eitaa logo
فکرت
9.7هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
💡 فکرت؛ روایتگر اندیشه، پیشرو در گفتمان 💡 در جست‌وجوی حقیقت، باید متفاوت اندیشید...💎 📚نگاهی عمیق به: فلسفه، سیاست و جامعه www.Fekrat.net 📮شبکه‌های اجتماعی: 💠 https://zil.ink/fekratnet 📩 ارتباط با سردبیر: @Fekrat_Admin1
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 🔹سودای سکون درجهان ناآرام 📍نگاهی تحلیلی-‌انتقادی به آثار : کتاب «نهاد ناآرام جهان» ✅ بخش اول 🔸« »، کتاب مشهوری است که هرچند عنوانی به‌ظاهر انقلابی دارد و از قضا در سال‌های منتهی‌به انقلاب نگاشته شده، اما از نهادی آرام برخاسته؛ نهاد آرام سروش که به‌رغم تظاهرش به انقلابی‌بودن، در مدرنیته آرام گرفته است، مدرنیته‌ای که تجدد و نوبه‌نوشدن را در خیال می‌پروراند. ‌ 🔸در این نوشتار قصد این است که از طریق «بازی» با‌عنوان اغوا‌کننده کتاب، روزنه‌ای به‌سوی تحلیل ساختاری متن کتاب بگشاییم. در این نوشتار، از طریق تحلیل متن، به تحلیل خواهیم رسید و تقریر از حرکت جوهری را مورد بررسی و نقد قرار خواهیم داد. البته این توضیح سلبی نیز ضروری می‌نماید که وقتی درباب روش تالیف متن، صحبت از «تحلیل زبانی» یا «تحلیل ساختاری» می‌شود، به‌هیچ‌وجه به‌معنای محدود‌کردن روش بحث به تحلیل زبانی به سبک آکسفوردی یا کمبریجی یا ساختارگرایی ابداعی لوی‌استراوس و یاکوبسن و دیگران نیست؛ بلکه درعین توجه به ساختار منطقی و زبانی متن، با نگاهی تاریخ‌محور به زمینه و زمانه تقریر و تحریر این کتاب و نیز رای خاص ملاصدرا در این باب تا حد امکان، توجه شده است. 🔸نهاد ناآرام جهان، مشتمل بر دو مقدمه، یک پیش‌گفتار، فصلی درباره ماهیت و موضوع و بسترهای حرکت، فصلی در باب براهین سه‌گانه سروش و فصلی درمورد لوازم و نتایج مابعدالطبیعی مقتبس از نظریه (مانند رابطه نفس و بدن، معاد، ربط حادث به قدیم و ثابت به متغیر و...) است، به انضمام یک نتیجه‌گیری. تمرکز اصلی متن حاضر بیشتر روی براهین سه‌گانه و رویکرد کلی تالیف این کتاب است. 🖋 نویسنده: امیر فرشباف،کارشناس‌ارشد فلسفه 📍منبع: فرهیختگان : 💠https://eitaa.com/fekrat_net
📝 🔷خلاصه تقریر در کتاب «نهاد ناآرام جهان» 📍نگاهی تحلیلی-‌انتقادی به آثار : کتاب «نهاد ناآرام جهان» 🔸دکتر عبدالکریم در فصل دوم کتاب«نهاد ناآرام جهان» که حدود25 صفحه است، صرفا به تکرار اقوال می‌پردازد؛ او با زبانی امروزی‌تر، براهین را بازنویسی می‌کند که ماحصل آنها به‌نحو اجمالی نقل می‌شود. : 💠 https://eitaa.com/fekrat_net
فکرت
📝 #یادداشت 🔹سودای سکون درجهان ناآرام 📍نگاهی تحلیلی-‌انتقادی به آثار #عبدالکریم_سروش : کتاب «نهاد
📝 🔷خلاصه تقریر در کتاب «نهاد ناآرام جهان» 📍نگاهی تحلیلی-‌انتقادی به آثار : کتاب «نهاد ناآرام جهان» ✅بخش دوم 🔸سروش در فصل دوم این کتاب که حدود25 صفحه است، صرفا به تکرار اقوال نمی‌پردازد؛ او با زبانی امروزی‌تر، براهین را بازنویسی می‌کند که ماحصل آنها به‌نحو اجمالی نقل می‌شود. 🔸برهان اول با چند پرسش آغاز می‌شود؛ اینکه آیا «حرکت صرفا صفتی است که به اجسام می‌دهیم؟» یا «شیئی است که در کنار شیء دیگر می‌نهیم؟» سروش در این برهان، پس از نفی دو فرضیه مذکور و اثبات اینکه «صفت حرکت، برخاسته از نهاد خود شیء است» و تطبیق آن بر آخرین نظریات علمی جدید، نتیجه می‌گیرد که «نهاد و جوهر شیء که علت حرکت شیء است، ناگزیر باید متحرک و ناآرام باشد و آن هم حرکتی ذاتی و از پیش خود، نه حرکتی وام‌کرده و عاریتی» و می‌نویسد «حرکت جوهری عمیقا به این معناست که جوهر و نهاد شیء ذاتا همراه و متحد با حرکت است و دگرگونی، بعدی است از ابعاد جدایی‌ناپذیر اشیاء مادی.» 🔸برهان دوم، همان برهان کلاسیک ملاصدراست که مبتنی‌بر تحلیل رابطه اعراض با جوهر و اثبات تابعیت اعراض از جوهر در تمام شئون است. برهان سوم مبتنی‌بر موضوعاتی همچون حدوث حوادث، بعد رابع بودن زمان، تقدم و تأخر و زمان‌مندی ذاتی اشیاء در بحث حرکت است. 🔸سروش می‌نویسد: «مفهوم دقیق تقدم و تأخر در هستی‌های مادی این است که زمان‌دار بودن حوادث و ترتیب وقوع آنها از خود آنها سرچشمه می‌گیرد نه از عاملی خارجی... ‌. حوادثند که ترتیب دارند و آنگاه زمان از ترتیب ذاتی آنها اتخاذ می‌شود نه اینکه حوادث برحسب زمان ترتیب می‌یابند.» 🖋 نویسنده: امیر فرشباف،کارشناس‌ارشد فلسفه 📍منبع: فرهیختگان 📌: 💠https://eitaa.com/fekrat_net
📝 🔷«جهان» یا «هستی»؟ 🔸نگاهی تحلیلی-‌انتقادی به آثار : 📚کتاب «» 🔸دکتر عبدالکریم سروش به وجود و وحدت و اشتداد آن توجه دارد و در مواردی از این مفاهیم استفاده هم می‌کند و خیزهایی هم به‌سوی معنای جامع برمی‌دارد؛ اما مشکل کار او این است که نمی‌تواند اینها را در یک وحدت تالیفی و در یک نظام معنایی و مابعدالطبیعی منسجم ملاحظه کند، بلکه با رویکردی گزینشی و محدود -اگر نخواهیم بگوییم تنگ‌نظرانه- با مبحث حرکت جوهری و مابعدالطبیعه -به‌طور کلی- مواجه و نتایجی را -احتمالا ناخودآگاه و ناخواسته- به‌ بار می‌آورد که از حکمت متعالیه بسیار دور است. ‌ 📌: 💠 https://eitaa.com/fekrat_net
فکرت
📝 #یادداشت 🔷خلاصه تقریر #سروش در کتاب «نهاد ناآرام جهان» 📍نگاهی تحلیلی-‌انتقادی به آثار #عبدالکریم
📝 ♦️نگاهی تحلیلی-‌انتقادی به آثار : کتاب «» یادداشت ✅بخش سوم 🔷«» یا «»؟ 🔸این کتاب حتما نقاط قوتی در سیاق نگارش و محتوا دارد، اما اولا با توجه به محدودیت فضا و ثانیا با نظر به اینکه به‌اندازه کافی و حتی بیش از حد کافی از این کتاب تقدیر و تمجید شده است، ترجیح بر آن است که متن بر نقاط قابل خدشه متمرکز شود. 🔸فارغ از بی‌دقتی‌های زبانی و فلسفی مانند «صفت انگاشتن حرکت» و «واقع‌گرا» پنداشتن و استعمال تعابیری مانند «» و تطبیق مسائل برهانی متافیزیکی بر مسائل استقرایی علمی و برخورد ایدئولوژیک با فلسفه و... باید به نقد اصلی اشاره کرد که معطوف به مواجهه «گزینشی و تقلیلی» مولف با موضوع و عدم‌التفات به زمینه‌ها و مبانی حکمت متعالیه مانند اصالت، وحدت، اتصال و اشتداد وجود و ملاحظه آنها در «نسبت»‌هایشان «با»هم در بحث حرکت است که منجر به این تقلیل، تحریف و تفسیر به‌رأی شده است که «جهان» و «هستی» را مساوی معنا می‌کند؛ درحالی‌که واضح است جهان یا «عالم ناسوت»، صرفا مرتبه‌ای از عالم وجود و از قضا نازل‌ترین مرتبه آن نیز است. 🔸در سراسر کتاب نیز آنچه هست؛ اثبات همان نهاد ناآرام «جهان» است و نه سیلان و جریان «هستی» در تمام مراتب آن. به وجود و وحدت و اشتداد آن توجه دارد و در مواردی از این مفاهیم استفاده هم می‌کند و خیزهایی هم به‌سوی معنای جامع حرکت جوهری برمی‌دارد؛ اما مشکل کار او این است که نمی‌تواند اینها را در یک وحدت تالیفی و در یک نظام معنایی و مابعدالطبیعی منسجم ملاحظه کند، بلکه با رویکردی گزینشی و محدود -اگر نخواهیم بگوییم تنگ‌نظرانه- با مبحث حرکت جوهری و مابعدالطبیعه -به‌طور کلی- مواجه و نتایجی را -احتمالا ناخودآگاه و ناخواسته- به‌ بار می‌آورد که از حکمت متعالیه بسیار دور است. ‌ 🖋 نویسنده: امیر فرشباف،کارشناس‌ارشد فلسفه 🔹منبع: فرهیختگان 📌: 💠https://eitaa.com/fekrat_net
📝 🔷خیز‌های ناتمام 🔸نگاهی تحلیلی-‌انتقادی به آثار : کتاب «» به‌نظر می‌رسد یکی از سرچشمه‌های اشتباهات سروش در فهم و تقریر نظریه ، نگاه گزینشی و تقلیلی به‌جای نگاه تالیفی، تاریخی و تحلیلی به مسائل است که البته خود این مساله، خطای کوچکی نیست و دامنه آن را تقریبا در همه آثار و اقوال سروش می‌توان دنبال کرد. 📌: 💠 https://eitaa.com/fekrat_net
📝 🔷خیز‌های ناتمام ♦️نگاهی تحلیلی-‌انتقادی به آثار : کتاب «» بخش پایانی 🔹چند ملاحظه به‌نظر می‌رسد یکی از سرچشمه‌های اشتباهات سروش در فهم و تقریر نظریه ، نگاه گزینشی و تقلیلی به‌جای نگاه تالیفی، تاریخی و تحلیلی به مسائل است که البته خود این مساله، خطای کوچکی نیست و دامنه آن را تقریبا در همه آثار و اقوال سروش می‌توان دنبال کرد. 🔸نکته دیگر به بی‌دقتی‌های مفهومی و زبانی بازمی‌گردد که منشأ سوءفهم شده است، او حرکت را اولا به‌عنوان «وصفی در مقولات» آن‌هم فقط ذیل مرحله «قوه‌ و فعل» اسفار ملاحظه می‌کند؛ انگار فقط یک کتاب دارد و در آن کتاب هم فقط یک فصل را به مبحث حرکت اختصاص داده است! و ثانیا «ثبات» و «تجرد» را ملازم می‌داند و حرکت را ملازم و مقارن مادیت! در حالی که آنچه ملازم حرکت و شرط ماتقدم آن است، «امکان» است، نه مادیت و جسمانیت. 🔸در بخش «خلاصه و ختام» می‌نویسد: «حرکت جوهری، موجود مادی را یاری می‌کند تا به آستانه جهان مفارقات برسد و هویتی روحانی بیابد و حامل و همنشین موجودی مجرد گردد. و چنین است که با نردبان حرکت جوهری ماده می‌تواند به عالم معنا صعود کند، از شهود پا به جهان غیب بگذارد و از طبیعت تنگ، سر به فراخنای وراء طبیعت بکشد. موجودات غیرمادی، از آنجاکه قوه ندارند، حرکت ندارند، و چون حرکت ندارند بالطبع زمان‌زده نیز نیستند و به این سبب است که مفارقات از زمان و تغیر یکجا بری و برکنارند.» (ص82) 🔸تقلیل و فروکاست سروش صرفا یک تفسیر به‌رأی و مصادره به‌مطلوب قابل اغماض نیست؛ بلکه تحریفی عمیق است که از سوی‌دیگر، لوازم و نتایج سوء به‌مراتب بزرگ‌تر و عمیق‌تری نیز بر آن مترتب می‌شود. لوازم پذیرش نگاه سروش، نادیده انگاشتن یا تحریف این مسائل است: اصالت وجود، وحدت وجود، اشتداد و انبساط وجود، تحلیل معنای وجود، اعتباریت ماهیت، قیام صدوری نفس، معاد جسمانی، اتحاد عاقل و معقول، تجدد امثال، حضور قیومی عقل در عالم، فناء تعینی و سیر تکاملی موجودات و... که هرکدام می‌توانند موضوع یک یا چندین فصل از مباحث فلسفی باشند. 🔸سروش همچنین در این کتاب همان‌طور‌ که اشاره شد، درستی مسائل برهانی را با افتخار، پس از عرضه بر مباحث علمی قرن هفدهمی اعلام می‌کند و این نیز از رویکردهای قابل نقد و خدشه او است که مقدمات و توالی فاسدی دارد. مثلا او تحول در علوم از عصر و تا نوزایی و تجدد فرهنگی را نه‌تنها گزارش نمی‌کند؛ بلکه بنا بر شواهد موجود، انگار اساسا نمی‌بیند و این طرز تلقی، مخاطب را نسبت به تاریخ و سنت فلسفی خویش و نسبت به وضع موجود و اینکه «چه باید کرد؟» گمراه می‌کند . 👤 نویسنده: امیر فرشباف،کارشناس‌ارشد فلسفه 📍منبع : فرهیختگان 📌 : https://eitaa.com/fekrat_net