🌷 #رمان_واقعی_نسل_سوخته 🌷
#قسمت_هشتاد_و_دوم
شرافت
تمام وجودش می لرزید ...
پیداش کردیم ... یه دختر بود ... به زور سنش به 16 می رسید ...
یکم از تو بزرگ تر ...
نفسم بند اومد ... حس می کردم گردنم خشک شده ... چیزی رو که می شنیدم رو باور نمی کردم ...
خدا شاهده باورم نمی شد ... اون صحنه و جنازه ها می اومد جلوی چشمم ... بهش نگاه می کردم ... نمی تونستم باور کنم ... با همه وجود به زمین و زمان التماس می کردم... اشتباه شده باشه ...
برای بازجویی رفتیم تو ... تا چشمش به ما افتاد ... یهو اون چهره عادی و مظلوم ... حالت وحشیانه ای به خودش گرفت... با یه نفرت عجیبی بهم زل زد و گفت :😡
« اگر من رو تیکه تکیه هم بکنید ... به شما کثافت های آدم کش هیچی نمیگم ... من به آرمان های حزب خیانت نمی کنم ...»
می دونی مهران؟ ... اینکه الان شهرها اینقدر آرومه ... با وجود همه مشکلات و مسائل ... مردم توی امنیت زندگی می کنن ...
فقط به خاطر #خون_شهداست ... شرافت و هویت مردم هر جایی به خاکشه ... ولی شرافت این خاک به مردمشه ... جوون های مثل دسته گل ... که از عمر و جوونی شون گذشتن ...
این نامردها، شبانه می ریختن توی یه خونه ... فردا، ما می رفتیم جنازه تکه تکه شده جمع می کردیم ...
توی مشهد ... همون اوایل ... ریختن توی یکی از بیمارستان * ... بخش کودکان ... دکتر و پرستار و بچه های کوچیک مریض رو کشتن ...
نوزاد تازه به دنیا اومده رو توی دستگاه کشتن ... با ضرب ... سرم رو از توی سر بچه کشیده بودن... پوست سرش با سرم کنده شده بود ...
هر چند ، ماجرای مشهد رو فقط عکس هاش رو دیدم ... اما به خدا این خاطرات ... تلخ ترین خاطرات عمر منه ... سخت تر از دیدن شهادت و تکه تکه شدن دوست ها و همرزم ها ... و می دونی سخت تر از همه چیه؟ ... اینکه پسرت توی صورتت نگاه کنه و بگه ... مگه شماها چی کار کردید؟ ... می خواستید نرید ... کی بهتون گفته بود برید؟ ...
یکی از رفیق هام ... نفوذی رفته بود ... لو رفت ... جنازه ای به ما دادن که نتونستیم به پدر و مادرش نشون بدیم ...
ما برای #خدا رفتیم ... به خاطر خدا ... به خاطر دفاع از مظلوم رفتیم ...
#طلبی_هم_از_احدی_نداریم ...
اما به همون خدا قسم ... مگه میشه چنین جنایت هایی رو فراموش کرد؟ ... به همون خدا قسم ... اگه یه لحظه ... فقط یه لحظه ... وسط همین #آرامش ... مجال پیدا کنن ...
کاری می کنن #بدتر از گذشته ...
ادامه دارد...
🌸نويسنده:سيدطاها ايمانی🌸
https://eitaa.com/asheqaneh_arefaneh
🎓 #ڪــ🎒ــــلاس درس مهدویت
💠 شناخت امام مهدی"عج" از دوران #تولد تا #حکومت جهانی:
⬅️ #قسمت_هشتاد_و_دوم
🔰حکومت امام مهدی(عج)
🔹الف): برنامه اقتصادی
🌹امام علی(ع) فرموند:
«... وَلَوْ قَدْ قامَ قائمُنا لاََنْزَلَتِ السَّماءُ قَطْرَها وَ لاََخْرَجَتِ اْلاَرْضُ نَباتَها:
👈و چون قائم ما قیام کند، آسمان باران میریزد و زمین گیاه بیرون میآورد. در زمان حاکمیت آخرین حجّت حقّ همه زمین و امکانات آن در اختیار امام خوبان قرار میگیرد تا سرمایه ای کلان برای پی ریزی اقتصادی سالم فراهم شود. [1]
✳️ امام باقر علیه السلام فرمود:
« تُطْوی لَهُ الاَْرْضُ وَ تَظْهَرُ لَهُ الْکُنُوزُ:
زمین برای او پیچیده میشود (در لحظه ای از نقطه ای به نقطه دیگر میرود) و تمام گنجهای آن برای او آشکار میگردد. » [2]
1⃣ توزیع عادلانه ثروت
📌 از مهمترین عوامل اقتصاد بیمار در جوامع بشری، انباشته شدن ثروت در نزد گروهی خاصّ است. همیشه اینگونه بوده است که افراد یا جمعیتهایی که برای خود به هر دلیل امتیازی قائل بوده اند بر انبارهای ثروت عمومی چنگ انداخته و آن را در جهت منافع شخصی و گروهی به کار برده اند.امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با اینان مقابله خواهد کرد و ثروت همگانی را در اختیار همگان خواهد گذاشت و عدالت علوی را به همه نشان خواهد داد.
♻️امام باقر علیه السلام فرمود:
«اِذا قامَ قائمُ اَهْلِ الْبَیتِ قَسَّمَ بِالسَّویة وَعَدَلَ فِی الرَّعِیةِ...
👌وقتی قائم خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قیام کند (اموال را) به مساوی تقسیم میکند و در میان خلق به عدالت رفتار میکند. [۳]
⏪ در زمان آن حضرت اصل مساوات و برابری به اجرا در میآید و همگان از حقوق انسانی و الهی خود بهره مند میشوند.
🔗ادامه_دارد..
✍..پی نوشت ها:
📂[۱]. بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۱۰۴ خصال / ۶۲۶.
📂[۲]. کمال الدین، ج ۱، باب ۳۲، ح ۱۶، ص ۶۰۳.
📂[۳]. الغیبة نعمانی، باب ۱۳، ح ۲۶، ص ۲۴۲.
📚کتاب نگین آفرینش/جلد(1)..!
#شناخت_امام_مهدی"عج"
#کلاس_درس_مهدویت
@ashrazaminezhoor
─═इई🍃🌷🍃ईइ═─