#یادداشت
نقدی بر یک #نقد
چندی پیش نقدی را دیدم بر سخن مرجع محترم تقلید، حضرت آیت الله صافی گلپایگانی
متن ایشان را نقد آیت الله بیشتر دیدم تا نقد سخن آیت الله!
درحالی که
باید سخن را نقد کرد، نه حتما سخنگو را؛ به ویژه آنگاه که سخنگو، عالمی وارسته است میدانیم سالها در فضای انقلاب اسلامی سخن گفته است.
آیا نمیشد به سبک سلف حوزیمان نقدی در کمال احترام بر سخن یا نگاه اینشان داشت و آسمان ریسمان به هم ندوخت؟
اما یک نکته
واقعا آیا قرار است، همه فقها بشوند سخنگوی جریان انقلاب؟ آیا نگاه امامین انقلاب این است که لزوما نگاه یک مرجع تقلیدباید نگاه رهبری باشد؟ آیا اگر مرجعی نگاهی متفاوت داشت، حتما به دفتر او نفوذ شده است؟! اینگونه ساواکی برخورد کردن برخی عزیزان با دیدگاههای مختلف، جریان مقابل را تقویت میکند و به آنها حق میدهد که شما چرا استقلال مرجعیت را زیر سوال میبرید که در این موارد راست میگویند!
به یقین، من با این حرف موافقم که مشکل اقتصادی ما حتما ریشه در داخل دارد؛ از خیانتها تا ترک فعلها؛ اما آیا قرار است دیگر واقعیات را ندید؟ آیا باید حتما یک مرجع تقلید یه این نتیجه برسد؟
احساسم این است که یک دیکتاتوری ویژهای در رفقای انقلابی در حال شکل گرفتن است و هر صدای مخالف و نه لزوما متضاد را نفوذ و خیانت و نفهمی میگمارند.
امیدواریم خداوند آنها را از عاقبت خاتمی و گنجی شدنها در امانشان دارد که آنها نیز زمانی از اینها دیکتاتور انقلابیتر بودن.
#عجمی
🔹@feqahat
فقه فرهنگ ۲۱.mp3
زمان:
حجم:
25.12M
🔹جلسه بیست و یکم #فقه_فرهنگی
🔸بررسی دو قاعده نفس سبیل و عزت اسلامی در حاکمیت فرهنگی.
🔹قاعده نفی سبیل
🔸قاعده نفی سبیل از آیه ((وَ لَنْ یَجْعَلَ اَللّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی اَلْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً)) برداشت شده است. برپایه این قاعده هر «حکم» فقهی که سبب تسلط کافر بر مؤمن شود، برداشته میشود. برای نمونه پدر و جدّ پدری از منظر فقهی بر بچه ولایت دارند؛ اما اگر این بچه مسلمان شد و پدر کافر بود، ولایت پدر برداشته میشود؛ زیرا سبب تسلط کافر بر مؤمن میشود. این نفی ولایت بسیاری از احکام اولیه را محدود میکند و پیامدهای فراوانی دارد. فلسفه قاعده نفی سبیل، حفظ عزت مسلمانان است.
🔸یکی از مصادیق مهم سبیل و تسلط کفار، امروزه شبکه اینترنت است که در حقیقت شبکه ملی آمریکاست. ما در فضای مجازی و اینترنت فرزندان را وارد کشور آمریکا میکنیم!
علت حساس نبودن به این مسئله عدم فهم معنای واقعی این تسلط است. هنوز برخی این فضا را مجازی میدانند! اما تاثیر آن بیشتر از فضای حقیقی شده است!
در مورد ایجاد شبکه ملی اطلاعات، از سوی همه کم کاری شد. دولت پیشین که انتظاری نبود؛ چرا دستگاههای حاکمیتی و فرهنگی دیگر وظیفه خود را انجام نمیدهند! فقه میگویند به موجب قاعده تسبیب، در بسیاری از گناهان شریک هستند! و نسبت به وظایف خود، ترک فعل کردهاند.
🔸نتیجه این فضا، این است که ما در مسئله حجاب، با کودتای فرهنگی مواجه شدیم، نه تهاجم فرهنگی!
🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹جلسه بیست و یکم #فقه_فرهنگی 🔸بررسی دو قاعده نفس سبیل و عزت اسلامی در حاکمیت فرهنگی. 🔹قاعده نفی سبیل
🔹قاعده عزت اسلامی
🔸در قرآن و روایات یک اصل مهم این است که پیوسته باید عزت مسلمانان حفظ گردد. قاعده عزت اسلامی، دایره وسیعی دارد که حداقل آن نفی سبیل است؛ بیش از آن ایجاد عزت بیشتر و برای جامعه اسلامی و مسلمانان است.
ادله
🔸قرآن کریم میفرماید: ((وَ لِلّهِ اَلْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ)). برپایه این آیه، عزت اختصاص به خدا، رسول و مؤمنان دارد و نباید از دست برود. در آیه دیگر میفرماید: ((کَلِمَةُ اَللّهِ هِیَ اَلْعُلْیا)) یعنی «الله» و پیروان الله همیشه در مرتبه بلند قرار دارند و نباید این جایگاه آنها خدشهدار شود.
حفظ و تقویت عزت مسلمانان وظیفه همگانی است. هر مکلفی موظف به خودداری است از آنچه عزت و کرامت جامعه اسلامی را تهدید میکند؛ در مقابل، اعمالی که سبب عزت جامعه اسلامی میشود انجام دهد.
🔸حکم برداشتی
این تکلیف کفایی است و هرگاه عدهای این کار را انجام دهند، از دیگران ساقط میشود. حاکم به جهت قدرتی که دارد، وظیفهای سنگینتر دارد؛ اما حفظ عزت جامعه اسلامی تنها وظیفه حکومت نیست؛ اما چون وظیفه ویژه دارد، اگر در این جهت اقدام نکند، ترک فعل کرده است.
🔸دایره حکم:
▫️الزامی: آنچه موجب تسلط کفار بر مسلمانان شود حرام و نفی سبیل، واجب است.
▫️غیر الزامی: در درجه بالاتر از نفی سبیل، هرآنچه باعث عزت جامعه اسلامی شود، استحباب مؤکد دارد. زیرا عزت اسلامی درجاتی دارد که به یقین نمیتوان تمامی مراتب آن را واجب دانست.
🔹@feqahat
🔹نکته مهم فقهی
🔸از جملات خبری مانند (وَ لَنْ یَجْعَلَ اَللّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی اَلْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً)) دو نوع میتوان برداشت داشت:
▫️1. برداشت توصیفی. این جملات همان معنای خبری دارند و اینگونه توصیفات، مبانی فقهی را تشکیل میدهند که میتوان از آنها چندین حکم تجویزی استفاده کرد. این توصیفات، نظامات فقهی را در ابواب مختلف میسازد.
▫️2. برداشت تجویزی. فقها، جملات خبری را به دو صورت تبدیل به انشائی و از آنها تجویز برداشت میکنند:
الف) خبری در مقام انشا. در این نوع برداشت گفته میشود این جملات خبری در مقام انشا هستند . صاحب کفایه، میگوید: جمله های خبریه ای که در مقام انشاء هستند ظهور در وجوب دارند بلکه نسبت به ظهور صیغه امر در وجوب، آکد است. [کفایه الاصول، آخوند خراسانی، ج۱، ص۷۱٫]. مقال در مقام انشا، همین مثال است. در قرآن، این جمله در مقام انشا و بیان حکم این جمله را بیان شده است. درنتیجه معنای انشایی برداشت میشود.
ب) خبری ملازم با انشا. یعنی این جمله خبری ملازم هست با یک انشا. مانند روایاتی که میگوید، نزدیک ترین حالت انسان به کفر عیبجویی از مسلمان است. این گونه روایات خبری هستند، اما ملازم یک انشا هستند که عیبجویی حرام است.
بسیاری از ادله فرهنگی و تربیتی، در قالب جملات خبری بیان شدهاند.
🔹@feqahat
🔹مشکل توجه نداشتن به اهمیت حاکمیت در فضای مجازی چیست؟ حکم را نمیدانیم یا موضوع را؟
🔸پاسخ روشن است؛ موضوع را فهم نکردهایم.
▫️همه میدانیم که نفی سیبل کافر بر مسلمانان واجب است و تسلط دادن کفار بر مسلمان حرام! اما فضای مجازی کشورمان را به راحتی مستعمره آمریکا کردهایم.
اما موضوع را خوب درک نکردیم. تصور کنید در کشورما، آمریکا سینما، کتابخانه و مراکز تفریحی و علمی بزند؛ با پچرم خودش و در هر ساعت میلیونها جوان ایرانی وارد این ساختمانها شوند!
اگر این اتفاق بیفتد، بزرگان، دلسوزان نظام و حتی والدین متدین چه میگویند؟ چه اقدامی میکنند؟
اما آیا این حساسیت را نسبت به حضور جوانانمان در سینماها، تفریحگاهها و کتابخانههای مجازی آمریکایی داریم؟
▫️فضای مجازی را فهم نکردهایم!
▫️دیگر، فضای مجازی نیست!
▫️بخشی از فضای حقیقی زندگی بشر شده است!
▫️با همان احکام بیان شده در فقه برای فضای حقیقی!
🔹@feqahat
🔹نظامسازی یك امر دفعی و یكباره نیست؛
معنایش این نیست كه ما یك نظامی را بر اساس فقه كشف كردیم و استدلال كردیم و این را گذاشتیم وسط، و این تمام شد؛ نه، اینجوری نیست. نظامسازی یك امر جاری است؛ روزبهروز بایستی تكمیل شود، تتمیم شود. ممكن است یك جائی اشتباه كرده باشیم اما مهم این است كه ما بر اساس این اشتباه، خودمان را تصحیح كنیم، خودمان را اصلاح كنیم؛ این جزو متمم نظامسازی است. نه اینكه گذشته را خراب كنیم. اینكه ما میگوئیم نظامسازی جریان دارد، معنایش این نیست كه هرچه را ساختیم و بنا كردیم، خراب كنیم؛ قانون اساسیمان را خراب كنیم، نظام حكومتی و دولتیمان را ضایع كنیم؛ نه، آنچه را كه ساختیم، حفظ كنیم، نواقصش را برطرف كنیم، آن را تكمیل كنیم. این كار، یك كار لازمی است.۱۳۹۰/۰۶/۱۷
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری
🔹@feqahat
فقه فرهنگ ۲۲_1.mp3
زمان:
حجم:
33.61M
🔹جلسه بیست و دوم #فقه_فرهنگی
🔹قاعده حفظ نظام اجتماعی و تاثیر آن در مدیریت فرهنگی
🔸این قاعده به دو معنا استفاده میشود:
1. «حفظ نظام مادی و معنوی» جامعه اسلامی. مثلا اگر کسانی متصدی قضا نشوند، نظام معیشت مردم اختلال پیدا میکند.
2. «حفظ حکومت اسلامی» در فقه حکومتی مراد از حفظ نظام، حفظ حکومت اسلامی است.
🔸عدهای این دو را دو تا قاعده میدانند اما میتوان گفت هر دو یک قاعده هستند اما در دو مرتبه. به هر صورت، منظورمان الان، «حفظ نظام مادی و معنوی» جامعه اسلامی است.
🔸فقهای بسیاری از شهید ثانی و شیخ انصاری تا فقهای امروز، از این قاعده در اثبات احکام بسیاری بهره بردهاند. مثلا در اثبات قاعده ید، حمل عمل مؤمن بر صحت، وجوب کفایی قضاوت و ...
🔹ادله
1. مهمترین دلیل دلیل عقلی است. عقلی حکم میکند به اینکه هرآنچه برای نظم جامعه مفید است، راجح و آنچه این نظم را از بین برد، مذموم است.
2. روایات
مانند اینکه در روایتی حکمت قاعده ید اینگونه بیان شده : مُحَمَّدُبن يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّبن إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَلِيِّبن مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِيِّ جَمِيعاً عَنِ (الْقَاسِمِبن يَحْيَى) عَنْ سُلَيْمَانَبن دَاوُدَ عَنْ حَفْصِبن غِيَاثٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ...لَوْ لَمْ يَجُزْ هَذَا- لَمْ يَقُمْ لِلْمُسْلِمِينَ سُوقٌ. (وسائل الشيعة، ج۲۷، ص۲۹۲)
روایات و استفاده فقها از قاعده حفظ نظام اجتماعی نشان میدهد که این قاعده به نوعی از مقاصد شریعت است.
البته مقاصد الشریعت، مراتبی دارد و برای رسیدن هدف والاتر میتوان نظام اجتماعی را به هم ریخت. مانند انقلاب اسلامی.
🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹جلسه بیست و دوم #فقه_فرهنگی 🔹قاعده حفظ نظام اجتماعی و تاثیر آن در مدیریت فرهنگی 🔸این قاعده به دو مع
🔹 سطوح قاعده حفظ نظام
▫️یکم. رجحانی: قواعدی که اگر رعایت شود وضع زندگی اجتماعی بهتر میشود.
▫️دوم. الزامی: قواعدی که بیتوجهی به آنها سبب اختلال کلی زندگی میشود که همان حرمت اخلال در نظام است. حد اقل حفظ نظام، عدم اخلال است. به این واجبات، «واجبات نظامیه» گفته میشود.
🔸 این دو سطح، حکم مستقل عقل است. این حکم از پشتوانه شرع نیز برخوردار است؛ شارع در موارد متعددی، تصریح کرده که اختلال نظم زندگی اجتماعی حرام است.
🔹 متغیر بودن قاعده حفظ نظام
سطح وجوب این قاعده شامل اموری میشود که در نظم زندگی اجتماعی نقش اساسی دارند. اگر شرایط تغییر یابد و آن امور از اهمیت بیفتند، حکم آنها نیز تغییر خواهد کرد. اهمیت امور، بسته به شرایط زندگی است.
🔹 تطبیق قاعده حفظ نظام بر وظیفه تعلیم و تربیت
اگر زندگی یک جامعه به دانشهای خاص یا مهارتها و فنون ویژه نیازمند باشد، برپایه این قاعده بر همه مکلفان ازجمله حاکم اسلامی لازم است زمینه تحصیل آنها را فراهم سازند. برای نمونه اگر سوادآموزی عمومی، تخصص در رشتههای مختلف، مشاغل گوناگون، یادگیری قانونهای راهنمایی و رانندگی، مهارت استفاده از رایانه و ... در جامعه امروز ضرورت داشته باشد، حاکم مسلمان باید به ترویج و توسعه این دانشها و مشاغل بپردازد. همچنین اهمیت و نقش تربیت اخلاقی و ایمانی در نظم جامعه جای انکار ندارد. درنتیجه براساس قاعده حفظ نظام، تحقق حدی لازم از تعلیم و تربیت در نظم زندگی اجتماعی، بر حاکم واجب است.
🔹کفایی بودن
این حکم کفایی است. در ابتدا متوجه همه مکلفان به ویژه حاکم «مبسوط الید» است؛ اما هرگاه عدهای بر این امر قیام کنند و بهاندازه کافی تعلیم و تربیت صورت گیرد و پیش رود، از عهده حاکم و دیگر مکلفان ساقط میشود.
⭕️نظاماتی که در جامعه ما دچار اختلال شدهاند و بر حاکمیت واجب است نسبت به رفع اخلال در آنها اقدام کند:
🔸نظام رسانهای و ارتباطی مردم. مردم ما در فضای مجازی، شهروند کشور آمریکا شدهاند.
🔸امروزه، طلاق، به حدی رسیده که اخلال در نظامات فرهنگی و تربیتی ایجاد کرده. اگر اثبات شود که از علل اصلی آن، عدم انتخاب درست است؛ حاکمیت وظیفه دارد مشاوره پیش از ازدواج را الزامی کند. همانگونه که پیش از طلاق این کار را کرده است.
🔸نظام دیگر، نظام تامین مالی کارهای فرهنگی است که از آشفتگی بسیاری برخوردار است. ممکن است پیشنهاد، تجمیع وزارت خانهای به نام موقوفات و فرهنگ باشد. یعنی تجمیع اراده اوقاف و سازمان تبلیغات. در جهت استقلال مالی و احیای وقف.
🔸نظام غیر سازمان یافته دیگر، نظام مالی طلاب است. آن سازمانی که گوسفندچرانی را به روحانیون مستقر آموزش میدهد، فهمی صحیح از این نظام ندارد. مدیریت حوزه و سازمانهای اعزام کننده باید حق روحانیون مستقر را از کشور بگیرند. حضور آنها تاثیر مستقیم در برپاماندن نظام اسلامی و کم کردن هزینههای مبارزه با آسیبهای اجتماعی دارد؛ اما حق آنها به اندازه یک یک کارمند خانه بهداشت در روستا هم داده نمیشود؛ درحالی که بهداشت روانی اهمیت بیشتری دارد.
🔹@feqahat
🔸برخی به امام خمینی ایراد میگرفتند که مبارزه با شاه، اخلال در نظام اجتماعی است.
🔸حرفشان درست بود اما اشتباه آنها این بود که مقاصد الشریعه بالاتری را امام مد نظر داشتند که برای رسیدن به آنها، میتوان اخلال در نظام داشت. مانند رسیدن به مقصد اقامه دین و حکومت اسلامی در جامعه که از والاترین مقاصد الشریعه است.
🔹@feqahat
فقه فرهنگ ۲۳.mp3
زمان:
حجم:
29.64M
🔹جلسه بیست و سوم #فقه_فرهنگی
🔸قاعده دفاع از مسلمین و ارتباط آن با فعالیتها و مدیریت فرهنگی
🔸دفاع از کیان اسلام واجب است. البته این حکم هنگامی است که مسلمانان در معرض خطر و هجوم دشمن باشند. از این نظر قاعده دفاع، اخص از قاعده عزت است؛ زیرا، مربوط به همه زمانها نیست و حکم این قاعده الزامی است؛ درحالیکه حکم قاعده عزت، وجوب و استحباب است.
🔹ادله
🔸 آیات جهاد که بر وجوب دفاع از اسلام و سرزمینهای اسلامی دلالت دارند:
((وَ قَتِلُوا فى سبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِب الْمُعْتَدِين)) (سوره بقره (2)، آیه 190).
((يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا قَتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكفَّارِ وَ لْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظةً)) (سوره توبه (9)، آیه 123).
آیات نفی سبیل نیز از تسلط کفار نهی میکند: ((وَ لَن يجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَفِرِينَ عَلى المُْؤْمِنِينَ سبِيلا)) (سوره نساء (4)، آیه 141).
🔸پیامبر؟ص؟ فرمود: «الاسلام یعلو و لا یعلى علیه» (من لایحضره الفقیه، ج4، ص334). این روایت نشان میدهد که هماره باید از شکست و زبون شدن اسلام در برابر کفار جلوگیری کرد.
🔸سوره مبارکه الأنفال آیه ۶۰
وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم وَآخَرينَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ يَعلَمُهُم وَما تُنفِقوا مِن شَيءٍ في سَبيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيكُم وَأَنتُم لا تُظلَمونَ.
🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹جلسه بیست و سوم #فقه_فرهنگی 🔸قاعده دفاع از مسلمین و ارتباط آن با فعالیتها و مدیریت فرهنگی 🔸دفاع از
🔹وجوب «آمادگی» برای دفاع
🔸براساس آیه ((وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اِسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة)) نهتنها اصل دفاع، بلکه آمادگی برای دفاع نیز واجب است.
🔸 البته وجوب آمادگی در جایی است که احتمال عقلایی هجوم، وجود داشته باشد؛ دامنه علم در این زمینه محدودیت ندارد و شامل هر علمی میشود که در جهت تحقق این آمادگی مفید باشد؛ این دامنه براساس زمان و مکان تغییر خواهد کرد. این حکم البته واجب کفایی است و بهاندازهای لازم است که آمادگی و تمهید امکانات لازم برای دفاع از مسلمانان محقق گردد. اگر گروهی از مسلمانان این کار را انجام دهند، از دیگر مسلمانان ساقط میشود.
حاکم مسلمان مخاطب ویژه این قاعده عام است؛ زیرا از قدرت و توان بیشتری برخوردار است .
🔸تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص، ایجاد ارتش قوی، انگیزهدادن به نیروها، بستن پیمانهای دفاعی با دولتهای دیگر و اطلاع از طرحها و نقشههای دشمنان، ازجمله اقدامهایی است که حکومت اسلامی در راستای دفاع از مرزهای خاکی و فکری جامعه مسلمان باید انجام دهد؛ عملی شدن بخش فراوانی از این هدف بزرگ در گرو فعالیتهای فرهنگی و تعلیمی و تربیت صحیح است.
🔹اطلاق قاعده نسبت به انواع جنگها و هجومها:
🔸جنگ آبی خاکی؛ اقتصادی؛ الکترونیک؛ بیولوژیک؛ سایبری؛ شیمیایی؛فرسایشی.
🔸مهمترین جنگها، جنگ فرهنگی است که در جنگ رسانهای، هنری و فرهنگی نمود دارد.
🔸قاعده دفاع از مسلمین و لزوم آمادگی در مقابل دشمن، اطلاق دارد و تمامی این جنگها شامل میشود. مقابله با تهاجم فرهنگی زمانبر، نرم و فرایندی است. که همان کار تربیتی و فرهنگی است.
🔸درنتیجه آمادگی برای تمامی این جنگها تا حدی که دشمن از ترس، به جنگ نیاید (تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ ) نیز واجب است؛ بهویژه بر حاکم و حاکمیت اسلامی.
🔸از مصادیق مهم تهاجم فرهنگی، ایجدا قراردادهای بین المللی در جهت القای فرهنگ غربی به کشورهای اسلامی است. مانند سند 2030.
🔹فرع مسئله
🔸آیا حب وطن در ادله داریم؟
با توجه به اینکه در زمان اهل بیت ع جهان اسلام واحد بوده است.
▫️الف) حب وطن داریم
عُمِرَتِ الْبُلْدانُ بِحُبِّ الأَوْطانِ»؛
«مِنْ کَرَمِ الْمَرْءِ بُکائُهُ عَلى ما مَضى مِنْ زَمانِه وَ حَنینِهُ اِلى أَوطانِه»
«حُبُّ الْوَطَنِ مِنَ الاْیمانِ» در کتابهایی مانند «مستدرک سفینة البحار»«اعیان الشیعة»«خزائن» نراقی(ره)،«کشف الخفاء»، «بیان المعانی»، و نظیر این منابع از شیعه و اهل سنت، بدون ذکر سند نقل شده است. البته میتوان این روایت را ذیل حب ایمان و مسلمین تبیین کرد. در آن صورت اگر سندی صحیح میداشت، میتوانست استحباب حب وطن اسلامی را اثبات کند.
در ایات، دور کردن از وطن را نفی کرده:
«لایَنْهاکُمْ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِى الدّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا اِلَیْهِمْ اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ إِنَّما یَنْهاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فی الدّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى اِخراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأوُلئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ»
«قالُوا وَ ما لَنا أَلاّ نُقاتِلَ فى سَبیلِ اللهِ وَ قَدْ اُخْرِجْنا مِنْ دِیارِنا وَ أَبْنائِنا»
▫️ب) حب وطن موضوعیت ندارد.
در قرآن، ملاک حفظ دین گفته شده نه ماندن در وطن:
(4) النساء : 97 إِنَّ الَّذينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمي أَنْفُسِهِمْ قالُوا فيمَ كُنْتُمْ قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفينَ فِي الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها فَأُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصيرا
(39) الزمر : 10 قُلْ يا عِبادِ الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذينَ أَحْسَنُوا في هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَة
سیره پیامبر: هجرت پیامبر به مدینه . حتی بعد فتح مکه.
🔸نتیجه: دفاع از زندگی امری عقلانی است که دلیل ارشادی بر تایید آن هست. اما دلیل قطعی بر استحباب حب وطن وجود ندارد و ادله آن سند ندارند یا سند ضعیفی دارند. آنچه در ادله هست، جامعه اسلامی و مسلمانان است که محدود به مرزهای جغرافیایی امروزه نیست.
🔸البته احترام به قوانین کشوری که در آن زندگی میکنیم حتی اگر اسلامی نباشد، تا جایی که منافاتی با دینداری نباشد، عقلانی است. فقها در کشورهای غربی قوانین آنها را احترام میگذاشتهاند.
🔸اما در تزاحم حب وطن و حب ایمان و نگه داشتن و حب دین، حب ایمانی و دینی مقدم است.
🔸حب ایران اسلامی، گر حب ایمانی باشد، راحج است. یعنی به عنوان یک کشور ایمانی، بدان تعلق و حب داشته باشیم.
🔹🔸درنتیجه قاعده دفاع از مسلمین، محدود به مرزهای جغرافیایی امروز نیست. سپاه قدس، حرکت هوشمندانه امام راحل در راستای انجام این وظیفه یود.
🔹@feqahat
سند خیانت یواشکی .doc
حجم:
50.7K
🔹نکات مهمی در مورد سند آموزش 2030:
1. مغایر با اهداف ملی و دینی
2. توجه به آموزش مسائل جنسی در سند 2030 بر اساس فرهنگ ارتباط آزاد
3. اقدام به راه اندازی باشگاههای سلامت و مشاوره نوجوانان با هدف ارائه خدمات مناسب با نیاز نوجوانان برای پیشگیری از ایدز
4. بومی نبودن
5. 150 تعارض سند آموزش 2030 با اسناد بالادستی ایران
6. دین و تربیت فقط یکجا در آن آمده.
و ....
📎 متن کامل در متن پیوست.
🔹@feqahat