May 11
May 11
این سرنوشت ماست: من رومی، تو زنگی
من لیلیِ صحرا، تو سربازی فرنگی
شبها تو با سیگار و جنگ و صلح بیدار
من چایِ شیرین، بیستون، عشقی کلنگی
هر وقت گریانم تو خندانی، و برعکس
بیزارم از این بازیِ الاکلنگی
در سنگ کاغذ قیچیِ این عاشقانه
من هرچه باشم تو همان سنگی که سنگی
من تن به عهدی ساده دادم با تو اما
دیدم تو صاحب امتیازی در زرنگی
از ما سیهچشمان مخواه آگاه باشیم
از راز و رمز کار با چشمان رنگی
افسوس قلب سادهٔ من دیر فهمید
از روز اول آمدی با من بجنگی
#انسیه_سادات_هاشمی
@folanipoem
بـالقلب نُـحب .. و بـالعقل نكره .. و بالاثنين نُصاب بالجنون !!
با دل، عاشق میشویم
با عقل، متنفر
و با هر دو دیوانه!
#جبران_خلیل_جبران
@folanipoem
تو با من شاد و من در مستی تو غرق غم بودم
که در آبادیِ تو زیر آوارِ ستم بودم
تو راضی بودی از من، از منِ از خویش ناراضی
برای تو زیاد اما برای خویش کم بودم
قسم خوردی که آبادم کنی آوارهام کردی
قسم میدادم اشکم را اگر اهل قسم بودم
مرا میکشت داغ اینکه با مثل تویی یک عمر
به همدم داشتن، تنها نبودن متهم بودم
زمانی که پیامت آمد و گفتی «خداحافظ»
محرّم بود و خوشبختانه نزدیک حرم بودم
نوشتم «بی تو هم دور و برم آدم فراوان است»
و در آن لحظه در اوج ترافیک ارم بودم
میان دستهها با اشکهای شوق میشستم
تمام کوچههایی را که با تو همقدم بودم
سپس رو به حرم کردم، دلم از کینه خالی شد
دوباره بازگشتم به زمانی که خودم بودم
#انسیه_سادات_هاشمی
@folanipoem
اجتماع دو نقیضیم برای خودمان
پادشاهیم و کنیزیم برای خودمان
بر سر تخت، شما توی سر هم بزنید
ما که در چاه عزیزیم برای خودمان
گرگ رفته است از این بازی و ما خوش داریم
بیجهت هی بگریزیم برای خودمان
میزبانیم و کسی جز خودمان مهمان نیست
خانهداریم و تمیزیم برای خودمان
خودمان خواستگار خودمانیم چه خوب!
خودمان چای بریزیم برای خودمان!
#انسیه_سادات_هاشمی
@folanipoem
کولهباری اگر از دست کسی میگیری
مطمئن باش که تا آخر راهش ببری
#انسیه_سادات_هاشمی
@folanipoem
لا أبالي، وإن أريقت دمائي
فدماء العشّاق دومًا مباحة
خون من هم بریزد مهم نیست
خونِ عاشق همیشه حلال است
شعر: #ابوالقاسم_الشابي
ترجمه: #انسیه_سادات_هاشمی
@folanipoem
حافظا! دیگر دلم را با غزلها خوش نکن
دردم از یار است و میدانم که درمان دوری است
#انسیه_سادات_هاشمی
@folanipoem
إذا كنت قاسياً يعشقك عشرة ، وإذا كنت طيباً يجرحك ألف.
اگر سنگدل باشی ده نفر عاشقت میشوند
و اگر مهربان باشی هزار نفر دلت را میشکنند
#نزار_قباني
@folanipoem
ليس كل شيء في القلب يقال، لذلك خلق الله التنهيدة ، الدموع ، النوم الطويل ، الإبتسامة الباردة ، ورجف اليدين.
نمیشود همهٔ حرفهای توی دل را به زبان آورد.
برای همین خدا آه، اشک، خواب طولانی، لبخندِ سرد و لرزش دست را آفرید.
#نزار_قباني
@folanipoem
لو كان للموت طفل، لأدرك ما هو موت البنين.
اگر مرگ بچه داشت
میفهمید مرگ فرزند یعنی چه
#نزار_قباني
توفیق قبانی پسر نزار قبانی در ۱۷ سالگی به دلیل بیماری قلبی از دنیا رفت.
@folanipoem
ای عقل من! ای قاضیِ ناعادل من!
یک بار جایت را عوض کن با دل من
آنجا ببین قد میدهی اصلا به چیزی؟
از عشق پیدا میکنی راه گریزی؟
اصلا برای عاشقی داری جوابی؟
یا میتوانی بعد از آن شبها بخوابی؟
رفتارهای عشق علت دارد اصلا؟
دیوانگی اینجا خجالت دارد اصلا؟
جای دلم بنشین غرورت را ببینم!
سرشاخ شو با عشق زورت را بببینم!
باید به او خیره شوی اما نلرزی
با «دوستت دارم» شنیدنها نلرزی
محکم بگیری ماهی بیتاب خود را
صیاد وقتی میکشد قلاب خود را
تو میتوانی بال روحت را بچینی؟
یا در توانت هست خوابش را نبینی؟
آن کس که میشستی گناهش را همینجاست
پس کو؟ بدیهایش از اینجا نیز پیداست؟
دیگر اگر چیزی نمیبینی نترسی
دائم اگر هم شاد و غمگینی نترسی
ما عاشقان خو کردهایم اینجا به کوری
یعقوبهای پیر تن داده به دوری
اما تو تا دیدی کم آوردی رها کن
مثل همیشه پای خود ما را فدا کن
جانی اگر مانده فقط بردار و برگرد
ما هم نمیگوییم قاضیمان کم آورد!
#انسیه_سادات_هاشمی
@folanipoem
سرزده آمد به مهمانی همانی که زمانی...
دستپاچه میشوم از این ورود ناگهانی
خستهٔ راه است و تنها آمده چرتی بخوابد
من غبار آلود در پیراهن خانهتکانی
مادرم راه اتاقم را نشانش میدهد، من
مضطرب از هرچه دارد در اتاق من نشانی
مینشینم گوشهای از آشپزخانه هراسان
امشب از دلشورهها تا صبح دارم داستانی
وای آن نقاشی چسبیده بر در را نبینی!
آه! آن تکبیتهای روی میزم را نخوانی!
آن پر لای کتاب حافظ، آن فال مکرّر
آن نشانِ لای قرآن، خط دور «لن ترانی»
صفحهٔ آهنگ محبوبش که میگفتم ندارم
وای... وای از «یاد ایامی که در گلشن فغانی...»
نه! تو را جانِ همان که دوستش داری کمد را
وا نکن آن نامهها و شعرهای امتحانی
نامههای خط خطی با تمبرهای عاشقانه
شعرهایی با ردیف شکبرانگیز «فلانی»
غرق در فکرم، اذان صبح میگویند، ای وای!
جانمازم! آن دعایی که... نمیخواهم بدانی!
#انسیه_سادات_هاشمی
@folanipoem
اجتماع دو نقیضیم برای خودمان
پادشاهیم و کنیزیم برای خودمان
بر سر تخت، شما توی سر هم بزنید
ما که در چاه عزیزیم برای خودمان
گرگ رفتهست از این بازی و ما خوش داریم
بیجهت هی بگریزیم برای خودمان
میزبانیم و کسی جز خودمان مهمان نیست
خانهداریم و تمیزیم برای خودمان
خودمان خواستگار خودمانیم چه خوب!
خودمان چای بریزیم برای خودمان!
#انسیه_سادات_هاشمی
@folanipoem
إنّ الحبّ لا یعیش بغیر الإحساس الدائم باحتمالية الفقدان
این احتمال همیشگیِ از دست دادن است که عشق را زنده نگه میدارد.
#احلام_مستغانمي
#وسوسه_جدایی
@folanipoem