🔹نکتهای مهم در امر به معروف و نهی از منکر
🔸آیا اگر در مورد فردی، شرایط امر به معروف و نهی از منکر وجود نداشت، یعنی امر و نهی در او تاثیری نداشت، ما وظیفه تربیتی در مورد او نداریم؟
🔸این مسئله در رسالهها بیان نشده است. اما در مواردی، اگر امر و نهی تاثیر ندارد، اما روشهای هدایت و دعوت در مورد او تاثیر دارد، میتوان گفت از آن روشها باید استفاده کرد. زیرا در امر به معروف و نهی از منکر باید به صورت امری و استعلا بیان شود. این قید در رسالهها آمده اما، بیان نشده است که اگر در مورد فردی این روش جواب نمیدهد و از سویی در مورد آن فرد ما وظیفه تربیتی داریم، چه باید بکنیم. آیا وظیفه ما نسبت به هدایت و دعوت او به خیر، برداشته میشود؟
◻️پاسخ این است که ممکن است وظیفه ما نسبت به هدایت و دعوت او از راههای غیر مستقیم یا راههای غیر امر و نهی باقی بماند. ماند هدیه کتابی در مورد آن مسئله به آن فرد. این اقدام، هدایت یا دعوت است؛ اما امر به معروف نیست.
🔹@feqahat
فقه فرهنگ ۲۰.mp3
27.31M
🔹آیا نظام فرهنگی اسلامی داریم؟
🔹جلسه بیستم #فقه_فرهنگی
🔸فقه نظام و نظامات فقهی، رویکرد و به نوعی روش جدیدی در به دست آوردن احکام مسائل جدید است.
🔹سوال: با وجود روشهای فقهی سنتی، چه نیازی به این نوع نگاه است.
🔸پاسخ. کاربرد و فوائد نظام سازی در فقه:
1. میتوانیم از آن قواعد و احکام فقهی عام و خاص تجویزی به دست آوریم؛
2. میتوان از آن مبانی و فلسفه علوم را به دست آوریم؛
3. میتوان از آن، قواعد علمی را به دست آورد و تولید علم کرد. مانند تولید علم طب اسلامی. علم اقتصاد اسلامی.
🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹آیا نظام فرهنگی اسلامی داریم؟ 🔹جلسه بیستم #فقه_فرهنگی 🔸فقه نظام و نظامات فقهی، رویکرد و به نوعی رو
🔹بررسی فایده یکم:
🔹میتوانیم از آن قواعد و احکام فقهی عام و کلی تجویزی را به دست آوریم.
در فقه نظام، ما از گزارههای تجویزی (احکام) و توصیفی (مبانی و فلسفه احکام) یک نظام و مجموعهای را میسازیم و بر اساس آن، یک تجویزات و احکامی را تولید میکنیم.
🔸نقد: ما بر اساس فقه رایج سنتی، مشکلات را حل کردیم و نیازی به این نوع فقه نداریم. فقه سنتی، پاسخگو است؛ بدون اینکه استکشاف النظام کنیم؛ زیرا ادله و قواعد العامه فراوان داریم و اگر اینها جایی نباشد با اصول عملیه تعیین تکلیف میکنیم.
🔹پاسخ: اینکه میگوییم احکام برپایه مصالح و مفاسد است؛ یعنی این در عالم یک مصالح و مفاسد منسجمی است.
🔸نقد: بعضی گفتند این استکشاف نظام ما ثبوتاً آن را نفی نمیکنیم اسلام نظام دارد، انتظامات بر این قواعد و گزارههایش حاکم است و جهتگیری کلان دارد که ممکن است نزد خود امام معصوم باشد؛ اما آنگاه که ما بخواهیم آنها را کشف کنیم، ممکن است همان قیاس و استحسان و امور ظنیه شود که «إِنَّ دِينَ اللَّهِ لَا يُصَابُ بِالْعُقُولِ» .
🔹پاسخ: برخی تجویزها کلی این نظام منصوص است؛ اما آنهایی که کشف میکنیم، باید یقینی باشد. اگر یقینی نباشد فقط به عنوان قرینه و مؤید به کار میرود و نمیتوان از آن حکمی تولید کرد. اما اگرآن حکم کلی، یقینی باشد، از آن میتوانیم احکام جزئی تجویزی تولید کنید. مثلا بر اساس اینکه در آموزش، اصل را بر متربی محوری بگذاریم، یا مربی محوری، میتوانیم احکامی را استخراج کنیم. در سیره فقها این کار معمول است. گاهی احکامی کلی را بداشت میکنند؛ اگر یقینی بود، به عنوان دلیل، اگر ظنی بود، به ع عنوان قرینه استفاده میکنن.
مرحوم شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن، همان متد و روشی که مرحوم شهید صدر برای کشف نظامات احکام به کار بردهاند را در کشف نظام حقوق زن یا خانواده استفاده کردهاند.
🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹آیا نظام فرهنگی اسلامی داریم؟ 🔹جلسه بیستم #فقه_فرهنگی 🔸فقه نظام و نظامات فقهی، رویکرد و به نوعی رو
🔹بررسی فایده دوم:
🔹 میتوان از آن مبانی و فلسفه علوم را به دست آوریم.
ما میتوانیم گزارههای توصیفی درباره خداشناسی، انسانشناسی، هستیشناسی و ... را بر اساس تولید نظامات فقهی بهدست آوریم. یعنی تولید مبانی که در علوم مختلف از جمله، اقتصاد، طب و ... استفاده کنیم. تمام این علوم برپایه مبانی شکل میگیرند. اقتصاد لیبرال، برپایه مبانی انسان محوری، فردگرایی و آزادی شکل گرفته است. این حد از قدرت نظام سازی و این حد از ورود اسالم به علوم را هیچ کسی نمیتواند نفی کند. ممکن است کسانی که مخالف فقه نظام با علوم اسلامی، مثلا اقتصاد اسلامی هستند نیز با این مخالفت نداشته باشند. برخی مانند حضرت آیت الله جوادی عاملی قائلند علمی اسلامی است که برپایه این مبانی باشد.
درنتیجه در نظام فرهنگی اسلام، باید مبانی آن ترسیم شود. با استفاده از مبانی منصوص و بیان شده در ادله و مبانی که از کنار یکدیگر قرار دادن آنها به دست میآید. بر اساس آن، فلسفه علوم فرهنگی تربیتی را به دست میآوریم.
🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹آیا نظام فرهنگی اسلامی داریم؟ 🔹جلسه بیستم #فقه_فرهنگی 🔸فقه نظام و نظامات فقهی، رویکرد و به نوعی رو
🔹بررسی فایده سوم:
🔹میتوان از نظامات فقهی، مثلا نظام اقتصاد اسلامی، قواعد علمی را به دست آورد و تولید علم کرد. مانند تولید علم طب اسلامی، علم اقتصاد اسلامی و علم تعلیم و تربیت اسلامی.
اگر نظام هر مسائلی را به دست آوریم، میتوانیم علم اسلامی آن مسائل را تولید کنیم مانند علم اقتصاد اسلامی.
🔹درباره ایجاد علم اسلامی سه نگاه است.
🔹الف) ورود حداقلی اسلام. اسلام آمده اخلاق بشر را اصلاح کند و او را هدایت معنوی کند؛ پس نیامده برای او علم بیاورد. درنتیجه علم اسلامی بی معناست؛ علوم، تفکر و تجربیات بشری است.
🔸نقد: این حرف نادیده گرفتن ورودهای متعدد آیات و روایاتی است که در مورد موضوعات علمی و عرصههای مختلف علمی نظر دادهاند.
🔹ب) ورود حداکثری اسلام. اسلام برای همه مسائل و همه علوم و مسائل جزیی آن حرف دارد.
🔸نقد: این حرف در حقیقت نوعی اخباریگری و محدود کردن فکر و تجربه بشری است. در حالی که اسلام نیامده است که مانع رشد علوم و اکتشافات علمی بشر گردد. از سویی اگر گفته شده است که پاسخ به همه مسائل در قرآن و کلام اهل بیت هست، این معنا را ندارد که غیر معصوم نیز میتواند همه مسائل را از قرآن برداشت کند. از سویی پاسخ بسیاری از مسائل از اهل بیت ع به ما نرسیده است.
🔹ج) ورود هدایتی اسلامی. اسلام در مبانی و هر آنچه در هدایت انسان و هدایت علوم به سمت صحیح، که رشد دهنده انسان باشد را گفته است. درنتیجه مانع رشد علمی و تجربی بشر نیست. بلکه کلیات و مبانی و برخی مسائل مهم را بیان کرده است، بر اساس آنها در هر دوره نظامات فقهی در اقتصاد، هنر، فرهنگ و تربیت بر اساس شرایط و نتایج علمی ممکن است تغییر کند. درنتیجه اگر علمی بر اساس این چارچوب جلو رود، علم اسلامی یا علم مورد تایید اسلام است. بنابراین، به خلاف نگاه حداقلی و حداکثری، نگاهی دیگر به علوم وجود دارد. در این نگاه، برای اسلام بودن، فقط استفاده از مبانی کافی نیست؛ بلکه استفاده از روشها و قوانین کلی اسلامی نیز برای اسلامی بودن علوم لازم است. دیدگاه برگزیده این است.
🔹درنتیجه:
ما نظام فرهنگ اسلام داریم و میتوان آن را کشف کرد و بهوسیله آن، تجویزات و قوانین کلی و تجویزات جزیی مسائل را بهدست آورد. همچنین، میتوان فلسفه و مبانی فرهنگی ـ تربیتی اسلام را نظم بخشید. همچنین، کمک کرد به تولید علم تربیتی و فرهنگی اسلامی. البته با شرایطی که بیان شد که مهترین آن، اینکه باید این قوانین و تجویزات یقینی باشد؛ وگرنه فقط در تایید دیگر ادله کاربرد دارند و دلیل مستقل نیستند؛ وگرنه قیاس باطل میشود. ممکن است کسی علم اقتصاد اسلامی یا نظام اقتصادی اسلامی را نفی کند؛ اما نفی نظام فرهنگی و تربیتی به معنای بیفایده کردن اسلام است؛ زیرا حداقل کار دین، ایجاد این نظام برای هدایت و تربیت انسان است.
🔹@feqahat
#یادداشت
نقدی بر یک #نقد
چندی پیش نقدی را دیدم بر سخن مرجع محترم تقلید، حضرت آیت الله صافی گلپایگانی
متن ایشان را نقد آیت الله بیشتر دیدم تا نقد سخن آیت الله!
درحالی که
باید سخن را نقد کرد، نه حتما سخنگو را؛ به ویژه آنگاه که سخنگو، عالمی وارسته است میدانیم سالها در فضای انقلاب اسلامی سخن گفته است.
آیا نمیشد به سبک سلف حوزیمان نقدی در کمال احترام بر سخن یا نگاه اینشان داشت و آسمان ریسمان به هم ندوخت؟
اما یک نکته
واقعا آیا قرار است، همه فقها بشوند سخنگوی جریان انقلاب؟ آیا نگاه امامین انقلاب این است که لزوما نگاه یک مرجع تقلیدباید نگاه رهبری باشد؟ آیا اگر مرجعی نگاهی متفاوت داشت، حتما به دفتر او نفوذ شده است؟! اینگونه ساواکی برخورد کردن برخی عزیزان با دیدگاههای مختلف، جریان مقابل را تقویت میکند و به آنها حق میدهد که شما چرا استقلال مرجعیت را زیر سوال میبرید که در این موارد راست میگویند!
به یقین، من با این حرف موافقم که مشکل اقتصادی ما حتما ریشه در داخل دارد؛ از خیانتها تا ترک فعلها؛ اما آیا قرار است دیگر واقعیات را ندید؟ آیا باید حتما یک مرجع تقلید یه این نتیجه برسد؟
احساسم این است که یک دیکتاتوری ویژهای در رفقای انقلابی در حال شکل گرفتن است و هر صدای مخالف و نه لزوما متضاد را نفوذ و خیانت و نفهمی میگمارند.
امیدواریم خداوند آنها را از عاقبت خاتمی و گنجی شدنها در امانشان دارد که آنها نیز زمانی از اینها دیکتاتور انقلابیتر بودن.
#عجمی
🔹@feqahat
فقه فرهنگ ۲۱.mp3
25.12M
🔹جلسه بیست و یکم #فقه_فرهنگی
🔸بررسی دو قاعده نفس سبیل و عزت اسلامی در حاکمیت فرهنگی.
🔹قاعده نفی سبیل
🔸قاعده نفی سبیل از آیه ((وَ لَنْ یَجْعَلَ اَللّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی اَلْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً)) برداشت شده است. برپایه این قاعده هر «حکم» فقهی که سبب تسلط کافر بر مؤمن شود، برداشته میشود. برای نمونه پدر و جدّ پدری از منظر فقهی بر بچه ولایت دارند؛ اما اگر این بچه مسلمان شد و پدر کافر بود، ولایت پدر برداشته میشود؛ زیرا سبب تسلط کافر بر مؤمن میشود. این نفی ولایت بسیاری از احکام اولیه را محدود میکند و پیامدهای فراوانی دارد. فلسفه قاعده نفی سبیل، حفظ عزت مسلمانان است.
🔸یکی از مصادیق مهم سبیل و تسلط کفار، امروزه شبکه اینترنت است که در حقیقت شبکه ملی آمریکاست. ما در فضای مجازی و اینترنت فرزندان را وارد کشور آمریکا میکنیم!
علت حساس نبودن به این مسئله عدم فهم معنای واقعی این تسلط است. هنوز برخی این فضا را مجازی میدانند! اما تاثیر آن بیشتر از فضای حقیقی شده است!
در مورد ایجاد شبکه ملی اطلاعات، از سوی همه کم کاری شد. دولت پیشین که انتظاری نبود؛ چرا دستگاههای حاکمیتی و فرهنگی دیگر وظیفه خود را انجام نمیدهند! فقه میگویند به موجب قاعده تسبیب، در بسیاری از گناهان شریک هستند! و نسبت به وظایف خود، ترک فعل کردهاند.
🔸نتیجه این فضا، این است که ما در مسئله حجاب، با کودتای فرهنگی مواجه شدیم، نه تهاجم فرهنگی!
🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹جلسه بیست و یکم #فقه_فرهنگی 🔸بررسی دو قاعده نفس سبیل و عزت اسلامی در حاکمیت فرهنگی. 🔹قاعده نفی سبیل
🔹قاعده عزت اسلامی
🔸در قرآن و روایات یک اصل مهم این است که پیوسته باید عزت مسلمانان حفظ گردد. قاعده عزت اسلامی، دایره وسیعی دارد که حداقل آن نفی سبیل است؛ بیش از آن ایجاد عزت بیشتر و برای جامعه اسلامی و مسلمانان است.
ادله
🔸قرآن کریم میفرماید: ((وَ لِلّهِ اَلْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ)). برپایه این آیه، عزت اختصاص به خدا، رسول و مؤمنان دارد و نباید از دست برود. در آیه دیگر میفرماید: ((کَلِمَةُ اَللّهِ هِیَ اَلْعُلْیا)) یعنی «الله» و پیروان الله همیشه در مرتبه بلند قرار دارند و نباید این جایگاه آنها خدشهدار شود.
حفظ و تقویت عزت مسلمانان وظیفه همگانی است. هر مکلفی موظف به خودداری است از آنچه عزت و کرامت جامعه اسلامی را تهدید میکند؛ در مقابل، اعمالی که سبب عزت جامعه اسلامی میشود انجام دهد.
🔸حکم برداشتی
این تکلیف کفایی است و هرگاه عدهای این کار را انجام دهند، از دیگران ساقط میشود. حاکم به جهت قدرتی که دارد، وظیفهای سنگینتر دارد؛ اما حفظ عزت جامعه اسلامی تنها وظیفه حکومت نیست؛ اما چون وظیفه ویژه دارد، اگر در این جهت اقدام نکند، ترک فعل کرده است.
🔸دایره حکم:
▫️الزامی: آنچه موجب تسلط کفار بر مسلمانان شود حرام و نفی سبیل، واجب است.
▫️غیر الزامی: در درجه بالاتر از نفی سبیل، هرآنچه باعث عزت جامعه اسلامی شود، استحباب مؤکد دارد. زیرا عزت اسلامی درجاتی دارد که به یقین نمیتوان تمامی مراتب آن را واجب دانست.
🔹@feqahat
🔹نکته مهم فقهی
🔸از جملات خبری مانند (وَ لَنْ یَجْعَلَ اَللّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی اَلْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً)) دو نوع میتوان برداشت داشت:
▫️1. برداشت توصیفی. این جملات همان معنای خبری دارند و اینگونه توصیفات، مبانی فقهی را تشکیل میدهند که میتوان از آنها چندین حکم تجویزی استفاده کرد. این توصیفات، نظامات فقهی را در ابواب مختلف میسازد.
▫️2. برداشت تجویزی. فقها، جملات خبری را به دو صورت تبدیل به انشائی و از آنها تجویز برداشت میکنند:
الف) خبری در مقام انشا. در این نوع برداشت گفته میشود این جملات خبری در مقام انشا هستند . صاحب کفایه، میگوید: جمله های خبریه ای که در مقام انشاء هستند ظهور در وجوب دارند بلکه نسبت به ظهور صیغه امر در وجوب، آکد است. [کفایه الاصول، آخوند خراسانی، ج۱، ص۷۱٫]. مقال در مقام انشا، همین مثال است. در قرآن، این جمله در مقام انشا و بیان حکم این جمله را بیان شده است. درنتیجه معنای انشایی برداشت میشود.
ب) خبری ملازم با انشا. یعنی این جمله خبری ملازم هست با یک انشا. مانند روایاتی که میگوید، نزدیک ترین حالت انسان به کفر عیبجویی از مسلمان است. این گونه روایات خبری هستند، اما ملازم یک انشا هستند که عیبجویی حرام است.
بسیاری از ادله فرهنگی و تربیتی، در قالب جملات خبری بیان شدهاند.
🔹@feqahat
🔹مشکل توجه نداشتن به اهمیت حاکمیت در فضای مجازی چیست؟ حکم را نمیدانیم یا موضوع را؟
🔸پاسخ روشن است؛ موضوع را فهم نکردهایم.
▫️همه میدانیم که نفی سیبل کافر بر مسلمانان واجب است و تسلط دادن کفار بر مسلمان حرام! اما فضای مجازی کشورمان را به راحتی مستعمره آمریکا کردهایم.
اما موضوع را خوب درک نکردیم. تصور کنید در کشورما، آمریکا سینما، کتابخانه و مراکز تفریحی و علمی بزند؛ با پچرم خودش و در هر ساعت میلیونها جوان ایرانی وارد این ساختمانها شوند!
اگر این اتفاق بیفتد، بزرگان، دلسوزان نظام و حتی والدین متدین چه میگویند؟ چه اقدامی میکنند؟
اما آیا این حساسیت را نسبت به حضور جوانانمان در سینماها، تفریحگاهها و کتابخانههای مجازی آمریکایی داریم؟
▫️فضای مجازی را فهم نکردهایم!
▫️دیگر، فضای مجازی نیست!
▫️بخشی از فضای حقیقی زندگی بشر شده است!
▫️با همان احکام بیان شده در فقه برای فضای حقیقی!
🔹@feqahat
🔹نظامسازی یك امر دفعی و یكباره نیست؛
معنایش این نیست كه ما یك نظامی را بر اساس فقه كشف كردیم و استدلال كردیم و این را گذاشتیم وسط، و این تمام شد؛ نه، اینجوری نیست. نظامسازی یك امر جاری است؛ روزبهروز بایستی تكمیل شود، تتمیم شود. ممكن است یك جائی اشتباه كرده باشیم اما مهم این است كه ما بر اساس این اشتباه، خودمان را تصحیح كنیم، خودمان را اصلاح كنیم؛ این جزو متمم نظامسازی است. نه اینكه گذشته را خراب كنیم. اینكه ما میگوئیم نظامسازی جریان دارد، معنایش این نیست كه هرچه را ساختیم و بنا كردیم، خراب كنیم؛ قانون اساسیمان را خراب كنیم، نظام حكومتی و دولتیمان را ضایع كنیم؛ نه، آنچه را كه ساختیم، حفظ كنیم، نواقصش را برطرف كنیم، آن را تكمیل كنیم. این كار، یك كار لازمی است.۱۳۹۰/۰۶/۱۷
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری
🔹@feqahat
فقه فرهنگ ۲۲_1.mp3
33.61M
🔹جلسه بیست و دوم #فقه_فرهنگی
🔹قاعده حفظ نظام اجتماعی و تاثیر آن در مدیریت فرهنگی
🔸این قاعده به دو معنا استفاده میشود:
1. «حفظ نظام مادی و معنوی» جامعه اسلامی. مثلا اگر کسانی متصدی قضا نشوند، نظام معیشت مردم اختلال پیدا میکند.
2. «حفظ حکومت اسلامی» در فقه حکومتی مراد از حفظ نظام، حفظ حکومت اسلامی است.
🔸عدهای این دو را دو تا قاعده میدانند اما میتوان گفت هر دو یک قاعده هستند اما در دو مرتبه. به هر صورت، منظورمان الان، «حفظ نظام مادی و معنوی» جامعه اسلامی است.
🔸فقهای بسیاری از شهید ثانی و شیخ انصاری تا فقهای امروز، از این قاعده در اثبات احکام بسیاری بهره بردهاند. مثلا در اثبات قاعده ید، حمل عمل مؤمن بر صحت، وجوب کفایی قضاوت و ...
🔹ادله
1. مهمترین دلیل دلیل عقلی است. عقلی حکم میکند به اینکه هرآنچه برای نظم جامعه مفید است، راجح و آنچه این نظم را از بین برد، مذموم است.
2. روایات
مانند اینکه در روایتی حکمت قاعده ید اینگونه بیان شده : مُحَمَّدُبن يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّبن إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَلِيِّبن مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِيِّ جَمِيعاً عَنِ (الْقَاسِمِبن يَحْيَى) عَنْ سُلَيْمَانَبن دَاوُدَ عَنْ حَفْصِبن غِيَاثٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ...لَوْ لَمْ يَجُزْ هَذَا- لَمْ يَقُمْ لِلْمُسْلِمِينَ سُوقٌ. (وسائل الشيعة، ج۲۷، ص۲۹۲)
روایات و استفاده فقها از قاعده حفظ نظام اجتماعی نشان میدهد که این قاعده به نوعی از مقاصد شریعت است.
البته مقاصد الشریعت، مراتبی دارد و برای رسیدن هدف والاتر میتوان نظام اجتماعی را به هم ریخت. مانند انقلاب اسلامی.
🔹@feqahat