#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢مرتبه و ارزش #برهان
🔺 اگر همه عقلا بر امرى اجتماع كنند ولى برهان خلاف آن را گفت بايد همه عقلا را ترك گفته و نداى رسوايى آنها را سر داد. و اگر برهان از اوليات مركب بود و اساس و پايه آن اوليات بود و لو سنت و آيات و نصوص بر خلاف آن باشد بايد آنها را تأويل نمود؛ در صورتى كه نتوان در سند اشكال نمود. آيا نمىبينى كه نص قرآن «وَ جَاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفّاً صَفّاً» (سوره مبارکه فجر آیه 22) مُأوّل است چون با برهان مخالف است، پس «إنّما المتّبع هو البرهان و بالجمله: اينجا جاى ظهور و تعبد و رجوع به عرف نيست، بلكه جاى تخطئه نمودن عرف است و اگر ظهور با برهان مخالف باشد طرح يا تأويل مىشود و بايد اساس تعبد را در جاهاى ديگر، مثل فقه و غير آن كه جاى رجوع به عرف و ظهور و تعبد است، محكم و مستحكم نمود.
📚تقريرات فلسفه ج2 / 299
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
8️⃣هشتمین نشست از سری نشست های تخصصی تعلیم حکمت.
🔰#نشست_تخصصی فلسفی با موضوع: #فلسفه_مضاف (چیستی وچرایی / تاریخچه / رویکرد های موجود)
🔶حجتالاسلام درگاهی فر
📆سه شنبه 16 اردیبهشت
⏱ساعت 18:00الی 19:30
🔸از طریق لینک زیر در فضای اسکای روم
https://www.skyroom.online/ch/fvtt_ir/neshast
🔸کافی است لینک را لمس کرده و به عنوان مهمان وارد کلاس شوید و نام خود را وارد کنید
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🔰 کارگروه فناوری تعلیم حکمت
@talim_hekmat
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ عرفان اسلامي از نگاه امام خميني (ره)
💢بخش 1️⃣ ابعاد بنیادهای عرفانی امام خمینی
https://eitaa.com/fvtt_ir/1929
💢بخش 2️⃣ ادوار عرفان نظری (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/1997
💢بخش 3️⃣ ادوار عرفان نظری (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2041
💢بخش 4️⃣بنيادهاي عرفان نظري حضرت امام (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2095
💢بخش 5️⃣ بنيادهاي عرفان نظري حضرت امام (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2148
💢بخش 6️⃣ بنيادهاي عرفان عملی حضرت امام (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2176
💢بخش 7️⃣ بنيادهاي عرفان عملی حضرت امام (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2196
💢بخش 8️⃣ پرسش و پاسخ حضار (بخش 1) نحوه سازگاری بحث نابسازي آموزههاي وحياني با بحث عدم جدایی دین، فلسفه و عرفان
https://eitaa.com/fvtt_ir/2234
💢بخش 9️⃣ پرسش و پاسخ حضار (بخش 2) نحوه سازگاری بحث نابسازي آموزههاي وحياني با بحث عدم جدایی دین، فلسفه و عرفان
https://eitaa.com/fvtt_ir/2320
💢بخش 🔟 وحدت عرفان و تشيع
https://eitaa.com/fvtt_ir/2393
💢بخش 1️⃣1️⃣ دستيابي به عرفان شيعه فقاهتي
https://eitaa.com/fvtt_ir/2441
💢بخش 2️⃣1️⃣ سلوك عرفاني حضرت امام (بخش پایانی)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2482
🔚 به پایان رسید بحمدالله
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ عرفان اسلامي از نگاه امام خميني (ره)
💢بخش 3️⃣
🌐 ادوار عرفان نظری (2)
3️⃣ دوره ی سوم عرفان نظری از ملاصدرا شروع می شود
🔺 صدرا در عين فيلسوف بودن، عارف نيز است. خودش هم تذكر داده كه من اينها را شهود كردم. اول اسفار ميگويد كه بيش از آنچه كه از راه برهان رسيدهام، شهود برايم روي داده است. و اين مقدار را برهاني كردم.
🔺 صدرا شخصيتي عارف، فيلسوف و درعين حال، عالم ديني است. اين باعث شد كه بعد از صدرا وقتي فلسفه صدرا آهسته آهسته عرضه شد با آن قوتهايي كه داشت، جاي فلسفههاي ديگر را گرفت؛ بلكه همۀ فلسفههاي پيشين را در خودش هضم كرده؛
🔺بعد از صدرا ما با چيزي روبرو هستيم كه از نظر تاريخي خيلي تعجب برانگيز است. بعد از صدرا آهسته آهسته، نسلي صدرايي داريم كه ما به عنوان محققان عرفان نظري دورۀ سوم ياد ميكنيم. البته اين محققان بخش ويژهاي از اين نسل صدرايياند. باري نسل صدرايي كه پديد آمدند هم فيلسوف هستند و از سويي با متون ديني معارفي درگير هستند و از طرفي هم در فقاهت به مقامات عالي رسيدند.
🔺با آمدن صدرا و تحليلهايي كه كرده كه هم بهلحاظ روش، فضاي عرفاني را تثبيت كرده و هم بهلحاظ محتوا فضاي عرفاني را تثبيت كرده است؛
🔺 بعد از صدرا ما با چيزي روبرو هستيم كه ميتوان اينگونه گفت كه آنچه بيشتر در عرفان ميگذشت الآن با ادبيات غني فلسفي همراه شده است و صدرا تحكيم مباني و تثبيت مباني كرده است كه آن مباني خيلي به حل مباحث عرفاني كمك ميكند. بعد كنار آن، زباني همگاني به نام فلسفه را انتخاب كرده است. اين باعث نتيجهاي شد كه آنچه در عرفان نظري دورۀ دوم بود به دورۀ سوم منتقل شد؛ اما به زبان همگاني، لذا دائره آن وسيعتر شد؛ يعني عرفان نظري از فضاي افراد ويژۀ داراي شهود به ساحتهاي غير شهودي هم گسترده شد و نسلي پديد آمد.
🔺 بعد از صدرا، محققان عرفان نظري را داريم كه گاهي پهلو به پهلوي عارفان دورۀ دوم ميزنند. مثلاً قيصري، كه محقق عرفان در دوره دوم است؛ مانند او در قوت و تحقيق آقا محمدرضا قمشهاي است كه در دوره سوم قرار دارد. اگر ما در دوره دوم افراد برجستهاي را داريم در اين دوره سوم نيز چنين است حضرت امام جزء اين افراد است؛
🔺 لذا از آنها به عنوان محققان عرفان دورۀ نظري سوم ياد ميكنيم. چنين افرادي كه پديد آمدند، انديشهاي اينجا شكل ميگيرد كه خيلي عميق است، كه ما از آن به اسم «عرفان و برهان و قرآن از هم جدايي ندارند» تعبير ميكنيم. يعني عالماني هستند كه در دين، قرآن، روايات، فلسفه و عرفان قوي هستند و بين آنها جدايي نمييابند. حضرت امام از اين افراد هستند.
🔹 همايش «عرفان اسلامي از نگاه امام خميني؛ بنيادها و دستاوردها» 7/3/94 (برگزار کننده: مجمع عالی حکمت شعبه مشهد)
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
📝چکیده تقریرات درس #اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
#استاد_فلاح_شیروانی
یادداشت شماره 1️⃣
https://eitaa.com/fvtt_ir/90
یادداشت شماره 2️⃣
https://eitaa.com/fvtt_ir/91
یادداشت شماره 3️⃣
https://eitaa.com/fvtt_ir/92
یادداشت شماره 4️⃣
https://eitaa.com/fvtt_ir/165
یادداشت شماره 5️⃣
https://eitaa.com/fvtt_ir/228
یادداشت شماره 6️⃣
https://eitaa.com/fvtt_ir/317
یادداشت شماره 7️⃣
https://eitaa.com/fvtt_ir/517
یادداشت شماره 8️⃣
https://eitaa.com/fvtt_ir/948
یادداشت شماره 9️⃣
https://eitaa.com/fvtt_ir/991
یادداشت شماره 0️⃣1️⃣
https://eitaa.com/fvtt_ir/1121
یادداشت شماره 1️⃣1️⃣
https://eitaa.com/fvtt_ir/1140
یادداشت شماره 2️⃣1️⃣
https://eitaa.com/fvtt_ir/1191
یادداشت شماره 3️⃣1️⃣
https://eitaa.com/fvtt_ir/1896
یادداشت شماره 4️⃣1️⃣
https://eitaa.com/fvtt_ir/1933
یادداشت شماره 5️⃣1️⃣
https://eitaa.com/fvtt_ir/2000
یادداشت شماره 6️⃣1️⃣
https://eitaa.com/fvtt_ir/2048
📌 موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
#استاد_فلاح
☑️ یادداشت شماره 6️⃣1️⃣
⚪️ #مقاله_چهارم
#علم_و_معلوم
#ارزش_ادراکات
☑️ بحث خطای در ادراک
1️⃣ بدیهی بودن خطا!
🔺 مقوله ی خطا آنقدر بدیهی است که یک جورهایی باید بتوانیم با آن کنار بیاییم. آن چیزی که پذیرفته نیست غوطه ور شدن در شکاکیت است، یعنی زیر سؤال بردن ارزش ادراک است. امثال مرحوم علامه کاری ندارند با خطا کنار بیایند این غوطه ور شدن در شکاکیت را نمی خواهند کنار بیایند. اینکه دو سه تا طلبه دزد می بینید کلا یأس از روحانیت پیدا می کنید این صحیح نیست، از طرفی هم بگویید این دزدی نکرد این در دلش قرض گرفت یا امانت گرفت و بعد می خواهد بیاورد! هم درست نیست. بابا این واقعا دزدی کرد.
🔺ما مطلقا خطا را می خواهیم رد بکنیم یا زیر سؤال رفتن ارزش ادراک را رد بکنیم؟
باید بحث را به گونه ای سامان بدهیم که آن داستان اتفاق نیفتد.
این یک مقدار گفتگو زیاد دارد ولی خیلی سریع از کنارش رد می شویم.
🔺 باید مواظب باشیم در شک غوطه ور نشویم، در شک غوطه ور بشویم به معنای اعلام انسداد که شناخت تعطیل همه داریم شعر می گوییم. ادراک می شود تخیل واقعیت هم دارد برای خودش یک مسیر دیگری می رود.
این آن چیزی است که داریم از آن پرهیز می کنیم و باید حصارهایش را محکم بکنیم که به این جاها نرسد.
نباید اینطوری هم شپش کشی بکنیم که خطایی وجود ندارد!
2️⃣ آبشخورهای خطا
🔺 اول: ضعف دستگاه حسی
یکی از آبشخورهای خطا ضعف دستگاه حسی است. ضعف دستگاه حسی لیست مفصلی دارد که تصویر را دارد اشتباه می دهد. دستگاه حسی اشتباه دارد ارائه می کند.
شما در این دفاع گسترده ای که از ادراک می کنی اینجا انصافا بایست این دستگاه حسی اش مشکل دارد و قابل دفاع نیست. کسی که کلا کور است که نمی توانی توجیه بکنی. دستگاه حسی ضعف دارد. حس اتفاق نمی افتد.
🔺 دوم: ضعف احساس
آبشخور دیگر ضعف احساس است نه ضعف دستگاه حسی. از دستگاه حسی تا احساس یک فاصله ای هست آنجا یک ضعفی وجود دارد.
اینجا حس اتفاق می افتد احساس اشتباه است. مثال گردون پر از زغال که به شکل دایره دیده می شود این است. یک نقطه است که دارد می چرخد اما دستگاه حسی تا گیرایی من فاصله ای دارند؛ یک احساسی خدا به من داده که تصویر را دیر ول می کنم این باعث می شود که تصویر قبلی بیاید به تصویر بعد بچسبد. حس دارد راست می گوید ولی تو دیر داری ول می کنی، مشکل در حس نیست مشکل در احساس است.
🔺 سوم: ضعف تفسیر محسوس
مورد سوم ضعف تفسیر محسوس است. دومی توهم نیست همه داریم اینطوری می بینیم دستگاه حسی هم دارد نقطه ها را می رساند شما یک مکانیسمی پشت حس داری و آن هم اینکه تصویر را ول نمی کنی، اما این سومی ضعف در تفسیر محسوس است، یا توهم محسوس. مثال مداد یا خط کش شکسته زیر آب این است، تصویر اینطوری برای من آمد احساسم هم مشکل ندارد، بحث این جا است که شما داری این را بر مداد منطبق می کنی، ضعف در تفسیر محسوس است. شما اینی که برایت می آید نمی توانی متوجه بشوی که این تفسیر واقع نیست. می گویم من که راهی ندارم که متوجه بشوم.
اینجا اگر شما این داستان را درست بکنی این سر شوخی را باز کردن است. بگویی این دارد به نظر می رسد، بین تصویری که آمد و واقعیت تطبیقی نیست. اگر این را جدا کردی سر شوخی را باز کردی. آن هم اینکه هیچ تصویری با واقع مطابق نیست.
غربی ها از این کارها زیاد کردند خیلی از تصویرهایی که با آن ها انس داریم نشان می دهند می گویند این خطا بود. اینجا همه فلاسفه غربی کنار هم هستند دارند شواهد جمع می کنند برای بدبخت بودن ادراک.
اینجا دیگر نمی شود گفت ضعف دستگاه حسی، دستگاه حسی دیگر کاری نمی توانست بکند. ضعف احساس هم نیست، ضعف در این است که این را بر مداد تطبیق دادی.
🔺 چهارم: ضعف در تعقل
آبشخور چهارم ضعف در تعقل است. مثالی که می گفت شخص سیبیلو موفرفری در شب آهسته آمد حتما دزد است دیگر! این ضعف حس است؟ نه؛ احساس است؟ نه؛ تفسیر محسوس است؟ نه. این مثل مداد نیست. شما اینجا کلی مفاد داری اضافه می کنی. آنجا یک چیز شکسته دیدی گفتی این همان است. اینجا اینطوری نیست، یک آدم دماغو دیدی گفتی اصغر است در حالی که اصغر دماغو نیست؛ اینجا کلی معنا تزریق کردی، اینجا تعقل وسط آمده است. قبلی را می شد گفت توهم ولی این تعقل است.
💠 خطا هست با آبشخورهای متعددی که گفته شد آن چیزی که مهم است این است که مکانیسم تصحیح خطا هم هست که واقعا بر واقع منطبق بشود؛ اگر مکانیسمش باشد ما خطا را قبول می کنیم.
🔹 در پست بعد مکانیسم تصحیح خطا بیان خواهد شد.
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ بریده هایی از کلاس #خارج_نهایه
💢بخش 1️⃣ نقطه شروع فلسفه
https://eitaa.com/fvtt_ir/1935
💢بخش 2️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2003
💢بخش 3️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2051
💢بخش 4️⃣ شهود عقلی (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2104
💢بخش 5️⃣ شهود عقلی (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2155
💢بخش 6️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2185
💢بخش 7️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2203
💢بخش 8️⃣ واقع بما هو واقع (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2243
💢بخش 9️⃣ واقع بما هو واقع (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2333
💢بخش 🔟 واقع بما هو واقع (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2404
💢بخش 1️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (4)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2456
💢بخش 2️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (5)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2487
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ بریده هایی از کلاس #خارج_نهایه
💢بخش 3️⃣
🌐 سه تحلیل برای تثبیت بداهت واقعیت بیرون از خود (2)
3️⃣ حضوري بودن علم به واقعيت
🔺 در علم حضوري، واقعيت معلوم را در نزد خود داريم و خود معلوم نزد ما حاضر است نه مفهوم آن. به نظر من نفس انسان راحتتر درك ميكند كه با خارج بهشكل حضوري ارتباط دارد. وقتي با واقع خارجي ارتباط داريم، خود واقع را ديدهايم و اين يعني واقع خارجي موجود است.
🔺 اما واقعيت آن است كه تثبيت اين مسئله تحليلهاي فني ويژهاي ميطلبد. اگر علم ما به عالم خارج مادي از راه حواس ظاهري است، اين علم چگونه ميتواند حضوري باشد
علامه در ديدگاه نهايي خود، كه در اصول فلسفه و روش رئاليسم بيان شده است، ميپذيرد كه ارتباط ما با عالم مادي از طريق حواس ظاهري، بهنحو علم حضوري است. ما در ادامه پس از بيان اين ديدگاه، يك طرح فني براي تثبيت ارتباط حضوري خود با عالم خارج ارائه خواهيم كرد و خواهيم گفت كه تحليل عميقتر علم حضوري ما به عالم ماده، با استفاده از بحث
«#شهود_عقلي»است. 🔺 البته مسئلة حضوري بودن علم به محسوسات، براي خود تبييني دارد كه اكنون مجال پرداختن بدان نيست. فقط اين كليد را بدست ميدهم كه با حل شدن «النفس في وحدتها كل القوي»، بايد گفت نفس در سر انگشتان هم حاضر است و هنگام لمس، گويا خود نفس در موطن سر انگشت آمده و دارد لمس ميكند. البته تمام ضوابط ماديت دست و ماديت خارج هم محفوظ است. 🔺 راهي كه علامه در اينجا طي كرده، اين است:
تمام وجودهاي ذهني كه از حواس خارجي بدست ميآيند، ريشه در ادراك حضوري حسي دارند. همة اينها را ما در مرحلهاي از ارتباط حقيقي نفس با خارج بدست آوردهايم. اگر اين ارتباط لمسي باشد، نفس حاضر در مرتبة لمس، اين ادراك را دارد، و اگر سمعي باشد، نفس حاضر در مرتبة سمع و همينطور.🔺 اين مطلب غير از ارجاع علم حصولي به حضوري است، كه در مبحث علم در كتاب نهايه آمده است. در آنجا معناي ارجاع علم حصولي به آتش، به علم حضوري بدان، اين است كه با ديدن آتش محسوس، صورت خيالي آتش انشاء ميشود و ارتباط حضوري با آن صورت خيالي برقرار ميشود. اما آنچه در اينجا مورد بحث است و علامه در اصول فلسفه و روش رئاليسم بدان نظر دارند، علم حضوري به همين آتش محسوس مادي خارجي است، نه به وجود مثالي آن. 🔺ادراك حسي، حضوري است، با حفظ تمام احكام مادي شيء محسوس و عضو حسگر و تعاملي كه اين دو هنگام اتصال مادي با يكديگر دارند. درواقع، متعلق ادراك حسي حضوري، برآيند تعامل مادي شيء محسوس و عضو حسگر است. 🔺 ميان علم حضوري حسي و ديگر علوم حضوري فرق هست، درواقع، علم حضوري حسي، ضعيفترين مرتبة علم حضوري است. 🔺 ازاينرو كه نفس در ادراك حسي با واقعيت محسوس متصل است، قوة تبديل علوم حضوري به حصولي، ميتواند علوم حصولي را فراهم آورد و اگر اين اتصال وجود نداشت، چنان كاري هم قابل انجام نبود. 🔺 ما غرق در خارج هستيم و اصلا واسطهاي بهنام انديشه در كار نيست. بنابراين بسيار واضح است كه واقعيت، امري بديهي است. بلي، بعد از اين ارتباط مستقيم با خارج، ميتوانيم از آنچه حضورا درك كردهايم، تصوير برداريم. 📚 منبع: درس خارج نهایه - سال اول - 1393-1392 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac