eitaa logo
فرصت زندگی
201 دنبال‌کننده
1هزار عکس
813 ویدیو
10 فایل
فرصتی برای غرق شدن در دنیایی متفاوت🌺 اینجا تجربیات، یافته‌ها و آنچه لازمه بدونین به اشتراک میذارم. فقط به خاطر تو که لایقش هستی نویسنده‌ی از نظرات و پیشنهادهای شما دوست عزیز استقبال می‌کنه. لینک نظرات: @zeinta_rah5960
مشاهده در ایتا
دانلود
صفحه تاریک حادثه کربلا می‌گوید: انواع جنایت که در نوع خود کم‌نظیر یا بی‌نظیر بوده، بر خاندان پیامبر رحمت صل الله روا داشتند. کوچک و بزرگِ همراهان حسین علیه‌السلام طعم پلیدی‌‌ها و بد‌سیرتی‌های دشمن کینه‌توز و طماع را چشیدند. مردانشان در رزمی نابرابر، به شهادت رسیدند و زنان و کودکان اسیر و کوچه‌گردان بی‌بصیرت‌های دمدمی شدند. تاریخ، آذین شهر و هلهله آنان که محبت فرزندان زهرا سلام‌الله را فراموش کردند، از یاد نبرده است. مظلومیت شهدای سر به نی شده در کربلا دل سنگ را می‌لرزاند. صفحه روشن حادثه کربلا می‌گوید: حماسی‌ترین شخصیت قومی، ملی و انسانی در همه‌ی قرن‌ها، حماسه‌ای به وسعت تاریخ می‌آفریند. خواهرش با وجود داغ‌های نشسته بر جان، غیورانه سخنرانی می‌کند و دشمن را به چالش می‌کشد. امروز از کاخ‌های یزیدیان ویرانه و ویرانه‌ اسرای کربلا به بارگاه عظیم تبدیل شده است. صفحه تاریک کربلا قصه غم انگیر دردهای خاندان پیامبر صل الله است و شادی ظالم‌ترین جنایت‌کاران اما صفحه روشنش سرشار از رشادت و حماسه است. پر است از بی‌نظیرترین صحنه‌های تبلور انسانیت. مکتب انسان ساز حسین علیه السلام، آزادمردانی به عظمت سردار سلیمانی‌ها و سردار همدانی‌‌ها می‌پروراند. پ ن: برگرفته از حماسه حسینی شهید مطهری
فرصت زندگی
🔹🔶🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶 🔶 🔸 #یا_رفیق_من_لا_رفیق_له 🔸 📓رمان امنیتی #رفیق 📓 🖋 به قلم: #فاطمه_شکیبا
🔹🔶🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶 🔶 🔸 🔸 📓رمان امنیتی 📓 🖋 به قلم: دکتر برگشت به سمت حسین و با چهره‌ای که در آن تاسف موج می‌زد، سرش را تکان داد. حسین که هنوز نگاهش ماتِ چهره شهاب بود، آرام پرسید: - چرا دکتر؟ پزشک پشت میز نشست تا گواهی فوت صادر کند و از بالای شیشه‌های عینکش به حسین نگاه کرد: - ایست تنفسی و بعد هم ایست قلبیِ آسفیکسیال. به زبون ساده، خفگی! حسین معنای حرف‌های پزشک را نمی‌فهمید. یعنی چه که خفه شده؟ بلند سوالش را پرسید: - یعنی چی؟ چطوری خفه شده؟ دکتر که داشت گواهی فوت را تنظیم می‌کرد، شانه بالا انداخت: - منم دقیقاً نمی‌دونم. اول فکر کردم جسم خارجی توی گلوش گیر کرده ولی چیزی نبود. عضلاتش سفت شده بودن؛ انگار فلج شده بود. من تا حالا همچین چیزی ندیدم. باید کالبدشکافی بشه. و با دست اشاره کرد که حسین نزدیک‌تر بیاید. حسین جلو رفت، کمی خم شد، سرش را نزدیک کرد به صورت دکتر و دکتر صدایش را پایین آورد: - حدس من مسمومیته. حسین: یعنی چی؟ پزشک: مطمئن نیستم. ولی شاید با یه سمی، چیزی اینجوریش کرده باشن. بهتره وسایل اتاقش بررسی بشن، فقط حواستون باشه موقع بررسی اتاقش احتیاط کنین. متوجهی که؟ حسین سرش را تکان داد و راست ایستاد. نگاهی به پارچه سپید انداخت و جنازه‌ای که زیرش خوابیده بود. دلش می‌خواست داد بزند. حالا یک جنازه دیگر هم به پرونده اضافه شده بود. به طرف صابری رفت که بهت‌زده به جنازه نگاه می‌کرد. حسین که به آستانه در رسید، صابری با ناباوری پرسید: - مُرد؟ حسین از بهداری بیرون آمد: - آره، اینم مُرد. الان عملاً هیچی نداریم. صابری پشت سر حسین می‌رفت و برای گفتن چیزی دل‌دل می‌کرد. انگار شک داشت به حرفی که می‌خواست بزند؛ اما بالاخره آن را به زبان آورد: - قربان... من حس می‌کنم اینم مثل مجید حذفش کردن. مرگش طبیعی نیست. حسین از حرف صابری یکه خورد. بدون این که برگردد پرسید: - روی چه حسابی اینو می‌گی؟ صابری: مجید یه عامل بی‌تجربه و بی‌ارزش بود براشون و واقعاً خیلی از چیزی خبر نداشت؛ اما سریع حذفش کردن. این حذف شدن هم فقط یه معنی می‌تونه داشته باشه، اونم این که طرف مقابل فهمیده مجید توی اداره ما بازجویی شده نه ناجا. فکر می‌کنید وقتی برای یه نیروی ساده اینطوری کثافت‌کاری راه می‌اندازن، برای یه نیروی آموزش‌دیده و مهم مثل شهاب این کار رو نمی‌کنن؟ رفتن به پارت اول: https://eitaa.com/forsatezendegi/2937 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739 🔶 🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶🔹🔶
فرصت زندگی
🔹🔶🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶 🔶 🔸 #یا_رفیق_من_لا_رفیق_له 🔸 📓رمان امنیتی #رفیق 📓 🖋 به قلم: #فاطمه_شکیبا
🔹🔶🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶 🔶 🔸 🔸 📓رمان امنیتی 📓 🖋 به قلم: راست می‌گفت. حسین ته دلش به صابری آفرین گفت. فکر نمی‌کرد یک دختر، آن هم از نوع تازه‌کارش اینطوری بتواند تحلیل کند. گفت: - با این حساب، خیلی بهمون نزدیک شدن... . نتوانست حرفش را ادامه بدهد و حرف را به جای دیگری کشید: - خانم صابری، هماهنگ کن جنازه مجید رو بی‌دردسر به خانواده‌ش بدن. بعدم برو مراسم خاکسپاریش، ببین کسی از دوستاش میان یا نه. درضمن، می‌خوام اعترافات شهاب رو موبه‌مو و خط‌به‌خط بخونی، با دقت کامل. ببینم چی از توش درمیاری. صابری: چشم قربان. حسین برگشت و ایستاد: - فقط...حواست هست که فردا صبح هم قرار تظاهرات گذاشتن و باید بری مواظب شیدا و صدف باشی. مخصوصا شیدا. صابری تعجب کرد: - چرا شیدا؟ قبلاً که تمرکزمون روی صدف بود. شیدا نیروی عملیاتیه. بعیده حذفش کنن. حسین: قبلاً با الان فرق می‌کرد. الان ما نفوذی داریم. صدف یه نیروی ساده مثل مجیده که چیز زیادی نمی‌دونه. پس بعیده الان دیگه ارزش حذف کردن داشته باشه؛ اما شیدا نیروی عملیاته، نیروی عملیاتی انقدر مهمه که حاضرن حتی به قیمت لو رفتن نفوذی‌شون حذفش کنن و نذارن دست ما بیفته. اینو همیشه یادت باشه. صابری متفکرانه سرش را تکان داد. اصلاً از کجا معلوم خود صابری نفوذی نباشد؟ هرچند، با توجه به وقایعی که اتفاق افتاده بود، حسین احساس می‌کرد نفوذ باید در ابعاد بزرگ‌تری باشد؛ خیلی بزرگ‌تر از ماموران ساده‌ای مانند صابری و امید. ناگاه فکری مانند برق از خاطرش گذشت؛ هردو متهم را کمیل باجویی کرده بود. نکند کمیل... . مغزش مچاله شد. صدای صابری نگذاشت بیشتر از این فکر و خیال کند: - قربان، اگه حفره داشته باشیم یعنی تا الان فهمیدن که توی تور تعقیب هستن. راست می‌گفت. حسین یاد گزارش امین افتاد درباره جابجایی بهزاد و سارا از باغ. نگرانی‌ای که به جانش افتاده بود را بروز نداد و به صابری گفت: - آره درسته. شما برو کاری که گفتم رو انجام بده. یالا وقت نداریم. صابری: بله قربان. صابری که رفت، حسین تقریبا به اتاقش رسیده بود. با بی‌سیم، امین را پیج کرد: - شاهد شاهد، مرکز...شاهد شاهد مرکز... . فقط صدای فش‌فش به گوشش رسید. چرا امین جواب نمی‌داد؟ دوباره صدایش کرد: - امین جان کجایی؟ چرا جواب نمی‌دی؟ صدای فش‌فش بی‌سیم قطع و وصل می‌شد. انگار کسی داشت انگشتش را بر شاسی بی‌سیم می‌فشرد. چیزی به سینه حسین چنگ انداخت. چرا این روز تمام نمی‌شد؟ باز هم امین را صدا زد: - امین! جواب بده! - فشش...فش...فشش... . رفتن به پارت اول: https://eitaa.com/forsatezendegi/2937 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739 🔶 🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶🔹🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ 🔴جزئیات و علت فوت مهسا امینی مشخص شد ▪️یک منبع آگاه در گفت‌وگو با فارس: مهسا امینی به دنبال ایست قلبی توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شد و پس از احیا در فاصله 2 ساعت، 2 مرتبه دیگر نیز ایست قلبی کرده که دوباره احیا شده است. ▪️در سی‌تی‌اسکن مغزی علایمی مبنی بر هیدروسفال بودن (عارضه قبلی) گزارش شده. او در 5 سالگی هم تومور مغزی عمل کرده و مبتلا به بیماری صرع و دیابت نوع یک بوده است. ▪️مهسا امینی دوباره بعدازظهر جمعه ایست قلبی می‌کند و درنهایت پس از 45 دقیقه عملیات احیا، به علت ایست قلبی - ریوی فوت می‌کند. ▪️پیش از این رسانه‌های ضدانقلاب علت فوت را ضرب و شتم توسط پلیس اعلام کرده بودند، اما پلیس ویدیویی از دوربین مداربسته در لحظه از حال رفتن او منتشر و اعلام کرد هیچ برخورد فیزیکی با متوفی انجام نشده است. 🔴به کمپین فصل بیداری بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1635647570C3725f53a3d
🔴جریان شناسی لیدرهای دروغ پراکنی هماهنگ علیه پلیس و قانون حجاب با سواستفاده از فوت تلخ مهسا امینی ▪️بررسی پستهای شبکه های اجتماعی نشان می دهد جریان منافقین با سرخط توییت مریم رجوی، جریان اصلاحطلب با محوریت پست اینستاگرامی خاتمی و اسحاق جهانگیری، جریان سلبریتی ها با پست اصغر فرهادی و علی کریمی، سلطنت طلبها با پست رضا پهلوی و رسانه های معاند با محوریت اکانتهای اسرائیلی جریان سازی با نشر دروغ ضرب و شتم مهسا امینی توسط پلیس را بر عهده داشتند ▪️ویدیوی دوربین های مدار بسته از کلاس آموزشی پلیس نشان داد که این ادعا یک دروغ برنامه ریزی شده و هماهنگ بوده و مهسا امینی به دلیل یک عارضه تلخ و ناگهانی در محیط کلاس آسیبهای اجتماعی فوت شده است. 🔴به کمپین فصل بیداری بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1635647570C3725f53a3d
شما یادتون نمیاد..چون حافظه تاریخی تون ضعیفه.. ولی یه زمانی بود که یه پسری (کیوان امام وردی) به ۳۰۰ دختر این مملکت تجاوز کرده بود و همین کسانی که الان برای یقه پاره میکنن، جهت اعدام اون پسر، براش دلسوزی میکردن.. خفه نشید از تناقض از تناقض!! ✍انصاری 🔴به کمپین فصل بیداری بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1635647570C3725f53a3d
🔺چرا پلیس امنیت اخلاقی برای سلبریتی ها که اتفاقا الگو هستن کلاس آموزشی و توجیهی برگزار نمیکنه؟ ▪️مگه قرار نبود همه در برابر قانون برابر باشن! ✍آقای ایمنی 🔴به کمپین فصل بیداری بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1635647570C3725f53a3d
🔺کسی از شهادتت نگفت چون خونت صرفه سیاسی نداشت ▪️دیشب دختر سه ماهه‌ای هم پدرش برای امنیت مردم و حل یک نزاع خانوادگی در استان گلستان به شهادت رسید و یتیم شد، نه کسی برایش نوشت نه حتی همدردی کرد باهاش ▪️شک نکنین لاشخورها هم از مرگ خوشحال شدند هم شهادت این مامور 🔴به کمپین فصل بیداری بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1635647570C3725f53a3d
امروز اربعینت را چگونه سر کردی؟ کربلا بودی؟ نجف؟ کاظمین؟ سامرا؟ مشهد؟ یا شاید هم در شهر خودت با کاروان جاماندگان هم قدم شدی؟ عزاداری کردی یا نذری را همراهی کری و یا فقط نظاره‌گر شور و جوشش موج عظیم اربعینی‌ها شدی؟ هر کجا و از هر کدام گروه‌ها که باشی، یادت باشد زنان و فرزندان شهدای کربلا به بدن‌ عزیزانشان رسیدند و از دلتنگی، خود را مثل برگ‌های درخت از مرکب به زمین انداختند. یادت باشد ندیدن پدری که هر لحظه نازت را می‌خریده، چهل روز بعد از شرحه شرحه شدنش، بعد از توهین شنیدن و کتک خودرنش، درد بی‌کسی را زنده می‌کند. یادت باشد درد بی‌کسی دختران شهدا را زنده نکنی که با پدر دخترک یتیم کربلا طرف می‌شوی. https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
شرافت یعنی: وقتی دیدی کیوان امام وردی که هتاک به دخترا بوده اعدام شد، ازش حمایت نکنی. شرافت یعنی: وقتی دیدی میترا استاد رو شوهرش کشت، از قاتل دفاع نکنی و انگ به مقتول نزنی. شرافت یعنی: وقتی دختر سردار شهید جلوی چشم ده‌ها نفر مورد ضرب و شتم و توهین قرار گرفت، صدات به اعتراض در بیاد. شرافت یعنی: وقتی هر بار افسرای انتظامی وسط وحشی‌گری‌های اراذل به خاطر عدم اجازه استفاده از اسلحه کشته شدن، منفعلانه سکوت نکنی. شرافت یعنی: وقتی چند تا بچه بی‌گناه رو سگای ولگرد تیکه پاره کردن و داغش به دل پدر و مادرشون نشست، واسه سگا عزاداری نکنی و هشتگ نزنی. شرافت یعنی: وقتی خبر به کما رفتن مهسا امینی رو شنیدی، فوری پست و توییت ضرب و شتم و اتهام نزنی و بعد که خلافش ثابت شد، با حرف از استرس و حق بی‌حجابی موضعت رو عوض نکنی. شرافتت رو به خاطر جو فضای مجازی که خوراک مزدورای اونور نشینه لکه‌دار نکن. کمی‌سواد رسانه کمک می‌کنه تا به جا و به موقع بزنی. به موقع و ... بزنی. https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
20.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️چرا واسه این زن یقه پاره نکردن؟ چرا ماجرای مهسا برجسته می‌شود و ماجرای شلیر، بایکوت؟ 📍اگر فوت مهسا کسی خوشحال نیست اما... 📍هم مهسا کُرد بود هم شلیر 📍زنی که جانش را فدای عفتش کرد ✍️شامگاە روز شنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۱، یک مرد همسایه به بهانه مریضی همسرش از شلیر تقاضای کمک می‌کند و او را به خانه خودش دعوت می‌کند این مرد متجـاوز مسلح، قصد تعرض به این بانوی جوان (۳۶ ساله به نام «شلیر رسولی» و اهل روستای «چشمیدر» شهرستان مریوان استان کردستان) را داشتە و این زن عفیفه برای نجات خودش از دست مرد شیطان‌صفت، خود را از پنجره‌ی منزل به پایین پرتاب می‌کند و پس از چند روز بستری در بیمارستان جان می‌دهد. 🌹حالا این زن، به نماد عفاف کردستان تبدیل شده است؛ روحش شاد و یادش گرامیی 🏴😭🕊🌷 @BasirateRoz