اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بقیةالله عج
اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ و عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، و فی کُلّ ساعَة وَلیّا و حافظاً و قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً و تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
943_10539536695763.mp3
5.33M
«زیارتآلیاسین🌱»
اللهمصلعلیمحمدٍوآلمحمد
وعجلفرجهموالعناعدائهماجمعین
اللهم عجل لولیک الفرج
| فضائل مولـٰا
«زیارتآلیاسین🌱» اللهمصلعلیمحمدٍوآلمحمد وعجلفرجهموالعناعدائهماجمعین اللهم عجل لولیک
صلوات هدیه به امام زمان عج🌸
تعداد مورد نظرتون را در ناشناس ارسال کنید.
https://abzarek.ir/service-p/msg/1624249
| فضائل مولـٰا
حکایت محب
ابو يعقوب يوسف بن زیاد میگوید:
شبی به دیدار امام حسن عسکری علیه السلام رفتیم، در آن شب والی شهر که به امام حسن عسکری علیه السلام بسیار احترام میگذاشت نزد ایشان آمد در حالی که مردی همراه او بود که چشمان او را با پارچه و دستهای او را از پشت بسته بودند.
پس آن والی گفت: به درستی که این شخص را نزد مغازه ای گرفتم و میخواست از آن مغازه سرقت کند. پس خواستم او را به زندان بیندازم و پانصد ضربه شلاق به اوبزنم،
پس او به من گفت: از خدا بترس! به راستی که من از شیعیان امیر المومنین علی بن ابی طالب عليه السلام و از شیعیان این امام یعنی ابا محمد حسن بن علی عسکری علیه السلام پدر قائم آل محمد (عجل الله تعالی و فرجه الشریف) هستم.
به او گفتم: اکنون تو را نزد امام حسن عسکری علیه السلام میبرم اگر حرفهای تو راست بود تو را آزاد میکنم، ولی اگر دروغ بود تو را خواهم کشت و قبل از آن پانصد ضربه شلاق به تو خواهم زد.
ای سرورم! اکنون نزد تو آمدهام و کسب تکلیف مینمایم. امام حسن عسکری علیه السلام وقتی به آن شخص نگاه کرد به والی فرمود:
او را ببر و شلاق بزن و بکش، به راستی که او از شیعیان ما نیست.
..
پس والی آن مرد را کشان کشان به امارت خود برد و او را در جایی بست، سپس به دو جلاد امر کرد که یکی در طرف راست و دیگری در طرف چپ او قرار بگیرد و سپس ابتدا پاها و سپس دستهای او را قطع کنند.
پس آن شخص را روی زمین خواباندند و دست و پاهای او را جداگانه بستند،
به طوری که دست راست به طرفی و دست چپ در طرفی دیگر و پای راست و پای چپ همان طور بودند.
آن جلادان دو طرف آن مرد ایستادند و به دستور آن والی شهر شروع کردند به زدن روی پاها و دستهای آن شخص ولکن هر چقدر میزدند بجای این که به پاها و یا دستها میزدند و یا جای دیگر بدنش بخورد ضربهها به زمین میزد هر چقدر سعی میکردند چنین میشد،
والی خیلی تعجب کرد و به آن دو جلاد گفت: چرا مرا مسخره میکنید و به زمین میزنید؟
آن دو گفتند: به خدا قسم! ما مستقیماً به او میزنیم؛ ولی نمی دانیم چرا ضربههای ما به جای این که به او بخورد به زمین میخورد!!
والی به آنها گفت: دوباره او را بزنید. آنها دوباره شروع کردند و به آن مرد زدند؛ ولی به جای این که به او بخورد به زمین زده میشد.
والی به آنها گفت: آیا دیوانه شده اید که چنین میکنید؟! به او گفتند: به خدا قسم! نمی دانیم چرا این گونه میشود!
..
پس والی به چند نفر دیگر دستور داد که بیایند و دور آن شخص حلقه بزنند و با شمشیر و ساطور به او بزنند و او را تکه تکه کنند.
آنها نیز دور آن مرد حلقه زدند و با هم دیگر به آن مرد میزدند ولی ضربهها به جای این که به بدن آن مرد بخورد به زمین زده میشد و آنها با دیدن این صحنه بسیار متعجب و حیرت زده شدند!
در آن وقت والی که سوار اسب بود به شدت از اسب بر زمین افتاد و به جلادها گفت:
وای بر شما! مرا کشتید خداوند شما را به هلاکت برساند.
پس برای بار سوم به چند نفر دیگر دستور داد بیایند و بر آن مرد بزنند،
پس با همدیگر نزد آن مرد جمع شدند و به دستور والی به آن میزدند،
ولی در این بار نیز مانند دوبار قبل به جای این که ضربههای آنها به بدن آن مرد خورده شود به زمین زده میشد.
والی گفت: خدا لعنت کند شما را! چرا دستورات من را انجام نمی دهید؟ آیا میخواهید با این کارتان مرا به هلاکت برسانید؟
آنها گفتند: به خدا قسم! همان گونه که به ما میگویی انجام میدهیم ولکن نمی دانیم چرا این گونه میشود!
آن شخص خطاب به والی گفت:
ای بنده خدا! آیا عبرت نمی گیری؟
آیا نمی بینی خداوند چگونه از من حمایت میکند،
مرا بار دیگر نزد امام حسن عسکری علیه السلام ببر و مرا در مقابل ایشان قرار بده تا به تو اثبات کنم.
..
والی بار دیگر آن شخص را بلند کرد و سپس همراه هم نزد امام حسن عسکری رفتند، وقتی به آن جا رسیدند والی به امام حسن عسکری علیه السلام عرض کرد:
شما فرمودید این شخص از شیعیان شما نیست؛
ولی من میگویم او از شیعیان و پیروان شیطان است و شیعیان و پیروان شیطان در آتش جهنم هستند!!
امام حسن عسکری علیه السلام به او فرمود:
چرا این گونه میگویی؟
والی گفت: وقتی من از شما سؤال کردم او از شیعیان شما است یا خیر؟ شما فرمودید: از شیعیان ما نیست.
پس او را بردم و هنگامی که میخواستم او را بزنم معجزاتی از او دیدم.
امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
ای بنده خدا! به راستی که او در ادعای خودش میگوید: شیعه ما است؟ دروغ گفته است اگر بار دیگر چنین بکند خداوند متعال او را به آنچه با او کرده ای مبتلا میکند، هر چند در جای سرسختی باقی بماند،
ولکن خداوند به او رحم کرده است و آن به خاطر دوستی ما است.
ای بنده خدا! او را آزاد کن که به راستی او از محبین و دوستداران ما است ولی از شیعیان ما نیست.
..
والی گفت: فرق بین شیعه و محب چیست؟
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: فرق بین شیعه و محب این است که شیعه پای خود را جای پای ما میگذارند
به این معنی که آنچه ما انجام میدهیم آنها نیز انجام میدهند بدون چون و چرا و مخالف دستورات و امرهای ما نمی شوند؛ ولكن محب کسانی هستند که ما را دوست دارند و ما را قبول میکنند ولکن به اکثر فرمانها و دستورات ما جامه عمل نمی پوشانند،
تو یک گناه خیلی بزرگی مرتکب شده ای، اگر بار دیگر چنین کنی خداوند متعال تو را به خوردن هزار ضربه شلاق و تحمل سی سال حبس در سیاه چال مبتلا خواهد نمود.
والی متعجب شد و گفت: گناه من چیست؟
امام حسن عسکری علیه السلام به او فرمود:
ادعا میکنی که معجزاتی از این شخص دیدی در حالی که او معجزه ای ندارد و آن معجزاتی که دیده ای معجزات ما است که خداوند متعال در آن مرد ظاهر کرده است تا ما را به وسیله آن معرفی میکند
و اگر میگفتی در او معجزاتی دیدم من منکر آن نمیشدم
حالا بگو هنگامی که عیسی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، مرده را زنده میکند معجزه برای مرده حساب میشود یا عیسی علیه السلام و هم چنین عیسی پیامبر علیه السلام چیزی مانند پرنده درست کرد و در آن دمید و به اذن خدا پرواز کرد و رفت آیا آن صاحب معجزه بود یا عیسی پیامبر علیه السلام و هم چنین زمان یکی از پیامبران که مردم با نفرین او به صورت میمون مسخ شدند آیا آن مردمی که میمون شدند معجزه آنها بود یا پیامبران علیه السلام آن زمان.
والی گفت: من از گفته خود استغفار میکنم و دیگر چنین نخواهم گفت..
..
سپس امام حسن عسکری علیه السلام رو کرد به آن مرد که ادعا میکرد شیعه است و به او فرمود:
ای بنده خدا!
تو از شیعیان امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام نیستی بلکه تو از محبین ایشان هستی.
به راستی که شیعیان امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام کسانی هستند که خداوند متعال در مورد آنها چنین فرموده است
«وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»؛
و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند آنان اهل بهشت اند و پیوسته در بهشت جاوید متنعم خواهند بود.و آنها کسانی هستند که به خداوند تبارک و تعالی ایمان آورده اند و آنچه خداوند امر فرموده انجام میدهند و آنچه خلاف دستورات خداوند است انجام نمی دهند و آنها به نبوت و رسالت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم ایمان آورده اند و آنچه ایشان امر فرموده اند انجام داده و از آنچه نهی فرموده اند دوری کرده اند. آنها گفتند: بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، امام علی بن ابی طالب علیه السلام امام و پیشوای آنها است و اگر تمام اعمال همدیگر و غیره را جمع کرده، در یک کفه ترازو قرار دهند و عمل امام علی علیه السلام را در کفه دیگر ترازو قرار دهند عمل امام علی علیه السلام سنگین تر از اعمال آنها خواهد بود، همانند سنگینی هفت آسمان و هفت زمین و آنچه در آنها است و عمل آنها نسبت به عمل امام علی علیه السلام یک ذره غبار به هفت آسمان و هفت زمین است. شیعیان امام علی علیه السلام کسانی هستند که خداوند متعال در جای دیگر قرآن کریم چنین بیان کرده است: «هُمُ الَّذِينَ لاَ يُبَالُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَعَ الْمَوْتُ عَلَيْهِمْ، أَوْ وَقَعُوا عَلَیه» و شیعیان امام علی علیه السلام کسانی هستند: «هُمْ يُؤْثِرُونَ اخوانهم عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خصامه وَ هُمُ الَّذِينَ لَا يَرَاهُمْ اللَّهُ حَيْثُ نَهَاهُمْ وَ لَا يفقدهم مِنْ حَيْثُ أَمْرُهُمْ» و شیعیان امام علی کسانی هستند که به امام علی علیه السلام اقتدا میکنند و در اکرام به برادران مؤمن خود و آنچه به تو گفتهام از من نیست بلکه از زبان رسول خدا است و همان گونه که ایشان فرموده و کارهای نیک و صالح انجام دادند و فرائض الهی را بر پا کردند و آن بعد از توحید و اعتقاد به نبوت و امامت و ولایت است و آن را در دو چیز عمل کردند در برآورده کردن و بر طرف کردن حوایج مؤمنین در راه خدا و نزد مخالفین و دشمنان تقیه کردن. ---------- | تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام
امام باقر عليه السلام :
ما مِن شَى ءٍ يُعبَدُ اللّه ُ بِهِ يَومَ الجُمُعَةِ أحَبَّ إلَىَّ مِنَ الصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ ؛
امام باقر عليه السلام :
هيچ عبادتى در روز جمعه نزد من دوست داشتنى تر از صلوات بر پيامبر و آل او نيست!
وسائل الشیعه،ج ۷،ص۳۸۸