eitaa logo
فضائل حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
602 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔶 👈🏼👈🏼 (متوفای اوائل قرن۷ق) در کتاب ، ج۲، ص۶۱۵ داستان زیبایی از ولایت و محبتِ اصحابِ واقعی امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام نقل می‌کند: ➖ حارث بن محمد تمیمی، از علی بن محمد، نقل می‌کند که گفت: را دیدم، درحالی‌که پدرش حلوایی از خرما و روغن که باهم مخلوط شده بود در دست داشت. دخترک به پدرش گفت: از این حلوا به من بده. پدرش گفت: دهانت را باز کن. دهان را باز کرد و به اندازه یک بادام حلوا در دهانش گذاشت. سپس به دخترش گفت: خرما بخورد که مفیدتر و سیر کننده‌تر است! دختر گفت: این خرما مفیدتر و سودمندتر است؟! ➖ پدرش گفت: (دخترم) این خوراک را معاویه برای ما فرستاده تا ما را به وسیله آن از دوستی و محبت علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام منحرف کند!! ➖ دخترک گفت: قَبَّحَهُ اللّهُ. یَخْدَعُنا عَنِ السَّیِّدِ الْمُطَهَّرِ بِالشَّهْدِ الْمُزَعْفَرِ. تَبّا لِمُرْسِلِهِ وَآکِلِه. خداوند روی او را زشت گرداند، می‌خواهد با این شهد زعفرانی، ما را از سرور پاک طینت جدا کند و بفریبد!! نفرین بر فرستنده و گیرنده‌ی آن. ➖ سپس کاری کرد تا آنچه را که از حلوا خورده بود بالا آورد و با چشم گریان این شعر را سرود: أَبِاالشَّهْدِ المُزَعْفَرِ یابْنَ هِنْدٍ نَبیعُ إلَیْك إسلاماً وَدیناً فَلا وَاللهِ لَيس يَكون هَذا وَمَوْلینا امیرُالمُؤْمنیناً ای پسر هند آیا در برابر حلوای زعفرانی، اسلام و دین خود را بر تو بفروشیم؟! به‌خدا سوگند، نه، این‌گونه نیست ونمی‌شود؛ زیرا مولای ما امیرالمؤمنین است(۱). 📚 ۱. آدرس‌های دیگر این روایت: * رياض العلماء، افندی، ص۲۸ * تأسیس الشیعة، سیدحسن‌صدر، ص۴۶ * روضات الجنات، خوانساری، ج۴، ص۱۶۸ و..‌ ❤️کانال فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام https://eitaa.com/fazaelamiralmomenin0
🔷🔶 👈🏼👈🏼 نقل كرده است كه به همراه حضرت رضا علیه‌السلام بودم، هنگامى كه نزدیک ديوارهاى شهر طوس رسيده بودند، ناگهان صداى ناله و فريادى شنيدم و به دنبال آن صدا رفتم، ديدم جنازه‌اى است. 🍃 همين‌كه چشمم به جنازه افتاد، آقا و سرورم را ديدم كه مى‌خواهند از اسب پياده شوند، سپس طرف جنازه آمده و آن را بلند كردند و همانند بره‌اى كه مادرش را در برمى‌گيرد و به او مى‌چسبد جنازه را دربرگرفتند. ➖ آنگاه رو كردند به من و فرمودند: اى موسى بن يسار! هر كس جنازه دوستى از دوستان ما را تشييع كند از گناهان خارج مى‌شود مانند روزى كه از مادر متولّد شده است، و هيچ‌گونه گناهى ندارد. 🍃 و چون جنازه را كنار قبر نهادند، ديدم آقا و سرورم جلو آمده و مردم را كنار زده تا میت براى آن حضرت پديدار شد، دست مبارک خود را بر روى سينه او نهادند و فرمودند: اى فلان بن فلان! تو را بشارت باد به بهشت، و بعد از اين ساعت ديگر هراس و وحشتى نخواهى داشت. 🍃 و من كه اين رفتار حضرت و فرمايش او را درباره اين شخص شنيدم عرض كردم: فدايت شوم، آيا اين مرد را مى‌شناسيد؟! به‌خدا قسم اين سرزمينى است كه قبلاً در آن قدم نگذاشته‌ايد؟ 🍃 به من فرمودند: اى موسى بن يسار، آيا نمی‌دانى اعمال شيعيان هر صبح و شام به ما عرضه مى‌شود؟ اگر در اعمال آنها تقصيرى مشاهده كنيم از خداوند گذشت و بخشش براى آنان طلب مى‌كنيم و اگر پرونده عالى باشد و اعمال نيكو در آن ثبت شده باشد توفيقات بيشتر و شكر الهى را براى آن نيكوكار تقاضا مى‌نمائيم. 📚 مناقب ابن شهراشوب، ج۴، ص۳۴۱ https://eitaa.com/fazaelamiralmomenin0
🔷🔶 👈🏼👈🏼 مرحوم و برخی دیگر از بزرگان رضوان الله علیهم به نقل از حکایت نمایند: منزل و محل مسکونی حضرت ابوالحسن، امام هادی علیه‌السلام در نزدیکی بازارچه‏ای بود که صنعت‌گران مختلفی در آن کار می‏کردند. یکی از آن‏ها شخصی به نام یونس نقاش بود که کارش انگشترسازی و نقش و نگار آن بود، او از دوستان حضرت بود و بعضی اوقات خدمت حضرت می‏آمد. ➖ روزی با عجله و شتاب نزد امام علیه‏السلام وارد شد و پس از سلام اظهار داشت: سرورم! من تمام اموال و نیز خانواده‏ام را به شما می‌سپارم. حضرت به او فرمود: چه خبر شده است؟ یونس گفت: من باید از این دیار فرار کنم. حضرت در حالتی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: برای چه؟ مگر چه پیش آمدی رخ داده است؟! یونس جواب داد: چون که وزیر خلیفه - موسی بن بغا - نگین انگشتری را تحویل من داد تا برایش حکاکی و نقاشی کنم و آن نگین از قیمت بسیار بالایی برخوردار بود، که در هنگام کار شکست و دو نیم شد و فردا موعد تحویل آن است؛ و می‏دانم که موسی یا حکم هزار شلاق و یا حکم قتل مرا صادر می‏کند. ➖ امام هادی علیه‏ السلام فرمود: آرام باش و به منزل خود باز گرد، تا فردا فرج و گشایشی خواهد بود. یونس طبق فرمان حضرت به منزل خویش بازگشت و تا فردای آن روز بسیار ناراحت و غمگین بود که چه خواهد شد؟ و تمام بدنش می‏لرزید و هراسناک بود از این که چنان‌چه نگین از او بخواهند چه بگوید؟ در همین احوال، ناگهان، مأموری آمد و نگین را درخواست کرد و اظهار داشت: بیا نزد موسی برویم که کار مهمی دارد. ➖ یونس نقاش با ترس و وحشت عجیبی برخاست و همراه مأمور نزد موسی بن بغا رفت. و هنگامی که یونس از نزد موسی برگشت، خندان و خوشحال بود و به محضر مبارک امام هادی علیه‏السلام وارد شد و اظهار داشت: یابن ‏رسول الله! هنگامی که نزد موسی رفتم، گفت: نگینی را که گرفته‏ ای، خواسته بودم که برای یکی از همسرانم انگشتری مناسب بسازی؛ ولی اکنون آن‏ها نزاعشان شده است. اگر بتوانی آن نگین را دو نیم کنی، که برای هر یک از همسرانم نگینی درست شود، تو را از نعمت و هدایای فراوانی برخوردار می‏سازیم. ➖ امام هادی علیه‌السلام تا این خبر را شنید، دست مبارکش را به سمت آسمان بلند نمود و به درگاه باری تعالی اظهار داشت: خداوندا! تو را شکر و سپاس می‏گویم، که ما - اهل‌بیت رسالت - را از شکرگزاران حقیقی خود قرار داده‏ای. و سپس به یونس فرمود: تو به موسی چه گفتی؟ یونس اظهار داشت: جواب دادم که باید مهلت بدهی و صبر کنی تا چاره‏ای بیندیشم. امام هادی علیه‏السلام به او فرمود: خوب گفتی و روش خوبی را مطرح کردی. 📚 منابع: ۱. أمالی شیخ طوسی، ج۱، ص۲۹۴ ۲. اثبات الهداة، ج۳، ص۳۶۷، ح۲۴ ۳. مدینة المعاجز، ج۷، ص۴۳۹، ح۲۴۳۹ ۴. بحارالأنوار، ج۵۰، ص۱۲۵، ح۳ ❤️کانال فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام https://eitaa.com/fazaelamiralmomenin0
◾️ 👈🏼 صاحب کتاب (سیاحت شرق)، مرحوم آیت‌الله ، می‌نویسد: آمدم به صحن سیّدالشهداء علیه‌السلام همان‌طور به گوشه‌ای سرپا ایستاده بودم که بعضی از رفقا را ملاقات نمایم؛ و ساعت دو به غروب بود. و در آن بین صدای ساعتی که در سر صحن سیّدالشهداء بود، بلند شد. ➖ وقتی که خوب گوش به صدای زیر او نمودم تا ده مرتبه‌اش تمام شد، دیدم به طور فصیح می گوید: «هل من ناصر... هل من ناصر... هل من ناصر...» تا ده مرتبه تمام شد. ➖ قشعریره (لرزه) در بدن ما حادث شده، گوش را تیز نموده که از کجا جوابی می‌رسد یا نه؟ و چشم‌ها پر اشک شد که جواب دهی پیدا نشد... ➖ که یک مرتبه از صحن ابوالفضل (علیه‌السلام) صدای ساعت بزرگ او به صورت بم و کلفت بلند گردید: «لبّیک... لبّیک... لبّیک...» تا ده مرتبۀ او هم تمام شد؛ ➖ اشک‌های خود را پاک کرده گفتم: های بگردم وفاداریت را؛ باز تویی که جواب دادی. خوشحال شدم که هنوز ناصر هست و از خوشحالی باز اشک‌ها بیرون شد. 📚 سیاحت شرق، ص۲۴۷ بالینک زیر و ذکر صلوات برمحمد و ال محمد به ما بپیوندید https://eitaa.com/fazaelamiralmomenin0 ❤️کانال فضائل حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام