جبرئيل فرمايش خداوند را حكايت كرد كه فرموده است: كسى كه برادر خود را در راه خدا زيارت كند و قصدش نشان دادن به ديگران و يا رساندن به گوش آنها نباشد و نخواهد كه به خاطر اين عمل از او تعريف كنند، خداوند براى هر قدمى كه بردارد ده حسنه برايش بنويسد، و ده گناه او رااز بين ببرد، و ده درجه مقامش را بالا برد.
🔹حضرت يعقوب عليه السلام فرمود: شما گروه حيوانات وحشى بر كارهائى كه اطاعت پروردگار باشد پاداشى داده نمى شويد و برگناهان و نافرمانىها كيفر نمى شويد پس چرا چنين مى كنى؟
🔹عرض كرد:
«أجعل ثواب ذلك لعليّ بن أبي طالب وصيّ سيّد المرسلين ولشيعته»
ثواب و پاداش آن را به #على عليه السلام وصىّ خاتم پيامبران صلى الله عليه و آله و #شيعيان آن حضرت تقديم مى كنم.
🔹حضرت يعقوب به فرزندانش فرمود: آنچه اين گرگ مى گويد بشنويد و بنويسيد.
🔹گرگ گفت: ما چهارپايان جز با پيامبران و جانشينان آنها صحبت نمى كنيم، لذا يعقوب خودش با او گفتگو كرد و به فرزندانش گفت تا آنها بنويسند.
🔹آنگاه فرمود: براى اين گرگ زاد و توشه سفر فراهم كنيد.
🔹گرگ گفت: هرگز توشه اى به همراه برنداشتهام و احتياجى به توشه اى كه شما برايم فراهم كنيد ندارم.
🔹يعقوب فرمود: چرا چنين مى كنى و منشأ اين فكر تو چيست؟
🔹گفت: به خداوندى معتقدم كه بدنها را آفريده و روزى براى آنها آماده كرده و او هيچ بدنى را بدون روزى نخواهد گذاشت.
📚 نوادر المعجزات ص ۶۲ ح۲۷
@fazaael110