🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...اِنّي اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ...
▫️ حرامی شمشیر را بالا برد؛ عبدالله خردسال، خودش را از دست عمه رهانید و به موقع رسید. عبدالله روی سینه ارباب، پرپر شد.
▪️ شاه پیام داد: بر ضد امام خمینی حرف بزن تا اعدامت نکنم!
طیب گفت: سلام من را به خمینی برسانید و بگویید خیلیها شما را دیدند و خریدند، ما ندیده شما را خریدیم...
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۶ ؛ #محرم
@follw_the_sun
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...وَاِلَي الْحَسَنِ...
▫️ خودش کربلا نبود، اما آقازادههایش، جای خالیاش را پر کردند. قاسم، شهادت را با طعم عسل چشید و عبدالله نشان داد فرزند حسن بودن یعنی چه.
▪️ حسن آقا وصیت کرد روی قبرش بنویسند: اینجا مزار کسی است که میخواست اسرائیل را نابود کند.
موشک اولین قدم بود. وعدهٔ ۲۵ سالهٔ آقا، زودتر اتفاق میافتد، اگر همرزمانش دست بجنبانند.
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۷ ؛ #محرم
@follw_the_sun
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...اَللَّـهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاكِرينَ...
▫️ عمه سادات، ذوالجناح را خونین و بدون سوار دید، پیکر ارباً اربا و ذبیح ششماهه دید.
شمر را روی سینه برادر و سر برادر را بر نیزه دید، اسارت امامش، جشن و پایکوبی مردم شام و مجلس شراب و هزار مصیبت دیگر دید، اما شکوه نکرد. با همه این مصائب فرمود: «ما رأیت الا جمیلا.»
▪️ پیکرش که از سوریه برگشت، پدر و مادرش هر دو به شکرانه شهادتش نماز خواندند. مادرش میگفت: نه ما قابل بودیم و نه پسر ما قابلی داشت، این لطفی بود که خدا قسمت ما کرد.
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۸ ؛ #محرم
@follw_the_sun
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...اِنّي سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ...
▫️ شب تاسوعا، شب عشق و عاشقی بود. صورتهایشان گل انداخته بود. نمازها طعم دیگری داشت، طعم خداحافظی. نگاهها، عاشقانه مولایشان را بغل میکردند و چهرهٔ عباس، دیدنیتر از همیشه بود.
▪️ نخستین بار بود که به پیادهروی اربعین میآمد. از آنهمه مهماننوازی عراقیها متعجب بود. میگفت: باورش سخته! ما هشتسال با اینها جنگیدیم، ولی حالا اینطور عاشق هم هستیم.
پدر گفت: قصهٔ حزب بعث از مردم جداست؛ اگه امروز دلهای دو ملت ایران و عراق به هم نزدیکه، فقط به خاطر حبّ حسینه. حبّ الحُسَین یجمعنا.
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۱۰ ؛ #محرم
@follw_the_sun
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداكُمْ...
▫️ روز تاسوعا برای فرزندان ام البنین اماننامه آورده بود. نگاه غضبناک عباس دلش را لرزاند، وقتی فرمود: خداوند، تو و امانت را لعنت کند...
▪️ قید دوستانش را زد، وقتی که فهمید آنها در موضعگیریهایشان، از خط قرمز او عبور میکنند. خط قرمزش، رهبر و نایب امام زمانش بود. این را از منش شهدا یاد گرفته بود.
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۱۱ ؛ #محرم
@follw_the_sun
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ…
▫️ همین که فهمیدند پسر علیست، محکمتر زدند؛ اسبها تاختند، خیمهها آتش زدند و انگشتر و گوشوارهها به تاراج بردند.
▪️ همین که فهمیدند منتظر امام زمانست، دوره و شکنجهاش کردند تا به رهبرش توهین کند، اما آقا در قلبش بود و با ضربات چاقو جداشدنی نبود.
آرمان، تنها آرمانش این بود: حسین زمانت را دریاب
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۱۵ ؛ #محرم
@follw_the_sun
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...وَاِلي رَسُولِهِ...
▫️ بارها دیده بودند که پیامبر مهربانیها، حسین را روی پاهایش مینشاند، میبوسید و سفارش اهل بیتش را به همه میکرد. در کربلا خوب جواب مهربانیاش را دادند!
▪️ وقتی سپاهیان فراوان محمد رسول الله را دید که ورزشگاه آزادی را مملو از حضور خود کردهاند، با بغض گفت: وای اگر امام زمان بیاید! چه میشود!
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۱۶ ؛ #محرم
@follw_the_sun
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...اَلسَّلامُ عَلَي الْحُسَيْنِ...
▫️ - هل من ناصر ینصرنی؟
هیچکسی نبود که لبیک بگوید.
+ میبینی حسین تنها شده است! چرا به پیکر کشتگانش مینگرد؟!
به خنده گفت: شاید امید دارد کسی از میان آنها دوباره به یاریاش بشتابد.
▪️ به شدت تشنه بود. تا اذان گفتند، با یک لیوان آب افطار کرد. همین که آب گوارا را نوشید، بغض کرد و اشک از چشمانش جاری شد. دست به سینه گذاشت و گفت: السَّلامُ علی الحسین…
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۲۲ ؛ #محرم
@follw_the_sun
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...وَشايَعَتْ وَبايَعَتْ وَتابَعَتْ عَلي قَتْلِهِ...
▫️ - آقا اجازه! قاتلان امام حسین، همان لشکر ۳۰ هزار نفری بود؟
+ نه! همهٔ کسانی که همراهی کردند، تدارک دیدند، آتشبیار معرکه بودند، دست زدند و هورا کشیدند و رقصیدند، همه و همه شامل لعن الهی هستند…
▪️ لباس آرمان را درآوردند و مظلومانه شهیدش کردند. دستان زنی که به زدنش تشویق میکرد، کسی که فیلمبرداری میکرد، آنکه سنگ میزد، آنکه چاقو زد، آنکه از قبل، در فضای مجازی در آتش فتنه دمیده بود، آنکه سکوت کرد، دستان همهشان از خون رنگین شده بود.
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۲۳ ؛ #محرم
@follw_the_sun
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ…
▫️ چقدر سخت گذشت؛ هرجا نگاه میکردند، سرهای روی نیزه و نیشخند شمر و نگاههای حرامیان به کاروانی بود که عباس نداشت.
▪️ بعد از دعای ندبه به دوستانش گفت: چه جمعهای بشه وقتی که آقا بیاد و ما به جای ندبهخوندن، بند پوتینهامون رو محکم گره بزنیم؛ یه «یامهدی» بگیم و همرزم شهدا بشیم.
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۲۷ ؛ #محرم
@follw_the_sun
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...لَقَدْ عَظُمَ مُصابي بِكَ…
▫️ خطبههای آتشین عمه و تبیین امام سجاد، شام را به آتش کشید. خیلیها زار زدند، اشک ریختند، توبه کردند؛ حتی قیام «حَرّه» را به راه انداختند. اما چه سود که امامشان به قتلگاه رفته بود.
▪️ شب عملیات، روضه که خوانده میشد، اشکها به همه قوت جنگ میبخشید. همه آمده بودند تا حرف نایب امام زمین نماند. اینها رزمایش ظهور بود.
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۲۸ ؛ #محرم
@follw_the_sun
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...اَللَّـهُمَّ ارْزُقْني شَفاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ…
▫️ پیش از آغاز جنگ، امام او را آزاد و از نبرد معاف کرد.
«جون» اما امامش را تنها نگذاشت و در میدان، نبردی جانانه کرد.
لحظه شهادت، امام اینگونه دعایش کرد:
«خدایا! رویش را سفید و بویش را خوش گردان و با نیکان محشورش کن...»
«بنی اسد» در حالی پیکر او را دفن کرد که دعاهای امام در حقش مستجاب شده بود.
▪️ چندین هفته در کما بود.
دکترها از بازگشتش ناامید شده و منتظر رضایت خانواده برای اهدای اعضایش بودند.
ظهر عاشورا، مادرش حضرت زهرا را به امام حسین قسم داد. ۱۰ دقیقه بعد، جوان به هوش آمد.
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۳۰ ؛ #محرم
@follw_the_sun
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─