📜 #متن |🔰بازی با فرصت ها
▪️بعضى وقت ها ابرى مى آيد، امّا نمى بارد. برق مى زند، امّا نمى بارد.
▪️فرصت ها را مى دهند، امّا ما بهره نمى گيريم. رمضان ها آمده و رفته، اما جز خيس خوردن چرك ها چيزى برايمان باقى نمانده است.
▪️در همين شب هاى ماه رمضان، ما دور هم مى نشينيم و مى گوييم ماه رمضان جديد آمد.
▪️ بايد مواظب باشيم و به خودمان فكر كنيم، ولى مانند كسى هستيم كه به حمام آمده است، ولى نه براى تطهير، كه براى بازى.
▪️رمضان ها آمده و رفته، امّا ما لَعْبِ به رمضان داشته ايم و جدّى نبوده ايم.
▪️ماه رمضان كه شهر طهور، شهر تمحيص، ماه طهارت، ماه شستشو است، اما ماه شستشوى ما نبوده است.
❛❛ عینصاد
📚 #اخبات | ص ۳۱
#⃣ #بریده_کتاب #سیر_و_سلوک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 میسوزی اگر...
✍🏻 عینصاد
❞ خدا هستى را منظم آفريده و كسى كه در اين هستى حركت صحيحى نداشته باشد مىسوزد. درست مثل وقتى كه من كبريت را زير پيراهنم بكشم آتش مىگيرد.
حال تو بگو: خدا بزرگتر از آن است كه مرا بسوزاند! و يا اينكه من ستمگرتر از آن بودهام كه خيال مىكردهام و من خودم را سوزاندهام!
او قانونهايى را در هستى گذاشته و به من هم گفته است كه با آنها درگير نشو. راه و روش زندگى را هم برايم توضيح داده تا درگير نشوم.
ولى منى كه درگيرى با آنها را خودم خواستهام و خودم فساد به بار آوردهام، نمىخواهم بسوزم؟! چرا نسوزم؟! كه سوختن يك امر طبيعى است.
عظمت او باعث تنظيم اين هستى است و نظم اين هستى باعث ضربه خوردن ماست.
📚 #حیات_برتر | ص ۵۷
#️⃣ #ویدیو #موشن #سیر_و_سلوک
📥: download
🌄 رمضانِ بیفایده
✍🏻 عینصاد
❞ بعضى وقتها ابرى مىآيد، امّا نمىبارد. برق مىزند، امّا نمىبارد. فرصتها را مىدهند، امّا ما بهره نمىگيريم. رمضانها آمده و رفته، اما جز خيس خوردن چركها چيزى برايمان باقى نمانده است.
در همين شبهاى ماه رمضان، كه ما دور هم مىنشينيم و مىگوييم ماه رمضان جديد آمد. بايد مواظب باشيم و به خودمان فكر كنيم، ولى مانند كسى هستيم كه به حمام آمده است، ولى نه براى تطهير، كه براى بازى.
وقتى بچه بوديم، نزديك عيد كه مىشد، ما را به حمام مىفرستادند. چند تا بچه بوديم، بدجنس و بازىگوش. گاهى سه ساعت در حمام مىمانديم...همديگر را مىزديم و پوست همديگر را مىكنديم... وقتى مىآمديم خانه، پشت گوشها و پاهامان همه كثيف مانده بود. مادر ما هم كه خيلى دقيق بود، پشت گوشها و آرنجهاى ما را نگاه مىكرد و مىپرسيد: اينها چيه؟! ما را تنبيه مىكرد و گريه مىكرديم.
ما حمّام رفته بوديم، اما بازى كرده بوديم. در مقام تطهير نبوديم.رمضانها آمده و رفته، امّا ما لَعْبِ به رمضان داشتهايم و جدّى نبودهايم
📚 #اخبات | ص 30
#️⃣ #عکس #عکس_نوشته #سیر_و_سلوک
#عین_صاد | عضو شوید
👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca