eitaa logo
فرشته های قصه گو
122 دنبال‌کننده
102 عکس
209 ویدیو
77 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎊داستان میلاد حضرت امام حسین علیه السلام 🎊 ✨فطرس ملک✨ ╭━═━⊰🌱⊱━═━╮ کانال استیکر مدرسه👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1899233371C941ba466df ╰━═━⊰🌱⊱━═━╯
امروز میگفت خانمم تماس گرفت گفت زود بیا خونه خوردم زمین دستم آسیب دیده باسرعت رفتم خونه دیدم دستش گرفته!! سریع سوار کردم به سمت بیمارستان بین راه یک ماشین پیچید جلوم!!! نگه دار! توقف کردم؛ پیاده شوید شما بازداشتید! بردند کلانتری؛چرا؟! شما مصرف کننده هستید خانمتون شکایت کرده مرجع قضایی دستور بازداشت داده تا فردا که بروید تست آزمایش! من که شناخته شده بودم و حتی رئیس یک جایی هم بودم از خجالت داشتم آب می شدم! شب تا صبح راباخدای خودم به خلوت نشستم صبح اول وقت رفتیم آگاهی؛ تست گرفته شد منفی بود خانمم باعجله آمد گویا نقشه این بودکه......(به جهت ملاحظات بنده نقشه را نمی نویسم) اما خدا راشکر به هدف شوم نرسید یعنی دیر آمد زمانی رسید که پاسخ تست را گرفته بودم! بعد از آن شکایت کیفری کردم اما باز برای حفظ خانواده رضایت دادم گفتم هرچه دارم بنامت میکنم(مهریه ات میدهم) اما بنشین زندگی کن! قول داد و من به ارزش ده میلیارد ملک و خودرو بنامش کردم اما رفت و دیگر با من زندگی نکرد! طلاق ندادم و نمیدهم...... لعنت بر شریک زندگی باش نه بلای جان..... ارسال کن به چند نفر حواستون جمع کنید.... وکیل خودت باش بیا تا سرت کلاه نره ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ بزن روی قلب ها پشیمون نمیشی
💕💕 داستان قورباغه باهوش اهداف قصه: مغرور نشدن ، ترس از خطرهای احتمالی ، کمک به دوستان روزی روزگاری توی دل یه جنگل ، یه برکه کوچیک و زیبا بود که ماهی ها ، قورباغه ها و خرچنگ های زیادی توی اون زندگی میکردن. دو تا ماهی به اسم های بادی و نیلی هم توی این برکه زندگی میکردن که از همه ماهی ها بزرگتر و زیباتر بودن و به همین دلیل به ظاهر زیباشونن مینازیدن. 🦀 🦀 🐠🐟🦀 🦀 🐠🐟🦀🦀 تو این برکه یه قورباغه هم به همراه خانواده اش زندگی میکرد به نام قورقوری که بسیار قورباغه باهوشی بود. بادی و نیلی با قورقوری و با همه حیوونای برکه دوست بودن و با آرامش کنار هم زندگی میکردن. 🐸 🐸 🐸 🐸 🐸 🐸 🐸 🐸 یه روز نزدیک های غروب که همه ماهی ها و قورباغه ها و خرچنگ ها مشغول بازی بودن ، دو ماهیگیر که از ماهیگیری کنار رودخانه برمیگشتن ، داشتن از اون نزدیکی ها عبور میکردن. ماهیگیرها چشمشون به ماهی ها و قورباغه ها افتاد که از توی آب میپرن بیرون و با هم بازی میکردن. یکی از ماهیگیرها گفت: عجب ماهی های خوشگلی. اینجا کلی ماهی و قورباغه و خرچنگ هست ، بیا اینا رو بگیریم و با خودمون ببریم. ماهیگیر دیگه گفت: الان داره شب میشه و بار ما هم که خیلی سنگینه ، بیا بریم و فردا صبح برگردیم و اینجا ماهی میگیریم. ماهیگیر اول قبول کرد و هر دو به سمت خونه هاشون رفتن. 👨‍🌾👨‍🌾 👨‍🌾👨‍🌾 👨‍🌾👨‍🌾 👨‍🌾👨‍🌾 قورباغه که صحبت کردن دو ماهیگیر رو شنیده بود به بقیه دوستاش گفت: شنیدید چه گفتن؟ اونا فردا برمیگردن تا ما رو با خودشون ببرن ، باید امروز یه جای امنی رو پیدا کنیم و بریم اونجا اما بادی و نیلی گفتن: چی؟ بخاطر حرف دو تا ماهیگیر خونه قشنگمون رو بزاریم و بریم؟ نه هرگز. شاید اصلا برنگردن ، تازه اگه برگردن هم ما هزار راه بلدیم که از تور اونا فرار کنیم. بقیه ماهی ها و خرچنگ ها هم به حرف بادی و نیلی گوش کردن و تو برکه موندن اما قورباغه به همراه همسرش از برکه رفتن تا جای امنی برای موندن پیدا کنن تا ماهیگیرها بهشون آسیب نرسونن. 🐸🐸🦀🦀🐟🐟🐸🐸🦀🦀🐟🐟 فردا صبح ماهیگیرها برگشتن و تور خودشون رو توی برکه پهن کردن ، ماهی ها هرکاری کردن نتونستن خودشون رو نجات بدن. بادی گفت: نخ های این تور خیلی محکمه ، نمیتونیم اونا رو پاره کنیم. همه ماهی ها و خرچنگ ها نگران و ناراحت بودن که متوجه شدن قورقوری با کلی پرنده دارن به سمت برکه میان ، پرنده ها با نوک زدن ماهیگیرها رو ترسوندن و ماهیگیرها رو فراری دادن. 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 به این ترتیب ماهی ها و بقیه حیوونا نجات پیدا کردن و کلی از قورباغه تشکر کردن و فهمیدن که باید در موقع خطر احتیاط کنن و حواسشون رو بیشتر جمع کنن. 🧑‍🎄
سگ های کوچولوی گله_صدای اصلی_56340-mc.mp3
13M
🌃 قصه شب 🌃 🌼 سگ‌های نگهبان گله 🌸🌸🌸🌸
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر کودکانه غدیری 😍 🎉🎉🎉🎉 لی لی لی لی حوضک، برکه ای کوچک یه دسته گنجشک اومدن آب بخورن، با هم و تک تک اولی گفت: جیک و جیک و جیک اسم اینجا غدیره دومی گفت: چقدر آدم امروز اینجا رسیده! سومی گفت: پیامبر عزیزم اون بالا داره چی میگه؟ چهارمی گفت: به من بگه هرکسی که صداشونو شنیده پنجمی گفت: من شنیدم، می فرماید مولا علی امام مومنینه 🌿🌿🌿🌿 شاعر:سپیده امیری کاری از گروه شعروقصه درمسیرمادری ــــــــــــ اگه نمیدونید چه‌طوری باید این شعر و خوند فایل صوتی بالا رو دریافت کنید😍👆 🧑‍🎄