eitaa logo
🌱 برای آگاهی 🌱
365 دنبال‌کننده
17 عکس
5 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ تیم ملی حکومتی؟! تیم ملی فوتبال ایران در سال ۱۳۵۶ به جام جهانی آرژانتین راه یافت. ولیعهد نوجوان در کار مربی دخالت آشکار می‌کرد. حشمت مهاجرانی، سرمربی تیم ملی، افسر شهربانی بود. هوشنگ دیده‌بان مامور ارشد ساواک، دبیر فدراسیون فوتبال بود، کامبیز آتابای فامیل نزدیک شاه، رییس فدراسیون بود. پرویز قلیچ‌خانی بهترین بازیکن تاریخ ایران در آستانه بازی‌های مقدماتی جام جهانی، برخلاف میل خودش از تیم ملی کنار گذاشته و بازنشسته اجباری تیم ملی شد. هنگام بدرقه، اغلب بازیکنان تیم ملی دست محمدرضا شاه را هم بوسیدند. تیرماه ۱۳۵۷ روزهای اوج‌گیری انقلاب اسلامی است. تیم ملی ایران اولین بار است که موفق شده به جام جهانی فوتبال راه پیدا کند. ✅ همه از حضور در تیم ملی آرژانتین خوشحالند. در مسجد و دانشگاه و بازار که کانون‌های انقلاب هستند صحبت از بازی‌های تیم ملی است. 🔸 هیچکس تیم ملی را نماینده شاه نمی‌داند. ✍🏼 دکترسیدعلی موسوی
مردی به سرعت و چهارنعل، با اسبش می تاخت. اینطور به نظر می رسید که به جای بسیار مهمی می رفت. مردی که کنار جاده ایستاده بود، فریاد زد؛ کجا می روی؟ مرد اسب سوار جواب داد: نمی دانم از اسب بپرس! این داستان زندگی خیلی از مردم است. آنها سوار بر عادتها و باورهای غلطشان می تازند، بدون اینکه بدانند به کجا می روند… |📕| ‌|✍️🏻| دارن هاردی
تصور کن یکی به شما بگه دولت ایران بخشنامه کرده دیگه کسی در ادارات حق نداره موبایل خود را شارژ کند و می‌خواهیم صرفه جویی کنیم. فردای آن روز چند هزار تحلیل از غرب و شرق زده ها بیرون میاد که ایران کارش تموم شد و سقوط کردیم. ✓ ممنوعیت شارژ تلفن همراه در ادارات لهستان به دلیل بحران انرژی!
می‌بینی؟ مثل ستاره پخش‌مان کرده‌اند توی این صفحه سیاه که هر کدام‌مان جایی برای خودمان سوسو بزنیم که مثلا هستیم. اما نمی‌دانیم در کدام منظومه می‌چرخیم، برای چی می‌چرخیم، و چقدر می‌چرخیم... |📔| فریدون سه پسر داشت |✍🏻| عباس معروفی
هدایت شده از کانال حمید کثیری
مجله تایم زنان ایرانی را «قهرمانان سال» نامیده و مثل همیشه آن طرفی‌ها شروع به پروپاگاندا برایش کرده‌اند! اما حتی چند نفرشان هم مقاله را نخوانده!!! از اساتیدشان گرفته تا نوچه‌ها! چه متن‌های رسایی برای تایم و زنان ایرانی نوشته‌اند! طرف متن نوشته با عنوان «ارابه‌ی ایزدبانو» و چه رپرتاژی برای تایم رفته!! اما همین مقاله تایم، یک مقاله‌ی کاملاً نژادپرستانه است. زنان ایران را یک مشت «بَربَرِ وحشی» معرفی کرده که الان در حال نزدیک شدن به سفید پوستان هستند!! زنانی که خود را آنقدرها هم ایرانی نمی‌دانند ... 👈 جلد تایم به صورت فله‌ای استوری و پست و توییت شد اما نمی‌دانند غربی‌ها اگر اعتباری به خاورمیانه‌ای‌ها (غرب آسیایی‌ها) می‌دهند، آن هم از سر لطف و ترحم است نه اینکه ما را هم‌شأن و هم‌جنس خودشان بدانند ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
صبح پنجشنبه که برای شرکت در کلاس از خانه بیرون رفتم، فکر نمی‌کردم، تا چند ساعت دیگر، دیدن دوباره مادرم، آروزی دست نیافتنی باشد که برای رسیدن به آن به آب و آتش بزنم. نیم ساعت بعد از اذان ظهر کلاس ادامه پیدا کرده بود. بعد از کلاس نگاهی به صفحه‌ی گوشی انداختم. هجده تماس بی‌پاسخ از مامان و خانواده، در همین نیم ساعتی که گوشی را نگاه نکردم. عجیب بود، سابقه نداشت، مامان در نیم ساعت با گوشی لمسی که تازه خریده و خیلی هم به آن تسلط ندارد، پانزده بار زنگ بزند. سه بار دیگر هم کار خواهر بزرگم بود. نشاط کلاس و بی‌خبری از اخبار گوشی هم اجازه نداد، استرس نگیرم. قلبم تند تند می‌زد، چه‌خبر شده بود؟! فکر می‌کردم اتفاقی برای مامان یا یکی از اعضای خانواده افتاده. به مامان زنگ زدم. صدای هق هق گریه‌های مامان، نگرانی‌ام را بیشتر کرد. وسط گریه‌های مامان فهمیدم، در همین ساعت‌هایی که سرکلاس بودیم، کرج ناامن شده. مامان صدایش می‌لرزید و می‌گفت؛ (چه طور میایی خونه؟! کاش نمی‌رفتی؟!) و من از همه جا بی‌خبر، دل داری‌ش می‌دادم که خبری نیست و نگران نباش. بادمجان بم آفت ندارد. صحیح و سالم می‌رسم. گوشی را که قطع کردم، نگاهی به گروه مجازی کلاس بعد انداختم.‌ فیلم‌هایی که فرستاده بودند، باز نشده هم بوی خون و خون‌ریزی و وحشت می‌داد. با سنگ و قمه اتوبان کرج را بسته بودند و به جان مردم افتاده بودند. فیلم کشتن شهید عجمیان، دست به دست می‌شد و من هیچ وقت دل باز کردنش را پیدا نکردم. بچه‌ها رفتند و چون فکر نمی‌کردم کلاس بعد برگزار نشود، توی موسسه تنها ماندم.‌ بچه‌های کلاس بعد یکی یکی زنگ می‌زدند و می‌گفتند، به خاطر ناامنی خیابان‌ها نمی‌آییم. یکی از بچه‌ها تا نزدیکی موسسه آمده بود و چون پدرش دل نگران بود، برگشت. تنها توی موسسه‌ای که نزدیک ناامنی‌ها بود، مانده بودم و به این ماجرای عجیب و غریب فکر می‌کردم. کوچه پس کوچه‌هایی که نیم‌ساعت قبل امن بود، حالا در سالگرد چهلم همشهری‌ که رسانه‌ها سنگش را به سینه می‌زدند برای هزاران دختر دیگر ناامن شده بود. سایه‌ای را پشت در شیشه‌ای موسسه دیدم. شیشه ابری بود و دقیق هویت شخص مشخص نبود. عرق روی پیشانی‌ام نشست. صدای قلبم را می‌شنیدم. دلم می‌خواست وصیتم را داخل گوشی ضبط کنم. منتظر بودم، همین الان در موسسه باز شود و فردی با قمه داخل بیاید. تمام صحنه‌های ترسناک این روزها که در شبکه‌های مجازی دیده بودم، در ذهنم مثل یک فیلم تند مرور شد. در موسسه باز شد. نفس راحتی کشیدم، یکی از بچه‌ها امده بود. دوست داشتم سفت بغلش کنم. دوستی که شاید هیچ وقت فکر نمی‌کردم روزی محتاج در آغوش کشیدنش باشم. دوستی که شاید تا دقایقی دیگر برای از دست دادنش داغ‌دار می‌شدم. کلاس کنسل شد هرچند استاد، خودش را با هر زحمتی بود رسانده بود اما برگزاری کلاس بدون بچه‌ها امکان پذیر نبود. استاد هم دل نگران دختر نوجوانش بود که رفته بود آخر هفته‌، پارک، کمی قدم بزند. کارهای عادی که هر روز بخشی از زندگی ما بود حالا دور از دسترس‌ترین کار ممکن تلقی می‌شد. حال و روز ما از شنیدن خبر تکه پاره شدن مردم، خوب نبود. از موسسه بیرون آمدم، دوستم و همسرش تا خانه همراهم آمدند و مامان برای سلامتی‌شان پانصد بار دانه‌های تسبیح چوبی را بالا و پایین کرد. به خانه که رسیدم، مامان سفت بغلم کرد. انگار از جنگ برگشته بودم. فشارش بالا رفته بود. سعی کردم آرامش کنم. چندبار هم‌ را بغل کردیم و توی بغل هم گریه کردیم‌. مگر کجا رفته بودم؟! یکی یکی به خواهرها خبر دادم که رسیدم از یک کلاس ساده که هر هفته می‌رفتم و راحت برمی‌گشتم. بعدتر خبری شنیدم که حالم را بدتر کرد. همان روز توی همان اتوبان کرج، یکی از آشنایان، دستش زیر این ناامنی شکست. مرد جوانی که در یک روز معمولی داشت سرکار می‌رفت. مرد جوانی که کارگر بود و هنوز هم که هنوز است از جیب هزینه‌های درمان دستش را می‌دهد. معلوم نیست، دست این کارگر دیگر دست شود. به چه جرمی؟! به جرم عبور از اتوبان، برای رفتن سرکار. بی‌گناه کتک خورده بود. هزینه درمان، هزینه اجاره خانه، بدون رفتن سر کار، برای یک کارگر روز مزد، اگر ناامنی نیست، چیست؟ باورم نمی‌شد، چند ساعت ناامنی، خانواده کوچکم را این‌گونه درگیر کرده باشد. حالا بعد گذشت چند هفته، خبری دیدم که مجبورم کرد، اتفاق‌های آن روز کرج را بنویسم. می‌گویند اعدام نکنید. راست می‌گویند، اعدام نکنید، چون آن‌ها هیچ وقت طعم ناامنی را در برج‌های مجلل‌شان مثل ما مردم عادی کف کوچه و خیابان، نچشیدند. چون همیشه، خون ما مردم عادی فدا شده تا آن‌ها در امنیت، پول روی پول بگذارند. اعدام نکنید! تا دیدن عزیزان‌مان بزرگترین آرزوی‌مان شود. اعدام نکنید! تا سلبریتی‌ها و رسانه‌ها از خون ما مردم عادی، زالو وار بخورند و زنده بمانند. 🆔 @behesht_media
📝رسانه شناسی اعتراضات و تکنیکهای شناختی 🔸انسانهای نخستین برای تأمین غذایشان بسیار اهل سفر بودند و چون مثل انسان امروزی یخچال نداشتند «آزادی» بیشتری در مسافرت داشتند. آنها در زمستانها حوالی استوا سکونت میکردند و در تابستان به مناطق نزدیک قطبها مهاجرت می کردند. 🔹وقتی به استوا میروید توقع گرما دارید و وقتی به قطب میروید توقع سرما دارید و قاعدتا کاپشن تنتان میکنید حالا تصور کنید همه چیز به هم بریزد و قطب گرم شود و در استوا برف ببارد. در این حال یک و استرس در مخاطب ایجاد میشود. این روایت یک شیوه رسانه ای است که اصطلاحاً به آن می گویند. 🔸قاعدتا وقتی که میشود مردم باید کنند وقتی که اعتراض می کنند باید بیایند وقتی کف خیابان می آیند؛ یعنی زدوخورد و هزار مسئله دیگر رخ میدهد. این حالت استوا گرم و قطب سرد است؛ اما ناگهان رسانه میگوید باید محیط را برعکس کنیم، یعنی زمانی که همه چیز آرام است با یک مسئله ساده مردم را به کف خیابان می آورند برای مثال رسانه ها تلاش میکند به خاطر یک مؤسسه مالی و اعتباری کوچک، همه مردم را به کف خیابان بیاورند و آن را معضل همگانی کنند. 🔹نتیجه این تکنیک تلاش برای پیوستن به میباشد و فرد احساس میکند اگر همراه جمعیت و محیط معکوس سازی شده، همراه نشود یا به عبارتی در استوا کاپشن نپوشد دچار استرس خواهد شد. 🔸امروزه آنچه تبدیل به میشود نوعی صحنه پردازی برای روشن نگه داشتن آتش اعتراضات در بستر است. 🔹رسانه از شهرهای مختلف به عنوان ساخت کلیپ و فیلم اغتشاشات استفاده می کند؛ و مکرر مشخص شده که این بازداشت شدگان از ساکنین همان شهر نبوده و برای اجرای پروژه شان کرده اند. 🔸بخش تأسف انگیز ماجرا اینجاست که این فیلم ها اغلب با نقش آفرینی واقعی برخی ساخته میشود. در واقع خیلی ها نمیدانند در حال بازی در یک صحنه از پیش طراحی شده هستند. همه چیز برایشان مثل فیلم به نظر میرسد. ستاره این فیلم نقش مردی را بازی میکند که بدون آنکه بداند از همان زمان تولد در یک نمایش تلویزیونی شبیه سازی شده، زندگی میکند. 🔹رسانه امروز، بیانگر فیلمی است که در صحنه ی نمایش و فیلم برداری جمعیت حداقلی میخواهند با ، کوچک، ، استوای گرم و قطب آرام کشورمان را دستخوش کنند!!!        با ما همراه باشید @Dr_bavir
📣دعوای ضدانقلاب دوباره بالا گرفت؛ «فرخ‌نژاد» پول گرفته است 🔺گفت‌وگوی تلویزیونی حمید فرخ‌نژاد با شبکه تلویزیونی اینترنشنال وابسته به عربستان سعودی موجب شد تا بار دیگر اختلافات و دعواهای ضدانقلاب نمایان‌تر شود. 🔺کیوان عباسی مدیر شبکه تلویزیونی منوتو وابسته به سلطنت‌طلب‌ها که اختلافات عمیقی با اینترنشنال دارد، در توئیتی نوشت: «یک سلبریتی معروف اول گفت با هیچ رسانه ایرانی مصاحبه نمی‌کنه بعد از کجا سر درآورد!» 🔺وی پیش از این در توئیتی اینترنشنال را «سیمای ریاض» نامیده بود و در واکنش به خبر راه‌اندازی بخش فارسی‌زبان تلویزیون ترکیه (تی‌آرتی) نوشت: «رقابت سیمای ریاض با سیمای آنکارا برای هدایت افکار عمومی ایرانیان؛ گویا ترکیه هم قراره برای ایرانیان شبکه تلویزیونی فارسی‌زبان دولتی راه بندازه. بیچاره مردم ایران.» 🔺همچنین تلویزیون منوتو در یک برنامه‌ به تجزیه‌طلبی اینترنشنال واکنش نشان داد و در صوتی که از سالومه سیدنیا مجری آن شبکه منتشر شده بود، درخصوص مصی علی‌نژاد افشاگری و تجارتی که با اعتراضات می‌کند، افشاگری کرد. 🔺شهرام همایون از ضدانقلاب‌ها نیز در یک برنامه تلویزیونی واکنش تندی به حضور فرخ‌نژاد در شبکه اینترنشنال نشان داد و گفت که او برای گفتگو، پول گرفته است. 🔺همایون گفت: «حرف می‌خواهید بزنید در یوتیوب بزنید و جایی نروید. این جهل سیاسی تا کجا؟ همه این‌ها به پول برمی‌گرده؛ به این کارها مزدوری گفته میشه، مزد می‌گیره کار انجام میده.» 🔺علاوه بر منوتو و برخی از شبکه‌های ضدانقلاب، بی‌بی‌سی فارسی نیز در ماجرای فایل صوتی لو رفته رعنا رحیم‌پور با شبکه اینترنشنال اختلافات جدی پیدا کرد. رحیم‌پور در آن فایل گفت که شبکه اینترنشنال ماموریت دارد تا با تجزیه‌طلبان گفتگو کند. اینترنشنال هم پاسخ داد: بی‌بی‌سی و رعنا رحیم‌پور عمّال ایران هستند! مشرق @Dr_bavir
هدایت شده از عصر زنان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ این کلیپ حاوی خاطرات ناگواری از دختران ایزدی است که در چنگال داعش اسیر بودند! 🛑 درمرداد ۹۳ شهر شنگان واقع در استان موصل هدف قتل عام گروه تروریستی داعش قرار گرفت و پنج هزار زن و کودک ربوده شده و به عنوان برده درمناطق تحت سیطره داعش و کشورهای عربی فروخته شدند. 🛑 سرانجام سنجار(شنگال) در آذر ۹۳ با ورود مستقیم سردار و المهندس و به درخواست مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق از محاصره‌ی نیروهای د.ا.ع.ش خارج شد و بسیاری از زنان ایزدی که به اسارت ایشان درآمده بودند آزاد شدند. 📥 متن یادداشت 🔻 پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان 🌐|@asrezanan_ir|
هدایت شده از رحا مدیا
🖼 مردم پر افتخار و سربلند ایران جان من هزاران بار فدای شما... ✍🏻 🆔@resalathozehenghelabi
هدایت شده از رحا مدیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اعتراض یک زن خانه‌دار به وضعیت و کیفیت ساخت مسکن بصورت عمودی و آپارتمان نشینی در حضور رهبر انقلاب 💠 زنان خانه‌دار، قشر عظیمی از زنان جامعه ایرانی را تشکیل می‌دهند که در کمال ناباوری امورات و مطالبات این قشر نه در سیاستگذاری‌ها لحاظ می‌شده و نه تریبونی درخورد شان و جایگاه‌شان داشته‌اند تا مطالبات و اعتراضات بحق خودشان را به زبان بیاورند. 💠 امروز به نمایندگی از زنان خانه‌دار، یک مطالبه بحق، کلان و مدبرانه را در حضور رهبر انقلاب فریاد می‌زند. 💠 ازجمله الزمات تشویق به تشکیل خانواده و فرزندآوری، توجه به معماری و هویت شهری و اولویت بخشی به زنان خانه‌دار در معماری خانه‌های مسکونی است، که باید دانست مسئولین امر تا چه اندازه به این اولویت توجه دارند؟!
«رومئو و ژولیت» پس از ۵۵ سال از کمپانی سازنده فیلم شکایت کردند 🔹«الیویا هاسی» و «لئونارد وایتینگ» بازیگران اصلی فیلم «رومئو و ژولیت» (محصول ۱۹۶۸) از کمپانی فیلمسازی پارامونت به دلیل پخش تصاویر نیمه‌برهنه از آنان در این فیلم در زمانیکه زیر سن قانونی بوده‌اند، شکایت کردند. 🔹هاسی و وایتینگ که در زمان ساخت فیلم، ۱۵ و ۱۶ ساله بوده‌اند در شکایت خود اعلام کرده‌اند که در طول ۵۵ سال گذشته استرس و فشارهای روحی روانی زیادی را بابت انتشار این تصاویر متحمل شده‌اند. 🔹آنها از کمپانی پارامونت به خاطر بهره‌کشی جنسی از خود به عنوان دو بازیگر نوجوان تقاضای ۵۰۰ میلیون دلار غرامت کرده‌اند.
🔻 تأمّل در پیامدهای یک اعدام! ✍🏻یکی از کاربران فضای مجازی نوشت: ♨️ پیامدهای سیاسی، امنیتی و تئوریک اعدام اکبری جاسوس انگلیس از این قرار است: 1️⃣ استحاله های فکری توهّم نیست، واقعیت است! 2️⃣ حتی سوابق انقلابی_رزمندگی هم شرط کافی نیست! 3️⃣ استقلال ایران خط قرمز است و انگلیس هیچ حق دخالتی ندارد! 4️⃣ پروژۀ نفوذ در ارکان نظام پایان ندارد! 6️⃣ یک ملت منتظر عذرخواهی روحانی، ظریف و شمخانی اند.
نکته ی بجای محمد حسین پویانفر👌🏻✅
📌گزارش تایم علیه اینفلوئنسرها و کسانی که زیاد حرف می‌زنند 🔹طرح جدید مجله‌ی تایم علیه بسیاری از اینفلوئنسرها، بلاگرها و همه کسانی است که در اینستاگرام و توئیتر و دیگر شبکه‌های مجازی مرتبا نوشته‌هایی می‌گذارند و حرف میزنند تا فالوور جذب کنند و خودی نشان دهند. 🔹در گزارش اصلی این شماره مجله تایم آمده است: «ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که زیاد حرف زدن را تشویق و تقاضا می‌کند. ما می‌توانیم یک میلیون فالوئر در توییتر جذب کنیم، در اینستاگرام اینفلوئنسر شویم، ویدیویی منتشر کنیم که وایرال شود. ما توییت می‌کنیم فقط برای آنکه توییت کرده باشیم، حرف می‌زنیم فقط برای آنکه حرف زده باشیم. با این حال بسیاری از قوی‌ترین و موفق ترین مردم دقیقا عکس آن عمل می‌کنند.به جای آنکه در جستجوى توجه باشند از کانون توجهات دوری می‌کنند. وقتی از آنها خواسته می‌شود سخن بگویند دقت می‌کنند.» هفت
لزوم تقویت تفکر انتقادی در حوزه رسانه‌های معاصر نویسنده: جواد حیدری (پژوهشگر اندیشه سیاسی) اخیراً انتشارات آکسفورد کتابی منتشر کرده به اسم «کاربست تفکر انتقادی بر رسانه‌های مدرن» [=Applying Critical Thinking to Modern Media]. به نظرم داشتن تفکر انتقادی در حوزه‌ی رسانه بسیار مهم هست. در این کتاب شش اصل تفکر انتقادی  در مواجهه با رسانه رو بیان کرده: ۱. شکاکیت معقول [Reasonable skepticism]: این عادت را در خودمان بپروارنیم که هر ادعایی رو قبول نکنیم مگر این که ادله‌ی موجهی برای قبول آن در اختیار داشته باشیم و در برابر این وسوسه مقاومت کنیم که به صورت خود به خود و اتوماتیک به هر خبری باور آوریم. ۲. فراشناخت [Metacognition]: این توانایی را در خود ایجاد کنیم که به‌صورت نقادانه درباب باورها و ارزش‌های خودمان بیندیشیم. ۳. نظر کلی [Overview perspective]: ادعاها و عقاید را دربافت و زمینه‌ای ارزش‌گذاری کنیم که تمام اطلاعات مربوط را تا حد ممکن در اختیار داشته باشیم. ۴. گشودگی [Openness]: آمادگی داشته باشیم که عقایدی متفاوت از عقاید خودمان را بررسی کنیم و سعی کنیم دیدگاه‌های مخالف را تا حد ممکن فهم کنیم. فهم دیدگاه مخالف با قبول آن فرق دارد. ۵. تواضع فکری [Intellectual humility]: قبول کنیم که محدودیت داریم و بپذیریم که همیشه احتمال دارد که دچار خطا شویم و داوری را به حالت تعلیق در آوریم مگر این که تمام اطلاعات مربوطه را هم در اختیار داشته باشیم و هم فهم کرده باشیم. ۶. مسئولیت [Responsibility]: قبول کنیم که باورها و اعمال ما در حوزه‌ی آنلاین و آفلاین پیامدهای زیادی دارد و نسبت به این پیامدها مسئولیت داریم. 🍃 @foragahi
🥣چرا قیمه ها رو می ریزی تو ماستا! ⁉️تکنیک واقعیت مجهول 🏟︎احتمالاً شما هم دیده‌اید گزارشگر وقتی تیم محبوبش شکست می‌خورد، می‌رود سراغ حاشیه‌ها ... داوری که بد سوت زد، چمن زمین که خراب بود و نور ورزشگاه که کافی نبود و ازاین‌دست بهانه‌ها. به این تکنیک در رسانه واقعیت مجهول گفته می‌شود. 🏅این تکنیک در اتفاق‌های خوب ایران استفاده می‌شود. وقتی در کشور یک خبر خوب اتفاق می‌افتد که ابعاد ملی دارد رسانه‌های بیگانه هم دقیقاً همین کار را می‌کنند، اصل خبر را می‌گویند؛ اما برایش می‌سازند. 🌁در این تکنیک رسانه یک موضوع را مطرح می‌کند که به‌عنوان یک واقعیت رخ‌داده و آحاد مردم آن را لمس کرده‌اند با پرداخت به حواشی و داستان‌های مبالغه انگیز، شما را مجهول می‌کند که نسبت به آن فاصله می‌گیرید و نسبت به آن پیدا می‌کنید. ⚡️︎در این تکنیک می‌خواهند به دلایل قطع برق اشاره کنند. آیا میزان مصرف برق ایرانی‌ها خیلی بالاست؟ آیا سرمایه‌گذاری در صنعت برق ایران انجام نشده است؟ آیا صنعت برق بسیار فرسوده شده؟ آیا دولت به فکر مردم هست یا نه؟ تمام موارد بالا را اعلام می‌کنند بعد می‌گویند برقی که دارید به عراق، سوریه و صادر می‌شود، پس این عامل قطع برق است، کدام عراق، عراقی که به کنسولگری ایران حمله کرد. 🇮🇶بنابراین، آن‌قدر از عراق می‌گویند که واقعیت‌های قطع برق را فراموش کنید و مجهول یک واقعیت را طراحی می‌کنند و بعد شایعات را به خدمت می‌گیرند و در مسیر اجرای تکنیک علوم‌شناختی نقش‌آفرینی می‌کند. ⚖️جلب‌توجه به با حاشیه راندن واقعیت‌ها، نوعی و به است که با وقت‌گذاری بیشتر بر مسائل حاشیه‌ای می‌تواند مخاطب را در برساند. 🥘شاید شما هم این جمله رو شنیده باشید که آقا قیمه‌ها رو ریختی تو ماستا ! این جمله موقعی استفاده می‌شود که فرد موضوعی نامرتبط در یک جایگاه نامرتبی استفاده می‌کند و می‌خواهد از واقعیت را به ما نشان دهد. 🍃 @foragahi
خیلی‌ها فکر می‌کنند «ریا» فقط ریش بگذاری و با صلوات‌شمار صورتی روی انگشتت ذکر بگویی و جای مهر بر پیشانی داشته باشی و ولاالضالینت را بکِشی. اما نه. اینها شاید زمانی مصداق بارز ریا بود اما ریا منحصر به این چیزها نیست. ریا حتی قبل از اسلام هم بوده است. ریا حتی در کشورهای سوسیال موسیال دموکرات هم ممکن است میان آتئیست‌جماعت دیده شود. چون «ریا» برخلاف آنچه جوجه‌روشنفکران ایرانی فکر می‌کنند، تظاهر به رفتارهای مذهبی نیست. بلکه ریا یعنی «تظاهر به داشتن یک ارزش، درحالی‌که فرد از آن ارزش به‌دور باشد». زمانی شاید یقه‌بستن و ریش گذاشتن و جای مهر بر پیشانی کوفتن، برای یک عده آب و نان داشت. اما حالا ارزش‌ها عوض شده است. الان خیلی از مردم بخاطر مذهبی‌بودن فحش می‌خورند، مسخره می‌شوند، طرد می‌شوند. الان درمیان «عده‌ای» از مردم، چه درست و چه غلط، زن زندگی آزادی طرفدار دارد، الان روسری برداشتن و ریش‌ها را با تیغ زدن مد شده است. الان غمگین بودن برای خون‌های ریخته شده! یک ارزش محسوب می‌شود. خب به نظر شما تظاهر به این رفتارها وقتی فرد اعتقاد خاصی به آنها ندارد ولی برای عزیزشدن در دل جامعه به آنها روی می‌آورد، ریا نیست؟ کسی که در زندگی شخصی‌اش می‌زند و می‌رقصد و می‌خندد اما در فضای مجازی مدام آه و افسوس سر می‌دهد و به آنهایی که خوشحالند فحاشی می‌کند، ریاکار نیست؟ کسی که روال عادی زندگی‌‌اش را طی می‌کند اما به دیگران که می‌خواهند روال عادی زندگی‌شان را طی کنند، می‌گوید عادی‌سازی نکنید، ریاکار نیست؟ کسی که جشنواره فیلم فجر را تحریم می‌کند چون می‌گوید ما عزادار خون جوانان خود هستیم، بعد می‌نشیند در خانه فیلم و سریال کمدی تماشا می‌کند، ریاکار نیست؟ کسی که می‌گوید اعتصاب غذا کردم و مرا شکنجه کردند و پاهایم را شکستند و موهایم را تراشیدند و ناخن‌هایم را کشیدند، بعد وقتی یک هفته بعد آزاد می‌شود و با پاهای سالم و دوکیلو اضافه وزن و موهای دکلره شده و ناخن‌های کاشته شده عکس می‌گیرد، ریاکار نیست؟ پس گاهی یک دختر داف موبلوند رقصنده‌ی روشنفکر هم می‌تواند ریاکار باشد. حالا روسری را که برداشتید، حداقل کلاه‌تان را کمی بالاتر بگذارید. خلاص ✍🏼 محسن فراهانی 🍃 @foragahi