💠🔸نکته تفسیری صفحه ۱۷🔸💠
🔹نَسخ:
دانش آموزان سال دوم دبستان را در نظر بگیرید. معلّم در ابتدای سال به آنها می گوید: پارسال به شما گفتند که جمع و تفریق را با انگشتهایتان حساب کنید؛ ولی دیگر این کار ممنوع است. سال بعد، معلّم می گوید: از امسال، کسی با مداد نمی نویسد. یک سال دیگر، قانون دیگری تغییر می کند، و در هر پایه، دانش آموزان باید کارهایی کنند که سالهای گذشته از آن منع می شدند. نظر شما در باره ی این تغییرات چیست؟ آیا تغییر برخی از قوانین به سبب رشد دانش آموزان ایرادی دارد؟ آیا این نشان دهنده ی ضعف مدرسه است؟ بی شک جواب شما منفی است. بلکه اگر قوانین از پایه ی یکم دبستان تا آخر دبیرستان هیچ تغییری نکند، رشد تحصیلی دانش آموزان با مشکل روبه رو می شود.
جهان، یک مدرسه ی بزرگ است، و همه ی انسان ها، دانش آموزان آن هستند، و دوره های تاریخی، مانند پایه های تحصیلی است، و پیامبران، معلمان دلسوزی هستند که از سوی خدا برای تربیت ما آمده اند. از زمان حضرت نوح علیه السلام که دین به صورت برنامه ای مشخص به مردم ارایه شد، مطالب دین به دو بخش تقسیم شده است: یکم، مطالبی که تغییرپذیر نیست؛ مانند یگانگی و عدل خدا، یا زشتی و حرام بودن آدم کشی. دوم، دستورهایی که مخصوص مردم همان دوره بوده و با سپری شدن زمان آنها و آمدن پیامبر اولوالعزم جدید، آن دستورها کنار رفته و قوانین جدیدی به جای آنها آمده است.
به این اتفاق، یعنی برداشته شدن یک حکم یا قانون با به انتها رسیدن زمان آن، «نسخ» می گویند.[1] مثلاً قرآن فرموده است که خداوند به سبب گناهان بنی اسرائیل، بسیاری از خوراکی هایی را که بر آنها حلال بوده،
حرام کرد[2]؛ امّا هنگامی که حضرت عیسی علیه السلام مبعوث شد، برخی از آن چیزهای پاکیزه دوباره برایشان حلال شد[3]. احکام گذشته را حضرت عیسی علیه السلام نسخ کرد و احکام جدیدی جایگزین آنها شد. جالب توجّه اینکه با بعثت پیامبر اسلام ‹، تمام غذاهای لذیذ و پاکیزه بر مردم حلال شد [4]و احکام دشوار کنار رفت، و در حقیقت، باقیمانده ی آن قوانین سخت نسخ شد.
حتّی در زمان یک پیامبر نیز امکان نسخ وجود دارد. ممکن است خداوند برای امتحان یا مصلحت خاصی، دستوری موقّت صادر کند و پس از به پایان رسیدن آن مصلحت یا مشخص شدن کسانی که در آن امتحان الهی قبول یا رد شده اند، آن حکم را نسخ کند. مثلاً مسلمانان به فرمان خدا، سیزده سال در مکّه و چند ماه در مدینه به سوی بیت المقدس نماز می خواندند؛ ولی پس از آن، قبله تغییر کرد و مسلمانان مأمور شدند به سوی کعبه نماز بخوانند. قبول این مطلب، برای بعضی مسلمانان سخت بود. خدا نیز آیه ای نازل کرد و علّت این تغییر را چنین بیان کرد: قبله ای را که مدّتی بر آن بودی، تنها برای این قرار دادیم تا آن کس را که از پیامبر پیروی می کند، از آن که به جاهلیت گذشته اش بر می گردد، مشخص کنیم. (بقره ـ143). بدین ترتیب نسخ در دوران پیامبر صلوات الله علیه ادامه پیدا کرد. گاهی ایشان حکمی را که خود معلوم کرده بود، نسخ می کرد. گاهی هم حکمی که پیامبر مشخص کرده بود، با آیه ای از قرآن نسخ می شد. گاهی هم دستوری که در یک آیه ی قرآن آمده بود، با آیه ای دیگر نسخ می شد. همه ی اینها البته از سوی خدا بود و دلایل مهمی داشت. با وفات پیامبر صلوات الله علیه امّا نسخ برای همیشه پایان پذیرفت و دیگر هیچ حکمی نسخ نمی شود؛ زیرا اسلام، آخرین دین، و محمّد صلوات الله علیه ، خاتم پیامبران است. [5]
📚[1] . المیزان ، ج 1 ، ص 249
[2] . برای اطلاع بیشتر رک به : 160 نساء ، 146 انعام و 118 نحل
[3] . برای اطلاع بیشتر رک به : 50 ال عمران
[4] . برای اطلاع بیشتر رک به : 157 اعراف
[5] . محتوای این بحث عمدتاً از کتاب البیان فی تفسیر القران نوشته مرحوم ایت الله سید ابوالقاسم خویی ، بخش النسخ فی القرآن و تفسیر نمونه ج 1 ص 388 اقتباس شد.
#قرآن_کریم
#قرائت_روزانه
#سوره_بقره
#نکته_صفحه۱۷_قرآن
#آیات_۱۰۶الی_۱۱۲_بقره
#دعای_کمیل
#محفل_مناجاتی_فیض_سحر
#بیت_الرضا_علیه_السلام
🔸https://eitaa.com/feyzesahar🔸
💠🔸نکات تفسیرص ۱۱۸ «بقره»🔸💠
اگر تعصّب و خودخواهی باشد؛ علم هم نمی تواند هدایت کند.
۱_ اهل کتاب قادر به تلاوت آن بودند ولی به خاطر داشتن روحیّه انحصارطلبی تلاوتها کارساز نبود.
«وَ هُمْ یَتْلُونَ الْکِتٰابَ»
۲_ خرابی مسجد تنها با بیل و کلنگ نیست؛ بلکه هر برنامهای که از رونق مسجد بکاهد؛ تلاش در خرابی آن است.
«مَنَعَ مَسٰاجِدَ اللّٰهِ»
۳_دشمن از در و دیوار مسجد نمی ترسد؛ ترس او از زنده شدن نام خدا و بیداری مسلمانان است.
«أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ»
۴_ مساجد سنگر مبارزهاند، لذا دشمن سعی در خرابی آنها دارد.
«سَعیٰ فِی خَرٰابِهٰا»
۵_ مسجد باید پررونق و پرمحتوا وهمانند سنگر فرماندهی نظامی باشد؛
همچنان که جاسوس از رخنه به مراکز نظامی در وحشت و اضطراب است، باید مخالفان و دشمنان نیز از نفوذ و ورود به مساجد، در ترس ونگرانی باشند.
«مٰا کٰانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوهٰا إِلاّٰ خٰائِفِینَ»
۶_ کسانی که با مقدّسات دینی به مبارزه برمیخیزند؛ علاوه بر قهرالهی در قیامت، گرفتار ذلّت وخواری دنیا نیز میشوند.
«سَعیٰ فِی خَرٰابِهٰا... لَهُمْ فِی الدُّنْیٰا خِزْیٌ»
( اگر سعی در خرابی ساختمانی که یادآور خداست؛ ذلّت دنیوی و عذاب اخروی دارد؛ پس کسانی که با شایعه و تهمت و تحقیر، قداست مردانی را شکستند که در جامعه یادآور خدا هستند، قطعاً در همین دنیا گرفتار ذلّت و نکبت خواهند شد.
۷_هرکاری که به فرمان خداوند بوده و رنگ الهی داشته باشد؛ وجه اللّٰه و عبادت است. «فَأَیْنَمٰا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّٰهِ»
۸_ خشوع و تواضع، در برابر کسی سزاوار است که تمام هستی از آن اوست؛ نه بتها و طاغوتهایی که از آفریدن حتّی یک مگس نیز عاجزند و قدرت نفع و ضرری ندارند.
«کُلٌّ لَهُ قٰانِتُونَ»
۹_ خداوند میتواند در یک لحظه همه هستی را بیافریند؛
«کُنْ فَیَکُونُ»
هرچند حکمتش اقتضا میکند که سلسله علل در کار باشد و به تدریج خلق شوند.
۱۰_ سنّت خداوند اتمام حجّت و بیان دلیل است، نه پاسخگویی به خواستهها و تمایلات نفسانی هر کس.
«قَدْ بَیَّنَّا الْآیٰاتِ»
#قرآن_کریم
#قرائت_روزانه
#سوره_بقره
#نکته_صفحه۱۸_قرآن
#آیات_۱۱۳الی_۱۱۹_بقره
#دعای_کمیل
#محفل_مناجاتی_فیض_سحر
#بیت_الرضا_علیه_السلام
🌸https://eitaa.com/feyzesahar🌸