#یادداشت
نقدی بر یک #نقد
چندی پیش نقدی را دیدم بر سخن مرجع محترم تقلید، حضرت آیت الله صافی گلپایگانی
متن ایشان را نقد آیت الله بیشتر دیدم تا نقد سخن آیت الله!
درحالی که
باید سخن را نقد کرد، نه حتما سخنگو را؛ به ویژه آنگاه که سخنگو، عالمی وارسته است میدانیم سالها در فضای انقلاب اسلامی سخن گفته است.
آیا نمیشد به سبک سلف حوزیمان نقدی در کمال احترام بر سخن یا نگاه اینشان داشت و آسمان ریسمان به هم ندوخت؟
اما یک نکته
واقعا آیا قرار است، همه فقها بشوند سخنگوی جریان انقلاب؟ آیا نگاه امامین انقلاب این است که لزوما نگاه یک مرجع تقلیدباید نگاه رهبری باشد؟ آیا اگر مرجعی نگاهی متفاوت داشت، حتما به دفتر او نفوذ شده است؟! اینگونه ساواکی برخورد کردن برخی عزیزان با دیدگاههای مختلف، جریان مقابل را تقویت میکند و به آنها حق میدهد که شما چرا استقلال مرجعیت را زیر سوال میبرید که در این موارد راست میگویند!
به یقین، من با این حرف موافقم که مشکل اقتصادی ما حتما ریشه در داخل دارد؛ از خیانتها تا ترک فعلها؛ اما آیا قرار است دیگر واقعیات را ندید؟ آیا باید حتما یک مرجع تقلید یه این نتیجه برسد؟
احساسم این است که یک دیکتاتوری ویژهای در رفقای انقلابی در حال شکل گرفتن است و هر صدای مخالف و نه لزوما متضاد را نفوذ و خیانت و نفهمی میگمارند.
امیدواریم خداوند آنها را از عاقبت خاتمی و گنجی شدنها در امانشان دارد که آنها نیز زمانی از اینها دیکتاتور انقلابیتر بودن.
#عجمی
🔹@feqahat