eitaa logo
🌼[فطـࢪس دختࢪانـ‌ه‍]🌼
486 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
41 فایل
کانال رسمی مجموعه فرهنگی جهادی فطرس (دخترانه)🌱 برای دختران نوجوان و جوان ادمین @Mobinaa_piri شماره کارت برای کمک های مومنانه 5892_1014_8433_1869 💳 به نام مسعود رحیمی
مشاهده در ایتا
دانلود
📝🙇‍♀ 🌱☄ یاد گرفتن هیچ درسی نیست، فقط بعضی وقتا باید یکم😜 بیش تر کنی.💪 📝🙇‍♀ 🎀 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@fotros_dokhtarane ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛
🌺﷽🌺 انتخابات‌در‌کلام‌شهدا 💬| 🕊🌷شهید‌اسدالله‌حبیبی: هرڪسےبه‌اندازه‌توانایی‌خویش احساس‌مسئولیت‌کند.درانتخابات بـاهـوشیاری‌تمـام‌بـه‌تقـویت‌اسـلام بپردازید.هےنگـوییدانـقلاب‌برای‌مـا چه‌کرده،بگوییدمابه‌عنوان‌یک‌شیعه امــام‌زمــان(عـج)🌸چــه‌ڪاری،بــرای انقلاب‌وامام‌زمان‌(عج) کرده‌ایم❗️ |✌️ 💫 @fotros_dokhtarane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا خدا هست..❤️🍃 پریشان نشود خاطر من :) 💞 🎀 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@fotros_dokhtarane ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگ حرمم... دلم برا نسیمِ صبحِ حرمت پَر میزنه دلم یه وقتایی میاد به گنبدت سر میزنه 🌠@fotros_dokhtarane
🌼[فطـࢪس دختࢪانـ‌ه‍]🌼
⚡هوالغفور⚡ #رویای_نیمه_شب 🌠🌜 #قسمت_صد_هجدهم وزیر به نگهبانی اشاره کرد تا پیش بیاید.نگهبان نزدیک شد
🌌هوالغفور🌌 🌠🌜 وزیر دست هایش را روی سینه درهم انداخت و گفت:( نمی توانم این اجازه را بدهم.او قصد جان پدرتان را دارد.شما می خواهید او به مقصودش برسد؟) -نمی توانی جلوی مارا بگیری.برو کنار،وگرنه برای همیشه دشمنت خواهم بود! -کاری نکنید پدرتان مجبور شود مدتی شما را در اتاقکی زندانی کند؛اتاقی نیمه تاریک و پر از موش.🐀 -از یک دندگی من خبر داری!کاری نکن مجبور شوی مرا نیز به کشتن دهی و یا من مجبور شوم داد و هوار به راه بیندازم و جلوی نگهبان ها آبرویت را ببرم. وزیر دست ها را بالا برد و به پاهایش کوبید. -بسیار خوب.یادت باشد خودت خواسته ای!حالا که این طور است،من هم با شما می آیم. وزیر روبه پسرش کرد و گفت:( توهم با ما بیا.می توانی قدری تفریح کنی.) وزیر خبر نداشت که رشید همه ی ماجراهای پشت پرده را برای من و قنواء تعریف کرده.رشید برای همین مضطرب بود و با بی میلی قدم برمی داشت.طوری که پدرش نشنود به او گفتم:( جان چند بی گناه در خطر است.اگر ساکت بمانی،خداوند هرگز تو را نمی بخشد.تصمیم خودت را بگیر!امتحان سختی در پیش داری.) آهسته به من گفت:( چرا برگشتی؟واقعا ابلهی!) با لبخند گفتم:( یا همه می میریم یا همه نجات پیدا می کنیم.گاهی فرار یا سکوت دست کمی از خیانت یا جنایت ندارد.) خلوت سرای حاکم،زیباترین جای دارالحکومه بود.حاکم روی تختی بزرگ به بالش های ابریشمی تکیه داده بود.از این که مجبور شده بود ما را به حضور بپذیرد،ناخشنود بود.کنار تخت،پرده ای آویزان بود و شبحی از همسر حاکم در پشت آن دیده می شد.زیر پایمان بزرگ ترین فرش ابریشمی بود که تا آن موقع دیده بودم. قنواء قویی را که در دست داشت،آرام در حوض رها کرد.قوی دیگر را از من گرفت و به طرف حاکم رفت.گوشه ی تخت نشست و گفت:( نگاهش کنید پدر!هیچ پرنده ای این قدر ملوس و زیبا نیست.) چشم های حاکم از خوش حالی درخشید،اما بدون آنکه خوش حالی اش را نشان دهد،گفت:( این یکی را هم در حوض رها کن.بعدا به اندازه کافی فرصت دارم تماشای شان کنم.) قنواء لبخند نمکینی زد و به من اشاره کرد که قو را بگیرم و در حوض رها کنم.پیش رفتم .قو را گرفتم و در حوض رها کردم.حاکم اشاره کرد که از جلوی حوض کنار برویم.همه کنار رفتیم.حاکم لبخندی زد. حدسم درست بود.حاکم با دیدن قوها،کمی نرم شده بود.حاکم پاهایش را از تخت آویزان کرد و ایستاد. این داستان ادامه دارد...🌺🌿 ✨@fotros_dokhtarane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 راز مقام عظیم‌القدر عبدالعظیم علیه‌السلام ※ منبع: شرح زیارت عاشورا ▪️ 💫 @fotros_dokhtarane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💙✔️💙 محبوب مردمان به غم نهان شود می آیی و زمین ز شکوهت آسمان شود ای به حضورت دل جوان شود و و ❤️ خبر روز شود.... فرزند حیدر، امید آخر، موعود عالم ✨ 🌸 🌺 🎀 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@fotros_dokhtarane ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛