هدایت شده از کانال جامع حفظ قرآن
روز سوم از رجب شد سامرا غرق عزا
گشت سوگ شیعه واولاد آل مرتضا
شد دهم مهرِولا پنهان به زیر ابر کین
هادی شیعه بشد مسموم از زهر جفا
🔘شهادت امام هادی علیه السلام تسلیت باد.
@hefzequranchannel
🌸رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (پنجشنبه) در دیدار رئیس فرهنگستان علوم پزشکی با تشکر صمیمانه از وزارت بهداشت و همکاران وزیر، پزشکان، پرستاران و کادرهای درمانی و مجموعه دست اندرکاران پزشکی کشور در مواجهه و مبارزه با ویروس کرونا، خاطرنشان کردند: این زحمات بسیار با ارزش، جایگاه جامعه پزشکی و پرستاری را در جامعه بالا میبرد که برده است و اجر و ثواب الهی را به دنبال خواهد داشت.
متن سخنان حضرت آیت الله خامنهای به این شرح است:
🌸بسم الله الرحمن الرحیم
بنده میخواهم صمیمانه تشکر کنم از پزشکان و پرستاران و مجموعهی دستاندرکاران پزشکی در مواجهه و مبارزهی با این بیماریای که اخیراً در کشور بهوجود آمده. همچنین تشکر کنم از وزارت بهداشت و درمان و مجموعهی همکاران آقای وزیر بهداشت در این مجموعه به خاطر تلاشهایی که میکنند و زحمتی که میکشند. من برنامهی امروز را فقط ترتیب دادم برای همین که این تشکر را بکنم در حضور آقای دکتر مرندی رئیس محترم فرهنگستان علوم پزشکی. دوست داشتم که این تشکر قلبی خودم را به همهی برادران و خواهران محترم پزشک و پرستار و کادرهای درمانی عرض بکنم. انشاءالله که موفق باشید. کارتان بسیار با ارزش است. هم ارزش جامعهی پزشکی و پرستاری را در جامعه بالا میبرد که برده، هم مهمتر از این، ثواب الهی است که خدای متعال قطعاً به شما اجر خواهد داد و ثواب خواهد داد و امیدواریم که انشاءالله این کار برجسته و سنگین خیلی هم طولانی نشود و انشاءالله زودتر کلک این ویروس منحوس گرفته بشود انشاءالله. انشاءالله همهتان موفق باشید.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
🆔 @YjcNewsChannel
🌷 وادی پرازفرعونیان و قبطیان است
موسی جلودار است و نیل اندر میان است
🔻امام خامنه ای:
آن کسانی که دست قدرت خدا را نمیتوانند در این حوادث ببینند و #تحلیلهای_مادّی در این مسائل میکنند، #عقب_میمانند.
🔸آیا اینجا «اِنَّ مَعِیَ رَبّی» را انسان نمیشود ببیند؟
🔸ملّت ایران نمیتواند احساس کند که «اِنَّ اللهَ مَعَنا»، خدا با ما است؟
🔸خدا دستهای #قدرت خود را در این کشور، در این جامعه، در میان این ملّت #فعّال کرده است.
🔸با خدا باشید، خدای متعال مگر وامیگذارد بندهای را كه با او باشد؟
لاَتخافا اِنَّنی مَعَكُما اَسمَعُ و اَری؛
🔸با خدا كه باشیم، برای خدا كه باشیم، خدای متعال كمك میكند.
🔸این هم این #وظیفهی دیگر: #بیمناك_نشدن.
💟 @sorenae
⭕️ما گر ز سر بریده می ترسیدیم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
نوشته جالب لباس یکی از رزمندگان خط مقدم #مدافع_سلامت مردم در icu بیمارستان قم
#کرونا_را_شکست_میدهیم
✅ @iransiasat_ir 👈
🎀کارخوبه خدا درست کنه...سلطان محمود خره کیه...؟!
گویند که در دو طرف درب ورودی کاخ سلطان محمود غزنوی، دو مستمند نشسته بودند. یکی چاپلوس بود و هرکس که رد می شد، از وزیر و وکیل و سلطان با چرب زبانی چیزی کاسب می شد؛ اما دیگری ساکت بود. گاهی گدای چاپلوی به او می گفت: "مگر تو احتیاج نداری، پس چرا از این زبانی که خدا بهت داده استفاده نمی کنی بیچاره!" گدای دیگر همیشه جواب می داد که کار خوبه خدا درست کنه، سلطان محمود خره کیه! یک روز کسی به سلطان گفت: "قربان قضیه این دو تا گدای دم درب ورودی را می دانید؟" گفت: "نه، اتفاقاً می خواهم بدانم چرا یکی ساکته و دیگری پرحرف؟"
سلطان به سلامت باشند، گدایی که ساکت است، گاهی کلامی بر لب می راند که بهتر است از جلوی در او را رد کنید. سلطان پرسید: چه می گوید؟ پاسخ شنید که وقتی به او می گویند، چرا جلوی سلطان و وزیر احترام نمی کنی تا صله ای بگیری؟ او می گوید که کار خوبه خدا درست کنه، سلطان محمود خره کیه! سلطان محمود که عصبانی شده بود، گفت: حالا به او خواهم گفت که دنیا دست چه کسی است! سلطان فرمان داد که یک مرغ شکم پر برای شام حاضر کنند. مرغ را آوردند و سلطان یک الماس خیلی ارزشمند داخل شکم مرغ گذاشت و گفت: "ببرید برای گدایی که به ما احترام می کند تا رفیقش بفهمد همه کاره چه کسی است."
مرغ را برای گدای چاپلوس بردند، ولی از قضا آن شب وزیر هم یک بوقلمون برایش فرستاده بود و او سیر بود. به دوستش گفت: امروز چقدر کار کردی؟ پاسخ شنید: 3 سکه. گفت: "بیا این مرغ با اینکه خیلی بیشتر می ارزه، ولی 3 سکه رو بده و مال تو". گدای دیگر پاسخ داد که نمی خواهم! گفت: "دو سکه بده." جواب داد که نمی دهم. گفت: "یک سکه." گفت: "نه، این مرغ روی دستت باد کرده و باید دور بیندازیش حالا می خواهی سر من کلاه بذاری؟"
گفت: "بیا مجانی برش دار که اینجا بماند بو می گیرد!" برداشت و لقمه اول را که خورد الماس را دید. گذاشت جیبش و گفت: "رفیق، شاید از فردا من رو ندیدی، ولی یادت باشد؛ کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خره کیه"! فرداش سلطان دید، این گدا هست و دیگری نیست. گفت: بیاریدش داخل و از او پرسید که رفیقت کجاست؟ گفت: "دیروز همچین حرفی زد و امروز هم نیامد." سلطان با عصبانیت گفت: "تو چرا دوباره گدایی می کنی، مگه من به تو صله ندادم؟" گفت:" بله سلطان ولی چون بوقلمون وزیر را خورده بودم، دادمش به رفیقم." سلطان ابتدا ناراحت شد ولی بعد لبخندی زد و گفت: این جمله که من می گویم تو هم تکرار کن وگرنه میدهم شلاقت بزنند. بگو: "کار خوبه خدا درست کنه، سلطان محمود خره کیه!"
«پایگاه شهید طیبه واعظی»