eitaa logo
🌐🔥FETNEH🔥🌐
3.7هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
30.6هزار ویدیو
54 فایل
🗣فتنه های آخرالزمان 🌐 📌جهت ارتباط @Mahmodi14 جهت مشاوره طب سنتی اسلامی @Mkhakzad #کپی مطالب با ذکر صلوات جهت ظهور امام زمان آزاد هست .
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ دكتر سیدعبدالباقی مدرسی (فرزند شهید ) تصور می‌كنم دوره چهارم بود و شاید شش ماهی از عمر می‌گذشت. یكی از روزها، نزدیك غروب، عده‌ای از به مناسبتی كه حالا فراموش كرده‌ام به خانۀ ما آمدند. یكی از نمایندگان گفت: «حضرت آقا! من از طرف قاطبۀ نمایندگان استدعایی دارم كه امید دارم اجابت گردد.» مدرس با همان سادگی و لهجۀ خاص خود پاسخ داد: «در ولایت ما ضرب‌المثلی هست؛ می‌گویند سلام لر بی‌تمنا نیست. بفرمایید چه مطلبی است؟» آن نماینده اظهار داشت: «حضرت آقا مسبوقید كه نماینده مبلغ صدتومان است و این برای ادارۀ زندگی كم است. ترتیبی دهید كه مجلس، این مبلغ را به دویست تومان برساند.» مدرس در جواب گفت: «نظر شما درست یا غلط، در مورد آن بحثی ندارم، ولی روزی كه انتخاب شدید مشخص بوده كه حقوق شما صد تومان است و با رضایت، وكالت را انتخاب كرده‌اید یا انتخابتان كرده‌اند. اگر حالا ناراضی هستید، باید بدهید و اعلام كنید كه ما با حقوق دویست تومان حاضریم قبول نمایندگی كنیم. اگر موكلین یا آنها كه شما را انتخاب كرده‌اند، راضی شدند و باز به مجلس آمدید، حق دارید دویست تومان بگیرید. غیر از این هم راهی ندارید.» تنها در محراب (برگ‌هایی از زندگی شهید مدرس)، صفحه ۳۴ @fetneh1🔥🏴
🐑 ‌برای آزادی !!!! چوپان گله گوسفندان را به آغل برد و همه درهای آن را بست. چون گرگ‌های گرسنه سر رسیدند، درها را بسته یافتند و از رسیدن به گوسفندان ناامید شدند. برگشتند تا نقشه ای برای آزادی گوسفندان (بدست آوردن راحت تر گوسفندان) از آغل پیدا کنند. سرانجام ها به این نتیجه رسیدند که راه چاره، برپایی تظاهراتی جلوی خانه است که در آن گوسفندان را فریاد بزنند. گرگ‌ها تظاهرات طولانی را برپا کردند و به دور آغل چرخیدند. چون گوسفندان فریاد گرگ‌ها را شنیدند که از آزادی و شان دفاع می‌کنند، تحریک و برانگیخته شدند و به آنها پیوستند. 🐏 آنها شروع به انهدام دیوارها و درهای آغل با شاخهایشان کردند، تا اینکه دیوارها شکسته شد و درها باز گردید و همگی !! شدند. گوسفندان به صحرا گریختند و گرگ‌ها پشت سرشان دویدند. چوپان صدا میزد و گاهی فریاد می کشید و گاهی عصایش را پرتاب می‌کرد تا بلکه جلویشان را بگیرد. اما هیچ فایده ای نه از فریاد و نه از عصا، دستگیرش نشد. گرگ‌ها گوسفندان را در صحرایی بدون چوپان و نگهبان یافتند. آن شب، شبی تاریک برای گوسفندان و بود و شبی اشتها آور برای گرگ‌های به کمین نشسته. روز بعد چون چوپان به صحرایی که گوسفندان در آن آزادی!! خود را بدست آورده بودند رسید، جز لاشه های پاره پاره و استخوان های به خون کشیده شده، چیزی نیافت. 📖 این حکایت، حکایت آشنایی است.... حکایت است که، ناآگاهانه، به دعوت و دام و شیپور خود، برای !!! به خیابان می ریزند! در ایران راه برای پیشرفت و رشد، باز است. زنان ما برای درس خواندن، آموختن علم، هنر و پیشرفت کردن آزاد آزاد هستند. ولی دشمنان می‌خواهند به نام آزادی!!، به زنان راحت تر دسترسی داشته باشند و به مانند غرب، زنان را در حد کنیز جنسی ، برده، وسیله لذت بردن، سکس، رقاصی و هرزه بودن، تنزل دهند!!! @fetneh1🔥