🌹🌹🌹🌹🌹🌹
میدانی....
وصف حال من،وصف کسیت که دارد جان می سپارد در آب
اما هیچ دست و پایی نمی زند...
نشسته ام و دارم مدام ذکر عجل الولیکتت را می خوانم...
آخر هر صلواتی مراقبم تا نکند یادم برود عجل فرجهم را...
اما پایش که به میان بیایید
از خدا که پنهان نیست از تو چه پنهان
گهگاهی دروغکی هم میگویم...
یا شاید وقتی با زن همسایه سلام علیک میکنم پشت سر راضیه خانم هم چیزهایی بگویم....
یا حتی اگر از دست فلانی ناراحت باشم خودم را از چشمش دور نگه دارم تا مبادا جواب سلامش را بدهم
یا اینکه افسار زبانم دست خودم نباشد و بشکنم دلی را با کلماتی که هر از گاهی خواسته از ان بیرون می آید
راستش را بخواهی حتی گاهی نمازم هم قضا می شود
شاید هم هر از گاهی از دستم در رفته باشد و رضایت مخلوقش برایم عزیز تر....
چه روزهایی حرص و جوش مال دنیا را خورده ام و عصبانی از هر کسی که خواسته جایم را بگیرد
چه شب هایی که از فکر اینکه چرا خانه لیلا باید از خانه من قشنگ تر باشد خوابم نبرده است
چه ساعت هایی که میشد گره گشای مشکل بنده ای باشم و پشت گوش انداختم
یا ان لحظاتی که میتوانستم لبخند بزنم به هر رهگذری که از کنارم میگذشت و دریغ کردم
اصلا مگر تقصیر حاجی بابا بود که من ان روز عصبانی بودم و نخواستم جواب سلام گرمش را با مهربانی بدم...
این چیزها بعضی هایشان شاید کوچک باشند و از نظر پنهان
اما فرسنگ ها مرا از تو دور کرده است...
مرا کرده شبیه کسی که دارد در اب جان می سپارد و هیچ دست و پایی نمیزد...😔
آن وقت میخوام تو با عجل فرجهم هر صلواتم زودتر بیایی...
به گمانم در برزخ گیر افتاده ام
نه آنقدر خوبم که فریاد داد از غم تنهایی ام را بشنوی و باز آیی
و
نه آنقدر بدم که هوای دیدنت را برای ابد از سرم بیندازم..کت.
ماه تابان روزگار من
دلم برای لحظه ای حس کردنت پر زده است....😢
بیا که من میان منتظرانت؛گهنکارترینم
#عجل_الولیک_الفرج❤️
@gadamgadamtabandegi
🍃🌸🍃