eitaa logo
مدرسه فقه و اصول
744 دنبال‌کننده
177 عکس
6 ویدیو
57 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
علوم انسانی اسلامی و موضوع شناسی بحث در این بود که علوم انسانی و فقه چه ارتباطاتی با هم دارند و علوم انسانی در مسائل فقهی می‌توانند داشته باشند. آیا علوم انسانی معرفت‌هایی هستند که قطعی و یقینی و مستقل از بیرون هستند؟ یا این علوم انسانی از مجاری مختلف با امور بیرونی مرتبط‌اند؟ علوم انسانی مثل اقتصاد، جامعه شناسی، روان شناسی معرفت‌های مستقلی نیستند؛ بلکه پیش‌فرض‌های خاص خودشان را دارند و خیلی از پیش‌فرض‌ها با ارزش هستند. یکی از پیش فرض‌های مهم علوم، نوع تلقی آن علم از انسان است. تلقی ایمانی از انسان با تلقی الحادی از او بسیار مهم و تاثیرگذار است. در روایات ما به ارواح ائمه اطهار و ارواح مؤمنین اشاره شده است و ما این پیش‌فرض وجود روح برای آدم را مسلّم گرفتیم. ام در مواجه با علوم دیگر هم آیا می‌توانیم این پیش فرض قرآنی را قبول کنیم؟ این نگاه وحیانی، با علمی که پیش فرضش انسانی نیست و بالتبع اعتقادی به روح ندارد و انسان را ماشین و رفتارش را مثل حرکت‌های ماشین تلقی می‌کند، متفاوت است. طبق نظریه ویتگنشتاین نحوه‌های حیات اصیل‌ترین پایه فکر انسانی است، یعنی حتی تصورات و افکار ما به نحوه حیات ما بر می‌گردد و زبان ما بر اساس همین نحوه حیات شکل می‌گیرد. لذا انسانی که در حیات ایمانی تنفس می‌کند تصوراتش فی الجمله با زبان و تصورات دیگری فرق می‌کند. این مبنای ما در بحث‌های ایمانی و وحیانی اهمیت فراوانی دارد. 🌐 مدرسه فقه و اصول دارالعلم ┏━━━━━━━━━🕌🕌┓ @feqhovaosol_darolelm ┗📚📚━━━━━━━━━┛ ‌‌
موضوع شناسی در شورای نگهبان عرض شد فقیه نسبت به تشخیص موضوعات صرفه و محضه سهمی ندارد و تقلید هم در آنها راه ندارد؛ اما در موضوعات مستنبطه هم می‌تواند ورود کند؟ آیا فقیه سهمی برای شناسایی موضوعات مستنبطه و موضوعاتش دارد؟ اقسام شک ما پیرامون موضوعات: 1. گاهی ما در شناخت موضوعِ حکم، شبهه‌ی مفهومیه نداریم اما احتمال می‌دهیم شارع قیودی را در این موضوع اخذ کرده باشد. 2. گاهی ما در اصل مفهوم شک داریم یا اصل مفهوم روشن است و سعه و ضیق آن ابهام و اجمال دارد. مثلا مفهوم فاسق برای ما روشن است اما آیا هر نافرمانی و لو صغیره را دربرمی‌گیرد یا مخصوص گناه کبیره است؟ پنج حالت برای رجوع به فقیه و حجیت قول او برای مقلد وجود دارد: 1. برای شناسایی موضوع و حکم معاً به فقیه مراجعه می‌کند. 2. فقط برای شناخت موضوع به فقیه مراجعه می‌کند. 3. گاهی برای موضوع به فقیه مراجعه می‌کند تا فتوای فقیه دیگری را بر آن موضوع مترتب کند. 4. برای موضوعی متفاوت به فقیه رجوع می‌کند؛ مثلاً می‌خواهد اِخبارش بدون حجت نباشد چون اخبار بلا علم حرام است. 5. فقط برای دانستن حکم به فقیه مراجعه می‌کند و توجهی به موضوع آن ندارد. فقیه یا باید خودش موضوع شناسی ‌کند یا در موضوعات جدید مثل رمز ارز به متخصص رجوع کند، استفتائات آیت الله گلپیاگانی متقن بود و در موضوع برخی موارد، پاسخ را افتراضی مطرح کردند و خودشان بیان می‌کنند که من موضوع را ندیدم. 🌐 مدرسه فقه و اصول دارالعلم ┏━━━━━━━━━🕌🕌┓ @feqhovaosol_darolelm ┗📚📚━━━━━━━━━┛ ‌‌
موضوع شناسی در فقه تربیت سهم فقیه در موضوع شناسی را بیان کردیم و گفتیم فقیه نباید به صرف معناشناسی اکتفا کند، اگرچه معناشناسی آغاز بسیار مهمی است، اگرچه شرط کافی نیست. ادامه مسیر مفهوم‌شناسی با چه چیزی طی می‌شود؟ مفهوم شناسی عملاً یک مرحله معناشناسی دارد و یک ماهیت شناسی تاریخی و مرحله‌ای به نام موجود شناسی. مراحل شناخت مسال مستحدث 1. گاهی موضوع در عصر تشریع یا نبوده یا خیلی کم بوده، مثلاً اکتشاف معادن که امروزه پدیده خیلی رایجی است؛ لذا بعضی از منافع مقصود محلله الان کاملاً مقصود است ولی آن موقع اگر مقصوده بوده شایع و رایج نبوده است. 2. گاهی ماهیت موضوع جدید است، مثلا فناوری‌های جدید قبلاً وجود نداشته است. فضای مجازی و انرژی الکتریکی وجود نداشته است و طبعاً ممکن است احکامی پیدا کنند که نسبت به گذشته بی‌سابقه باشد. 3. اسباب ایجاد موضوع جدید باشد ولی خود موضوع جدید نیست، بلکه از راه جدیدی پدیدار می‌شود. مثلاً حیازت همیشه بوده ولی بیع همیشه اسبابی داشته و نقل و انتقال اسنادی دارد، سبب جدیدی می‌آید. 4. گاهی هم تحولی به نام عرف و عادات مردم است؛ یعنی قصدها، آرمان‌ها، سبک‌ها و اغراض چون تغییر می‌کند، یک شیء در گذشته منفعت محلله غیر مقصوده داشته اما الان مقصوده است، چون مردم این را می‌پسندند و در حال حاضر غرض عقلایی پیدا شده به شکل نوین انجام بدهیم. مثل پیوند اعضا. 🌐 مدرسه فقه و اصول دارالعلم ┏━━━━━━━━━🕌🕌┓ @feqhovaosol_darolelm ┗📚📚━━━━━━━━━┛ ‌‌