فرقه های عجیب و جهان ماوراء
☠شکنجه در گذر زمان ☠ قسمت (اول) اشرف مخلوقات برای نشان دادن برتری خود بر سایر حیوانات در طول تاریخ
☠شکنجه در گذر زمان ☠
قسمت (دوم)
لوئی یازدهم فرانسه ، دشمنانش را در قفس می کرد و قفس ها را هم روی دیوارهای قلعه خود می آویخت وی گاهی از زندانی خود تقاضا می کرد برایش آواز بخواند چنانچه از این کار خودداری می کرد ، یک گربه وحشی را در قفس زندانی می انداخت و سپس زیر قفس آتش بر می افروخت . در فرانسه در بعضی شهر ها زنان تبه کار را زنده زنده بگور می کردند . در اسکاندیناوی بعضی جنایتکاران را در سیمان خیس می انداختند وقتی سیمان می بست ، استخوانهایشان میشکست . نوزادهای نامشروعی هم که برای راهبان بدنیا می آمد زنده به گور می شدند . زنده زنده سوزانیدن یک نوع مجازات بسیار عادی در اروپا در قرون وسطی بود.طریقه وحشتناک دیگر اعدام در اروپا کشاندن تبه کاران از چهار طرف بوسیله چهار اسب بود که در اثر آن دست و پای جانی کنده می شد و بطرز بسیار دردناکی جان میسپرد ، چون دست و پای انسان به آسانی کنده نمیشو گاهی جلادان برای اینکه به اسب ها کمک کرده باشند اعضا و جوارح جانی را با چاقو می بریدند .
روسها که برای ستمگریشان شهرت دارند در قرن هیجدهم ملکه ای داشتند که دست به ابتکار عجیبی زد ، یعنی وی برای مجازات یک درباری که برخلاف میل ملکه با دختری ازدواج کرده بود ، دستور داد قصری از یخ بسازند و در آن یک تختخواب یخی قرار دهند ، سپس ملکه که نامش اناایوانووا بود دستور داد مردک را با زشت ترین زنها عروسی کرده او را همراه با دختر در تختخواب یخ بخوابانند در اطرافش یک عده افراد زشت صورت ، چاق قرار دهند و راه دخول قصر را هم با قطعات بزرگ یخ مسدود کنند صبح روز بعد که قطعات یخ را کنار زدند دیدند عروس و داماد نه تنها هنوز زنده اند ، بلکه عروس دوقلو زائیده ! اتفاقا در همان روز هم ملکه جان سپرد.
از اسباب و وسائلی که روسها برای شکنجه گناهکاران بکار میبردند نوعی شلاق بنام قنوت بود که ضرباتش بسیار دردناک بود گویند این شلاق را ایوان مخوف اختراع کرد و با آن پسر خود را آنقدر زد تا اینکه پسرک جان سپرد.
در لندن دژی بنام برج لندن وجود دارد و در آن آلات و ادواتی که در انگلیس برای شکنجه زندانیان بکار میرفته در معرض نمایش گذاشته شده است . از جمله این وسائل آلتی بود که بوسیله آن زبان را در زنجیر میکردند تا زندانی نتواند حرف بزند !؟
در زمان شارل اول یک عده از انقلابیون را در اطاق خیلی کوچک زندانی کردند به طوری که زندانیان روی هم قرار گرفته بودند . بین زندانیان یک مقدار خیلی کم نان و یک لیوان آبجو میدادند ، در پایان یک ماه آن قدر اطاق از نجاستاین این زندانیان پر شده بود که همه جا بوی گند آن پیچیده بود چون آنها حاضر نشدند تسلیم گردند ، آبجوشان هم قطع گردید و آنها برای رفع تشنگی مجبور شدند ادرار یکدیگر را بنوشند !
در انگلستان کودکانی که سنشان از هفت سال تجاوز نمیکرد ، بخاطر جرائم کوچک (چون جیب بری و غیره) بدار آویخته می شدند حتی یک پسر بچه 9 ساله بخاطر ان که شیشه پنجره ای را شکسته بود محکوم به اعدام گردید.
در انگلستان روزانه آن قدر افراد محکوم به اعدام می شدند که به علت کمبود جلادان ، بسیاری از محکومین را که هنوز کاملا پای دار نمرده بودند ، از بالای دار پائین می آوردند! گویند یکی از این گونه افراد را برای تشریح روی میز یک پزشک جراح گذاشتند تا اعضای مختلف مرده را برای دانشجویان شرح بدهد . هنوز کارد جراحی کاملا در شکمش فرو نرفته بود که مرده بلند شد و نشست و با عصبانیت پرسید : هیچ میدانید چه دارید می کنید؟
#جهان_باستان
#قرون_وسطی_شکنجه
#جاهلیت
#تفتیش_عقاید_کلیسا
#تنبیه_های_عجیب
#مرگ_های_عجیب
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد.... 👇👇
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
☠شکنجه در گذر زمان ☠ قسمت (دوم) لوئی یازدهم فرانسه ، دشمنانش را در قفس می کرد و قفس ها را هم روی د
☠شکنجه در گذر زمان ☠
قسمت (پایانی)
در سال 1705 شخصی بنام اسمیت را در انگلستان به دار آویختند ولی چون وی در موقع خدمت در ارتش فداکاریهای نموده بود پس از چند دقیقه از دار پائین آورده و نجاتش دادند . موقعی که از او سوال شد در موقع دار زدن چه احساسی به او دست داد او پاسخ داد: به علت سنگینی وزن بدنم در آغاز احساس درد فوق العاده کردم . سپس یک حالت آشوب و اظطراب فوق العاده از پائین تنه من بطرف بالا جریان یافت و وقتی که بسرم رسید یک نور شدید در جلو چشم خود دیدم بعد از این دیگر هیچ دردی را حس نکردم . ولی وقتی که مرا از دار پائین آوردند دچار آنچنان درد غیر قابل تحملی گشتم که دلم میخواست کسانی را که مرا نجات داده اند ، بدار بیاویزم.
یک نوع جالب به دار آویختن در انگلیس بود و آن این بود که محکوم را در قفس میکردند و قفس را به دار می آویختند و آن قدر او را در قفس گرسنه نگاه میداشتند تا در اثر گرسنگی جان سپارد.
یکی از این نوع قفس ها هنوز در برج لندن دیده می شود . در قرن هیجدهم تماشای شلاق خوردن زنان نیمه عریان در بعضی از زندانهای انگلیس یک نوع تفریح بسیار جالب بشمار میرفت معمولا شلاق روی پشت و سینه این زنها تیره روز فرود می امد ولی تماشاچیان میتوانسند با دادن رشوه به جلاد ، او را وادار می کردند روی باسنشان هم بزنند!
کتک زدن یک امر عادی در انگلیس بود چنانچه سربازان و دانش آموزان را نیز کتک می زدند . ناپلئون علت پوست کلفتی سرباز انگلیسی را در آن میدانست که دائم در سربازخانه کتک میخوردند . درباره کتک خوردن دانش آموزان کافی است گفته فلورانس نائب السلطنه انگلیس در هندرا نقل کنیم . او میگوید : موقعی که بسال 1811 در دبستان تحصیل میکردم . در طول سال یک روز در میان کتک میخوردم . جز یک بار که کتک نخوردم ولی عوضش روز بعد دوباره کتکم زدند!. در فرانسه وضع هیچ بهتر نبود ، ژان ژاک روسو آن قدر در مدرسه کتک خورده بود که بعد از کتک خوردن یک لذت مازوخیستی از کتک میبرد.
در هند راجه ها به عنوان تفریح مردی را پای فیل می بستند تا زیر پای فیل له شود! هر کس علیه راجه قیام می کرد او را دم سوراخ توپ میگذاشتند و گلوله ها را رها می ساختند در نتیجه این عمل مرد بدبخت بصورت قطعات ریز گوشت و استخوان در همه جا پخش می شد ، از نظر مذهبی این یک مجازات بسیار هولناکی بشمار میرفت زیرا آن مرد قادر نمیگشت در دنیای دیگر بصورت یک انسان به زندگی جاوید نائل گردد.
در دربار مغولهای گورکانی هند معمول بود راجه ها با افراد انسانی شطرنج بازی می کردند . مرد مفلوکی که کیش مات میشد بوسیله یکی از تیراندازان دربار به قتل میرسید!
ترکان نعل اسب بپای اسرای ارمنی میکوبیدند و انقدر شلاق میزدند تا بمیرد . در بین خلفای عثمانی رسم بود هرگاه از معشوقه ای سیر می شد دستور میداد او را در کیسه کرده و آن زن نگونبخت را از بالای قصر در دریا غرق کنند.
در آلمان مجسمه ای از برنز ازحضرت مریم ساخته بودند که با دکمه ای باز میشد . وقتی که مرد و یا زن محکوم را درون آن قرار میدادند ، بلافاصله گوشت چرخ شده اش از آن طرف دیگر مجسمه بخارج میریخت.
#جهان_باستان
#قرون_وسطی_شکنجه
#جاهلیت
#تفتیش_عقاید_کلیسا
#تنبیه_های_عجیب
#مرگ_های_عجیب
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
شریعتگریزی صوفیان و ترک نماز 👆 #صوفیه #فرقه_سازی_دراسلام #بدعت_در_دین #ادعاهای_عجیب #فرقه_های_عجیب
شریعتگریزی صوفیان و ترک نماز
صوفیان شریعتگریز هرکدام برای ترک تکلیف، بهانهای ذکر کردهاند. گروهی رسیدن بهیقین را بهانه ترک تکلیف خود میدانند و گروهی دیگر خود را واصل دانستهاند و خود را بینیاز از تکلیف میدانند. اما برخی از صوفیه بهانههای عجیب دیگری برای ترک تکلیف خود ذکر کردهاند که حتی تعجب دیگر صوفیان را نیز در پی داشته است. محمد معشوق یکی از این افراد است. او از اکابر و بزرگان صوفیه است، که عین القضات همدانی درباره او میگوید: «محمد معشوق مردی بود که هرگز نماز نکردی، یک روز او را بهاجبار گفتند: نماز بخوان، چون در نماز شد و گفت: اللهاکبر، خون از وی جدا شد، گفت: میگویم حائضم و شما باور نمیکنید.» [مجموعه آثار، ص 297] صوفیانی مثل او با هر سحر و جادو و چشمبندی، اطرافیان خود را به تعجب وامیدارد و ترک نماز میکند.
قباحت در این مسلک به حدی است که ترک وظیفه و تکلیف را نعوذبالله به خدا نسبت میدهند. جامی از روزبهان مصری نقل میکند که: «بارها به من (از طرف حق) خطاب رسید که: اترک الصلاه، نماز را ترک کن زیرا تو به آن احتیاج نداری. پس من گفتم: خدایا به من تکلیف دیگری کن که طاقت این (ترک نماز) را ندارم.» [نفحات الانس، ص 418] صوفی گمراه، این ندا را مجوزی برای خود در ترک تکلیف میداند و معتقد است که اگر او نماز هم بخواند، برخلاف خواست خداوند متعال است. زیرا خداوند از او خواسته است تا نمازش را ترک کند. این ادعا برخلاف تمام آیات قرآن کریم و برخلاف تمام اعتقادات اسلام است، به راستی چرا فقط این ندا برای صوفیان است و فقط صوفیان از این نداها را میشنوند؟!
پینوشت:
غزالی، احمد بن محمد، مجموعه آثار فارسی احمد غزالی، به کوشش احمد مجاهد، نشر دانشگاه تهران، 1376، ص 297
جامی، عبدالرحمن، نفحات الانس، اطلاعات، تهران، 1370، ص 418
#صوفیه
#فرقه_سازی_دراسلام
#بدعت_در_دین
#ادعاهای_عجیب
#فرقه_های_عجیب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
پیشگوییهای عجیب پاول آمادیوس 🏙👆 #پیشگویهای_عجیب #عجیب_غریب 📝 اینجا بخوانید👇 👇 کانال فرقه های عجیب
پیشگوییهای عجیب پاول آمادیوس 🏙
در سال ۱۹۲۱ یک معلم سوئیسی- اتریشی به نام پاول آمادیوس به دلیل مشکلات سلامتی به کما فرو رفت. وی به مدت ۱ سال در کما بود و در این مدت به آینده دور یعنی سال ۳۹۰۶ سفر کرد.
پیشگویی های این مرد جالب توجه هستند.
سالهای 2000 تا 2300 میلادی – بشریت همچنان با مشکلاتی از قبیل ازدحام بیش از اندازه جمعیت، تخریب محیط زیست، معضلات اقتصادی، سیستمهای پولی، عدم تغذیه مناسب برای تمامی افراد و جنگهای داخلی کشورهای مختلف دست و پنجه نرم میکند. انسانها درگیر مشکلات ریز و درشت مالی بوده و دیگر فرصتی برای اصلاح درون و باورهای معنوی ندارند.
سال 2204 میلادی – تعداد 20 میلیون از انسانها، در سیاره مریخ سکونت دارند و کولونیسازی بر سطح این سیاره به حد قابل قبولی رسیده است. اما یک رویداد طبیعی در سال 2265 منجر به نابودی همهی انسانهای ساکن در مریخ میشود. این رویداد موجب میگردد که انسان برای همیشه سیاره سرخ را ترک کند.
سال 2309 میلادی – در نتیجهی مشکلات حل نشدهی حاکم بر زمین، فاجعهای دیگر سرنوشت بشریت را تغییر میدهد. وقوع جنگ جهانی بزرگ موجب نابودی خیل عظیمی از انسانها میشود. بخش بزرگی از تمدن موجود بر روی زمین نابوده شده و نژادهای زرد و سیاه پوست، بیشترین قربانیها را در طول این جنگها خواهند داشت.
سال 2396 میلادی – این تغییر بزرگ، منجر به شکلگیری آخرین پارلمان جهانی بر روی زمین با عنوان سازمان ملل یا ایالتها میشود. این پارلمان جهانی تازه تاسیس، اعضای خود را از طریق سیستم رایگیری توسط ملتها انتخاب میکند. اما این بار به جای استفاده از سیاستمداران، از نیروهای متخصصی همچون دانشمندان، مردان تکنولوژی و چهرههای بشردوستانه استفاده میگردد. پول به آن شکلی که ما میشناسیم دیگر وجود ندارد! منابع موجود در سیاره زمین بین ساکنین زمین تقسیم شده و هر فرد به اندازهی کافی از این منابع برخوردار است. در پی این تغییرات، مشکلاتی همچون افزایش بیرویه جمعیت، آب و هوا، تغذیه و زیست محیطی برطرف میشوند.
زندگی انسانها سادهتر شده و افراد در طول زندگیشان کمتر و کمتر کار میکنند. یه اتفاق جالب توجه اینکه از سال 2396 به بعد، مجددا شمارش سالهای میلادی از عدد 1 آغاز خواهند شد. با این حال، پارلمان جهانی حاکم بر جهان، در واقع یک رژیم حکومتی متمرکز در قدرتی مرکزی است. از این رو برخی دولتها به طور مستقیم یا غیر مستقیم با تصمیمات پارلمان جهانی به مخالفت برمیخیزند. هنوز مردمانی با باورهای ناسیونالیستی، حاضر به تغییر عقاید خود نبوده و به فکر توسعه اهداف بشردوستانه برای آیندهی زمین نیستند.
#پیشگویهای_عجیب
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
ادعای عجیب ملاقات صوفیان با خضرنبی (ع) 👆 #صوفیه #مدعیان_دروغین #فرقه_سازی_دراسلام #فرقه_های_عجیب 📝 ا
ادعای عجیب ملاقات صوفیان با خضرنبی (ع)
تذکره نویسان صوفی اینقدر از ملاقات صوفیان با حضرت خضر (علیه السلام) در کتب خود نوشتهاند که گویا همیشه با خضر همنشینی داشتهاند و ملاقات بزرگان صوفیه با خضر امری عادی برای آنها بوده است. کما اینکه از صوفیان زیادی راجع به ادعای ملاقات با خضر (علیه السلام) نام بردهاند.
یکی از ادعاهای صوفیان که در کتب تذکره نویسان صوفیه بسیار دیده میشود ادعای همنشینی و ملاقات بزرگان صوفیه با حضرت خضر (علیه السلام) است.
عطار ازجمله افرادی که در تذکره خود بهدفعات این ادعا را برای صوفیان مطرح کرده است.
وی درباره بلال خواص مینویسد: «بلال خواص گفت که: در تیه بنیاسرائیل (نام منطقهای) میرفتم مردی به من رسید، به من الهام کردند که این خضر است، گفتم حقیقت را بگو که تو کیستی؟
گفت برادر تو خضرم، گفتم: در مورد شافعی چه میگوئی؟ گفت: بعد از او ولیای مثل او نخواهد آمد.» [تذکره الاولیاء، ج 1، ص 108]
همچنین داستانی را نقل میکند که خضر با حکیم ترمذی به تیه بنیاسرائیل میرود و در آنجا با قطبی از صوفیان و مریدان او دیدار میکند و در آنجا خضر از آن قطب، سوالاتی پرسیده و او جواب تمام سؤالات خضر را میدهد. [همان، ج 2، ص 92]
جامی نیز در کتاب نفحات خود این ادعا را مطرح کرده و از ابوبکر ورّاق، ابوبکر کتّانی، ابراهیم خواص و شیخ عبدالقادر نام برده است که همگی آنها خضر را دیده و با او مصاحبت داشتهاند. [نفحات الانس، ص 509]
این افسانهسراییها از دو جهت قابل تأمل است. اول اینکه این ادعا در کتب صوفیه بهحدی مطرح شده است که گویا همنشینی و ملاقات با حضرت خضر (علیه السلام) امر عادی برای صوفیان بوده است. دیگر اینکه برخی از این داستانها به نحوی بیان شده است، گویا صوفیان مقام بالاتری نسبت به حضرت خضر (علیه السلام) داشتهاند.
پینوشت:
عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکره الاولیاء، مصحح استعلامی، زوّار، تهران، 1346 ق، ج 1، ص 108
جامی، نورالدین عبدالرحمان، نفحات الانس، مصحح محمود عابدی، ناشر اطلاعات، تهران، ۱۳۷۰، ص 509
تصوف
#صوفیه
#مدعیان_دروغین
#فرقه_سازی_دراسلام
#فرقه_های_عجیب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
فیلی که به جرم قتل به دار آویخته شد 🐘👆 #عجیب_غریب 📝 اینجا بخوانید👇 👇 کانال فرقه های عجیب و جهان ما
فیلی که به جرم قتل به دار آویخته شد 🐘
«مری» یک فیل آسیایی پنج تنی بود که در سیرک Sparks World Famous Shows نمایش اجرا می کرد. داستان به دار آویخته شدن مری با استخدام شخصی به نام «رد الدریج» آغاز شد. الدریج سابقه ی کار با هیچ حیوانی را نداشت و شغل قبلی اش سرایداری بود ولی به دلایلی به عنوان دستیار مربی مری در سیرک استخدام شد.
دوازدهم سپتامبر سال ۱۹۱۶، الدریج تصمیم گرفت مری را به برکه ببرد تا مری در آن جا آب بخورد و خودش را بشورد. سر راه، مری ایستاد و خم شد تا تکه هندوانه ای که روی زمین افتاده بود را بخورد. الدریج که حوصله نداشت با عصایش به پشت گوش مری ضربه زد تا حرکت کند. مری عصبانی شد و الدریج را گرفت و به سمت آب خوری پرت کرد. مری بی خیال الدریج نشد. این فیل پنج تنی به طرف الدریج رفت و سر او را با پایش له کرد!
مردمی که در سیرک حضور داشتند، از این کار مری بسیار عصبانی شدند و دست جمعی فریاد می زدند: «فیل را بکشید!». آن هایی که اسلحه دستشان بود، خودشان دست به کار شدند و شروع به شلیک کردن به مری کردند. اما گلوله های آن ها تاثیری روی فیل پنج تنی نداشتند.
خبر کشته شدن رد الدریج توسط فیل سیرک بین مردم شهر های اطراف پخش شد. همه خواهان کشتن مری بودند. مردم تا وقتی که مری زنده بود اجازه نمی دادند سیرک در شهرشان برنامه اجرا کند. صاحب سیرک، چارلی اسپارکز علاقه ی خاصی به حیواناتش، مخصوصا مری داشت و اصلا دلش نمی خواست مری را بکشد. اما بالاخره برای نجات سیرکش مجبور شد درخواست مردم را قبول کند.
مشکل این جا بود که راه های زیادی برای کشتن یک فیل پنج تنی وجود نداشت. هر تلاش ناموفقی می توانست منجر به رم کردن دوباره مری و کشته شدن افراد بیشتری بشود.
در آن منطقه اسلحه ای وجود نداشت که بتواند مری را بکشد. خیلی ها پیشنهاد دادند که مثل توماس ادیسون، فیل را با برق بکشند ولی در آن ناحیه نه جریان برقی به آن قدرت وجود داشت و نه مکان مناسبی.
بالاخره مردم تصمیم گرفتند با یک جرثقیل صنعتی که برای جابجا کردن واگن ها ساخته شده بود، مری را دار بزنند. سیزدهم سپتامبر در شهر اروینِ تنسی جمعیتی ۲۵۰۰ نفری جمع شدند تا دار زدن مری را تماشا کنند. زنجیری به گردن مری انداختند و با جرثقیل او را بالا کشیدند. اما زنجیر به اندازه ی کافی محکم نبود. زنجیر پاره شد و مری به زمین افتاد و لگنش شکست. دومین تلاش برای اعدام کردن مری موفقیت آمیز بود. مری را نیم ساعت بالای جرثقیل نگه داشتند تا مطمئن شوند مرده است. بعد از نیم ساعت جسدش را پایین کشیدند و همان جا دفنش کردند.
مری تنها فیلی است که در طول تاریخ به جرم قتل به دار آویخته شده است.
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
تاريخچه تفتيش عقايد كليسا ✝👆 #قرون_وسطی_شکنجه #جادوگری #تفتیش_عقاید_کلیسا #قرون_وسطی_کیمیاگری_جادو
تاريخچه تفتيش عقايد كليسا ✝
قسمت (اول)
انکیزیسیون (به انگلیسی: Inquisition) محکمههای بازجویی دینی و دادگاههای تفتیش عقاید بود كه در زمان پاپ گرگوری نهم IX توسط كليسا و كشيشان بنيان نهاده شد. انواع شكنجه توسط كليساها در طول جنگهای مذهبی میان پروتستانها و کاتولیکها در سدههای شانزدهم و هفدهم میلادی نيز به شدت فعال بود و با تکیه بر قدرت حکومت دینی از قرائت خاص کلیسای کاتولیک دفاع میکرد.
تفتیش عقاید، به بیان دقیقتر عبارت بود از هیئتهای داوری بسیار مجهز که کلیسای کاتولیک میکوشید از طریق آنها به یکپارچگی دینی مورد نظر خود نائل شود. این عمل توسط دستگاه کلیسا انجام می شد و متهمان بسیاری در دادگاههای تفتیش عقاید متهم به ارتداد، شرک و جادوگری میشدند. این افراد ابتدا برای اعترافگیری شکنجه میشدند. در صورت عدم اعتراف سرنوشت معلومی برای آنها متصور نبود، اگرچه اکثر مردم تاب شکنجه ها را نداشتند و اعتراف به اعمال کرده و ناکرده خود میکردند. سپس دستگاه تفتیش عقاید آنها را محکوم به مجازاتهای گوناگون و در بسیاری از مواقع به صورتهای غیر انسانی اعدام میکرد.
در دوران سده های میانه، همواره کلیسا در صدد تثبیت استیلای سیاسی خود بر اروپا بود . ولی تفتیش عقاید به شکل سازمان یافته متاخرتر پدید آمد. دستگاه پاپ همواره از به چالش کشیده شدن اقتدارش وحشت داشته و در قرون وسطای پسین، به علت افزایش فساد کلیسا و رشد سواد، جنبشهای بدعتگذارانه شدیدتر شد. تا آنکه نخستین نشانه های مقاومت شدید کلیسا در اواخر قرن دوازده هنگامی نمایان شد که در ناحیه ای در جنوب فرانسه به اسم لانگدوک، جنبش بدعتگذارانه عظیمی به وجود آمد که پیروانش خود را کاتار مینامیدند (به معنی پاک و خالص) .
کاتارها که مدعی عمل به مسیحیت راستین بودند، معتقد به بسیاری از آیینها و اعتقادات کلیسایی نبودند؛ مثلاً عشای ربانی را به جا نمیآوردند و معتقد به این نبودند که حضرت عیسی پسر خداوند است. آنها همچنین به دوزخ و برزخ اعتقاد نداشتند و معتقد بودند که آدمیان پس از مرگ، یا به بهشت میروند و یا اگر گناهکار باشند، به زندگی در کالبد حیوانات پست تر محکوم میشوند.
احساس خطر و مقاومت کلیسا
این مساله به خودی خود خطری جدی برای کلیسا نبود، ولی فرقه هاي متعدد بدعت گذار مسيحي در جذب نوکیشان مهارت بسیار خاصی داشتند و از فساد و ظلمي كه توسط كليساي كاتوليك در جامعه اروپا ايجاد شده بود نهايت استفاده تبليغاتي به نفع خود مي كردند.
اين فرقه ها باعث شده بودند كه اسقفها و كشيشان کلیسا در چشم مردم موجوداتی حریص و شكم پرست و شيطاني جلوه كنند.
پاپ اینوکنتیوس سوم مصمم گشت که علیه بدعتگذاران جنوب فرانسه دست به اقدام جدی بزند. ابتدا وی از اسقفهای خود درخواست کرد که در منطقه دست به سفرها و موعظه های بیشتری بزنند و در پی یافتن شواهدی باشند که نشان دهنده حمایت رهبران سیاسی از اينگونه فرقه ها باشد. البته این اقدام اینوکنتیوس چیز تازه ای نبود و قبلاً پاپ لوکیوس سوم نیز این عملیاتها را ترغیب میکرد. اما این اقدام اینوکنتیوس کافی به نظر نرسید، به طوری که کار به جایی رسید که سفیر ویژه پاپ در آلبی پس از ضرب و جرح شديد توسط مردم به قتل رسید.
#قرون_وسطی_شکنجه
#جادوگری
#تفتیش_عقاید_کلیسا
#قرون_وسطی_کیمیاگری_جادو
#تحریف_مسیحیت
#فرقه_سازی_در_مسیحیت
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد.... 👇👇