نو ملانین ، نو چشم مشکی بهترین چشم من دارم مادر اناناسی 😊🔥 این ساب به صورت خیاری بسیار خیاری هستش که زده رو دست تمام خیارا 🍌 🔹که شما شب گوش بدید از چشم بسیار تیره و مشکی تبدیل میشید به عسلی ترین رنگ چشم و این سازنده در کل برای رنگ‌ چشم ساب های پرفکتی میسازه که در کمترین زمان تضمین کرده که جوجه نتیجه میگیری پس بیا گوش بده ‼️ تاکیدات خاصی نداره : ملانین کمر و کمتر بشه ، کاهش ملانین تا رنگ چشم دلخواه شما : به سرعت فادری کم شدن ملانین سازنده starry affirmations -هیدراته باشید -یونیسکس -هدفون و هندزفری دلخواه -حد گوش دادن دلخواه زیاده روی نکنید منبع:شیفتینگ ورلد

رفع گوژپشتی

گربه ملوس🥺

بازم گربه ملوس🥰

خطر نفوذ مجدد عرفان شیطانی حلقه😱در میان دهه نودی ها

بهترین راه کنترل و تعالی نفس ، #ازدواج و حفظ #تقواست . کنترل چشم و زبان و بی توجهی به افکار منفی و گناه . نکته؛ در دوره و زمانه ما به تنهایی با نماز و روزه نمی توان هوای نفس را کنترل کرد . شیاطین انس نیز در #محیط_مجازی جولان می دهند . اگر همین حالا امام زمان عج ظهور کند ، می توانید موبایلتان را به ایشان بدهید ؟ تصاویر و ... نامناسب را از #موبایل ها حذف کنید . موبایل یک رایانه ، یک تلویزیون و یا ماهواره و .... همراه است . درست استفاده نکنید ، سبب افسردگی و پسرفت می شود . وقتتان را در محیط مجازی تلف نکنید . موبایل از ساعت 10 ساعت خاموش. بی دلیل چرخیدن در اینستاگرام ، ممنوع . همه ما #24 ساعت در شبانه روز وقت داریم و دنیا برای هیچ کس متوقف نمی شود و دنیا برای ما نیز ابدی نیست. وقتتان را هدر ندهید . 🙏

سابلیمینال فارسی #بینی دختر شاه پریون

بیوکنزی خارجی رنگ چشم بنفش با رگه های آبی! #چشم

مدیریت کنترل مرکز توجه‌

خداوند درون تک تک ما ، قدرت هایی قرار داده، هیچ انسانی ضعیف نیست ولی باید تلاش و توکل داشته باشیم.

☑️تنها دلیل رابطه بین دونفر انرژی است

@HooshAmooz_AI #ربات_هوش_مصنوعی_ایرانی ، تکنو هوش

به آنچه از راه درستی و نیکی می دانی عمل کن ، خداوند از راه هایی که حتی تصور را نمی کنی، یاریت می کند.

تا حدودی حرفش درسته، هر موجود زنده ای نیازمند نوعی دلخوشی یا انرژی محبت است از طفل شیرخوار تا پیرمرد۹۰ ساله . عشق می تونه سبب نزدیکی و جذب دو نفر که مدار فکری مشابه ای در زمان وصال داشته اند ، بشود ولی هر انسانی مدار خاص خودش رو طی میکنه مانند خورشید و ماه و زمین که هر کدام در مدار خودشان در منظومه شمسی و در کهکشان راه شیری و در هستی ، در حرکتند. آدم ها ، بسته به افکار ناشی از احساسات و دانش های درست یا غلط ،که از طرز فکر و تکرار پذیرش آن افکار، ناشی شده روی غول درون خودشان یعنی ناخودآگاه اثر بگذارند و دوباره از ناخودآگاه روی خودآگاه و منطق خودشان اثر بگذارند . پیام های پنهان محیط خانواده ، جامعه ، زمانه، روی فرکانس و ارتعاش روزانه ما و سرانجام روی مدار فکری و عملی زندگی و سرنوشت ما اثر مستقیم دارند و همین سبب وصال😍 یا فراغ🙁 افراد می شود. برای همین بوده که امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند؛ مراقب افکارت باش که گفتارت می شود، مراقب گفتارت باش که کردارت می شود . کلا سابلیمینال هم روی ناخودآگاه کار میکنه . برخی ساب ها مانند چال گونه فقط کافیه گوش دهید ولی ساب ثروت یا جذب عشق ، فقط با گوش دادن نیست ، باید خودتان هم تلاش کنید و افکار و گفتارو رفتارتان را بهتر نمائید.

ساب چشم سبز

#ساب_پاکسازی_قهرمان 😍😎 ساب رفع انسدادها و پاکسازی باورهای منفی برای تقویت جذب تاکیدات سابلیمینال ها •سابلیمینال پاکسازی این ساب کمکتون میکنه که یک ناخوداگاه خفن و نتایج بمب داشته باشید و از اوناس که زیاد نباید بگوشیدش مثلا یه هفته برای این سابلیمینال زیادیه این سابلیمینال ناخوداگاه رو تمیز میکنه شما سابلیمینال رو به مدت سه روز فقط باید گوش باعث میشه بعد از این سه روز که شما این سابلیمینال رو گوش کردید یه ناخوداگاه بمب داشته باشید روزانه یک بار بگوشید #پاکسازی #درخواستی_ویژه

#بوستر_اَبَر_قدرت🥰 توضیحات : این یک بوستر کامل راجب رهایی از وسواس نتایج، پاکسازی چاکرا و نتیجه گیری از ساب ها و حذف باور های محدوده. هیدراته باشید... هندزفری توصیه میشود لطفا توی گوش دادنش زیاده روی نکنید. حتما هیدراته بمونید چون دچار سردرد میشید برای پاکسازی چاکراها و رفع انسدادشون.

چطور پولدار و ثروتمند شویم؟ راز ثروت و پولدار شدن روزانه شکرگزاری ، استغفار ، انفاق (کرامت دادن) یادگیری حرفه و دانش ، خوش اخلاقی ، تلاش . امیدواری و تلاش

دم دستی ترین ابزار هدایت و یا خدای ناکرده گناه و شهوت چیست ؟ زبان . بیشتر گناه بنی آدم از زبان است . مراقب افکار و گفتارتان باشید .

حضرت نوح علیه السلام زنی را دید که بر سر قبر فرزندش گریه می کند، از او پرسید چرا گریه می کنی؟ وی گفت: من از مرگ پسرم در جوانی و در شُکوه جوانی گریه می کنم نوح علیه السلام از او پرسید سن فرزندت چند سال بود؟ گفت: فقط 300 سال اندک!! نوح به قصد تسکین غم و اندوه به او گفت: چی میکردی؟ اگر در دورانی زندگی میکردی که انسان ها معمولاً شصت وهفتاد سال عمر می کنند، پیر زن گفت: آیا کسی هست که فقط شصت سال زندگی کند؟ نوح گفت بله پیرزن گفت: آیا کسانی هستند که در این مدت کوتاه از خدا سرپیچی کنند؟ نوح فرمود: بیشتر آنها نافرمان خدا هستند پیرزن گفت: آیا در این ایام کم وزودگذر عاشق ودل باخته متاع دنیا می شوند؟ نوح گفت: بله ، تنها نگرانی آنها عشق به دنیا و عده معدودی هستند که به آخرت فکر می کنند پیرزن گفت: آیا آنها بر سر مسائل ساده با هم بحث می کنند؟ نوح گفت: بلكه آنها بر سر ناچیزترین امور می جنگند پیرزن گفت: آیا آنها در این مدت کوتاه برای خود کاخ ها می سازند؟ نوح گفت: بلکه آنها سالها کاخ ها را بازسازی می کنند ، سپس آنها را رها می کنند و می روند پیر زن گفت: "آه ، اگر من جایگزین این امت می شدم ، بجای ساختن کاخ زندگی ام را زیر سایه درخت میگذارندم ، و تمام این عمر کوتاه را برای خداوند متعال سجده میکردم

روزی پیغمبر خدا حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) از قبرستانی در حال عبور بود که یک وقت دید از داخل یکی از قبرها صدای نعره ای میامد ، امدند بالای سر قبر و پایشان را محکم رو زمین زدند و فرمودند:ای بنده خدا پاشو بایست . قبر شکافته شد یه جوانی از داخل قبر آمد بیرون از تمام بدن این جوان آتش میزد بیرون، رسول خدا فرمودند:ای جوان تواز امت کدام پیامبری که اینقدر عذاب میکشی؟ عرض کرد یا رسول الله از امت شما پیامبر خیلی دلش به حال جوان سوخت پیامبر فرمود:تارک الصلاة بودی؟ جوان گفت:نه یارسول الله من پنج وعده نمازم رو به شما اقتدا میکردم پیامبر:روزه نگرفتی؟ جوان: یارسول الله نه فقط ماه رمضان ، بلکه رجب و شعبان و رمضان رو هم روزه می گرفتم. پیامبر فرمودند:ای جوان حج نرفتی؟ گفت:مستطیع نشدم پیامبر فرمود:جهاد نکردی؟ جوان گفت:چرا جانباز یکی از جنگ ها هستم پیامبر اکرم سرشو بالا گرفت و فرمود:خدایا من نمیتونم عذاب کشیدن امتم را ببینم به من بگو این جوان چرا اینقدر عذاب میکشه؟ خطاب رسید یا رسول الله حق سلام میرساند و میفرماید این جوان آق مادر😱 شده تا مادرش رضایت نده عذاب همینه. پیامبر به سلمان، ابوذر و مقداد می فرماید بروید مادر این جوان رو پیدا کنید. رفتند مادرش را پیدا کردند .یه پیرزن ضعیف و رنجور ومریض احوال بودند. رسول خدا باز امر کرد قبر شکافته شد جوان از قبر امد بیرون. پیامبر فرمودند:مادر ببین پسرت چطور داره عذاب میکشه .بیا از سر تقصیر پسرت بگذر و حلالش کن. مادر جوان:سرشو بالا گرفت و گفت:ای خدا اگر حق مادری بر گردن این پسر دارم لحظه به لحظه عذاب پسرمو زیاد کن و کم نکن!!! تمام بدن این جوان آتش گرفت رسول خدا فرمودند:آخه زن این بچه مگه در حق تو چه بدی کرده که تو لحظه به لحظه داری نفرینش میکنی؟ عرض کرد یا رسول الله من با زنش یه روز تو خونه مشاجره کردم، دعوامون شد،از راه رسید از من نپرسید همینجوری منو هل داد تو تنور آتش سینه ام سوخت،موهام سوخت، قسمتی از بدنم سوخت، زن ها منو از تو آتش کشیدن بیرون لباس هام رو عوض کردند. همون سینه سوختمو در دست گرفتم در حق پسرم نفرین کردم سه روز بعد مُرد. رسول خدا فرمودند:ای زن میدونی که من پیغمبر رحمتم به خاطر من بیا از تقصیر جوانت بگذر. سرشو بالا گرفت و گفت:ای خدا به حق این پیغمیر رحمتت قسم میدهم که لحظه به لحظه عذاب پسرم زیاد کن و کم نکن!!! رسول خدا به سلمان فرمودند:سلمان برو به فاطمه ام بگو نه تنها بلکه علی را هم بیاره، حسن و حسین را هم بیاره. سلمان رفت درخانه به فاطمه(سلام الله علیها) گفت:پیامبر پیغام داده سریع بیایید. حضرت زهرا(سلام الله علیها) آمد، حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) ، امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) هم آمدند. اول مادر ما حضرت زهرا(سلام الله علیها) رفت جلو فرمودند:ای زن میدانی من فاطمه حبیبه ی خدا هستم گفت:آره فرمود:ای زن به خاطر من فاطمه بیا از سر تقصیر جوانت بگذر. زن سرش را گرفت بالا صدا زد:خدایا به حق حبیبه ات فاطمه قسم میدهم لحظه به لحظه عذاب پسرم را زیاد کن و کم نکن. دوباره آتش از بدن جوان زد بیرون. این بار امیرالمومنین علی(علیه السلام) رفت جلو و فرمودند:ای زن به خاطر من بیا از سر تقصیر پسرت بگذر. زن گفت:خدایا به حق علی(علیه السلام) قسم میدم لحظه به لحظه عذاب پسرم را زیاد کن………. نوبت رسید به اقامون امام حسن(علیه السلام) آمد جلو وفرمودند:ای زن بخاطر من بیا از سر تقصیر پسرت بگذر. زن گفت:خدایا به این غریب مظلوم تورو قسم میدم لحظه به لحظه عذاب پسرم را زیاد کن و کم نکن. نوبت رسید به آقای ما حضرت امام حسین(علیه السلام) آمد مقابل این زن ایستاد،ایشان خردسال بود چون دامن زن رو گرفته بود و سرشو گرفته بود بالا و فرمودند:ای زن به خاطر من بیا از سر تقصیر جوانت بگذر. زن سرشو گرفت بالا یهو دیدند رنگ از رخسار این زن پرید به دست وپای حسین(علیه السلام) افتاد و عرض کرد:خدایا پسرم را به حسین بخشیده ام. پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند: که ای زن چی شد؟ من،فاطمه ،علی وحسن خواستیم قبول نکردی چی شد که حسین؟ عرض کرد:یا رسول الله سرم را گرفتم بالا در حق جوانم نفرین کنم دیدم فرشتگان در آسمان میگن ای زن مبادا دل حسین رو بشکنی شرح دیگری از واقعه عاق جوان روزی اصحاب کساء (یعنی حضرت رسول و حضرت زهرا و امیرالمومنین و حسنین علیهم السلام) به قبرستان بقیع آمدند، دیدند، مرده ای به عذاب مبتلا گشته، حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم آن مرده را آواز داد و فرمود: یا عبدالله قُم باذن الله فی الفور. از معجزه حضرت قبر شکافته شد و جوانی با روی سیاه و حال تباه و با غُل و زنجیر با حالتی که شرح نتوان داد بیرون آمد. حضرت فرمود: وای بر تو در دنیا چه کرده ای؟ عرض کرد: یا رسول الله مادرم ناراضی است.

فرمود: به مادرت چه کردی؟ عرض کرد: روزی داخل خانه شدم همسرم از مادرم شکایت کرد، من غضبناک شدم، مادرم در سر تنور بود و نان می پخت، او را گرفتم و به داخل آتش افکندم، همسایه ها آمدند مادرم را از تنور بیرون آوردند ولکن یک دست و پستان او سوخت، دیدم پستان سوخته خود را به روی دست گرفته، سر به آسمان بلند کرد و گفت: الهی تو انتقام مرا از این پسر بگیر، عمر من به حدی کوتاه شد که سه روز بعد از نفرین مادرم از دنیا رفتم و در قبر این عذاب را به من می کنند، از شما می خواهم درباره من دعا کنید. حضرت فرمود: مادر این جوان را حاضر کنید، بدون رضایت مادر دعا مستجاب نمی شود، صحابه مادر آن جوان را حاضر کردند. پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم فرمود: از تقصیر پسرت گذشت کن در عذاب است. عرض کرد: نمی گذرم. پس هر چه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن علیهم السلام شفاعت کردند، قبول نکرد، تا آن که نوبت به امام حسین علیه السلام رسید. چون حضرت فرمود: ای زن! شفاعت جد و پدر مرا در حق پسرت قبول نکردی شفاعت مرا قبول کن. پیرزن نگاهی به آسمان کرده و برگشت با هر دو دست دامن حضرت امام حسین علیه السلام را گرفت: عرض کرد: گذشت کردم. رسول خدا ص فرمود: ای زن جای تعجب است! شفاعت ما را قبول نکردی، ولی شفاعت پسرم حسین را قبول کردی. آن زن عرض کرد، خواستم قبول نکنم، دیدم درهای آسمان باز شده است، ملائکه در دست حربه های آتشین گرفته می گویند: شفاعت حسین را قبول کن والّا با حربه های آتشین تو را می زنیم، من قبول کردم.1 1.تحفة الواعظین، ج1،ص131، نقل از تفسیر منهج الصادقین. در سایه اولیاء خدا،ص342

#نتیجه_پاکسازی🥰👇