موسیقی عرفانی از نگاه آیتالله جوادیآملی
«آیا موسیقیهای عرفانی یا اشعار عارفانه میتواند ما را به خدا نزدیکتر کند؟
انسان دارای بینش و گرایش است.
...
برای تنظیم دستگاه بینش و دانش (عقل نظری)، باید راههای برهانی، نظیر فلسفه، حکمت، کلام و عرفان را بپیماییم و برای تنظیم گرایش (عقل عملی)، باید کارهای عملی را پی بگیریم ....
اگر عقل عملی کسی با دعا، مناجات و گریه سر و کار داشته باشد، نرمش صادق مییابد و از عقل نظری پیروی کرده و بر خلاف رضای خدا، کاری انجام نمیدهد. خواندن و گفتن شعرها یا نثرهای دلپذیر، در نرمی عقل عملی بسیار مؤثر است. ما باید بکوشیم از نواختن، به خواندن اشعار، منتقل شویم، چون نواختن، نرمش و اشک کاذب به وجود میآورد.
همانطور که خنده صادق و کاذب وجود دارد، گریه صادق و کاذب هم وجود دارد: گاه انسان با یک طنز ادبی ظریف میخندد که خندهای صادق است. گاهی هم با قلقلک میخندد که کاذب و بیارزش است. گریه هم اینگونه است: گاه انسان برای مظلومیت امام حسین(علیهالسلام) گریه میکند. گاهی هم با مارش عزا، بی آنکه متوفا را بشناسد، اشک میریزد که اشکی کاذب است.
موسیقی ممکن است چنین خطری داشته باشد؛ یعنی اشکی کاذب به همراه بیاورد و ما خیال کنیم که در عقل عملی ما نرمش ایجاد کرده است. این مشکل موسیقیهای «به اصطلاح» عرفانی است. سایر موسیقیها نیز (مسلما)ً مخرب و مخدراند و باعث نافرمانی عقل عملی، از عقل نظری، شده و انسان را در دام گناه میافکنند.
« نقل با تلخیص از ایسنا »
#موسیقی
@fekresoukhtan