eitaa logo
گاهی با دوستان خدا
36 دنبال‌کننده
878 عکس
332 ویدیو
16 فایل
گاهی گمان نمیکنی ولی خوب می شود گاهی نمیشودکه نمیشودکه نمی شود گویی به خواب بودجوانیمان گذشت گاهی چه زودفرصتمان دیرمی شود کاری ندارم کجایی چه می کنی بی عشق سرمکن که دلت پیرمی شود/قیصرامین پور ارتباط با ما @rahj00
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸با الهام از کلام رهبری 🍃زنِ مسلمان باشی و تقدیر روی پیشانیت اسم مردی را نوشته باشد که از اول گره خوردن اسمش با دلت هیچ وقت ناراحتت نکرده . عیّاری باشد که همه عمرش را پای حقیقت می گذارد؛ ماندن تا پای جان آن هم برای بقای کلمه حق مرامش باشد ؛ اگر قرار بود به شکرانه ایمان الهی که خدا هبه کرده و ضامن خوشبختی ابدی تان شده زندگی رابین خود و خدا تقسیم کنید ؛اگر قرار بود که قرعه جهاد با اشقیا در معرکه ای مسلم، به اسم همسرت بیفتد و سهم او هم فقط ۶ ماه پای کار بودن وجهاد نظامی علیه جهل و کفر باشد ،چه حالی داشتی ؟ فقط شش ماه؛ لابد یادت پر از خاطرخواهی های دونفره ای می شد که از روز اول، شیرینی اش به دلت چسبیده وحالا دلت یک ریزه از آن روزها را می خواهدولی، دوری اش دلتنگی ها را برآیند می کند و مدام بغضی در گردنه احساس ، راه گلویت را می بندد؛ یا دلشوره هایی که به دلت چنگ می زنند و انتظار و کابوس های شبانه را به تنهایی ات می چسبانند؛ این را بگذار کنار دلواپسی های تربیتی که برای بچه ها داری و خستگی ها و کم آوردن هایی که ناامیدت می کند. اگر از لای روزمرگی هایمان رد شوی و با امتداد زمان از چهارده قرن بگذری به خانه ای می رسی که در پنجمین سال بعثت،چشم دنیا را به آمدن دختر عصمت روشن کرد. به زمین و زمان افتخار داده و وجود عرشی اش را تا دنیا کشانده؛ مهمان زمین است. کودکانه هایش پر از بازی دستهایی است که کوچکی اش را با روبان طلایی مادرِ پدر بودن می پوشانَد و در هجوم تنهایی و غصه های بابا روی سرش دلگرمی می سابد و اکلیل محبت می ریزد. بعد از انقلابِ الهی پدر، دستش را به نبی می سپرد تا در دست کسی بگذارد که در هیچ گوشه عالم جز خاتم الانبیا قد فضایل هیچ مردی به او نمی رسد ؛ همه وجودش با یک شیر انقلابی یکی می شود و دلش را قرص می کند به محبتی که اول و آخرش خداست؛همو که اول و آخر همه خواستنی هاست. با یک فرض شش ماهه خیالت را معلق کردم ولی، یادم رفت بگویم هیچ شش ماه از زندگی مشترک دختر آیینه وآب خالی از مجاهدت شوهرش نبود؛با حساب و کتابهای آدمیزادی می شود بیشتر روزهای خوش زندگی مشترکشان؛ باید زن باشی و زیست یکپارچه مجاهدت شریکت جلوی چشمت باشد تا بدانی چه حالی دارد زندگی با کسی که مردانه سلاح دستش می گیرد و بر ظلم وکفر شمشیر می کشد ؛هرچند اقوام خودش باشند .لااقل باید شش ماه در روزهای نبودن او سایه صبر را روی سختی و گره های زندگی ات انداخته باشی تا سختیِ سامان گرفتنِ زندگی در نبود شوهر را بفهمی؛ این حرفها برای گوینده ای که هنرش فقط قلم کشیدن روی کاغذ و چسباندن حروف است ، لقمه ی بزرگتر از دهان است؛ولی لای این بزرگ گویی هایی که به قد وقواره ام نمی خورَد،به رسم لفاظی ،بگذار روی فکرت با قلمی کوچک که در حد و اندازه فکر کوتاه من است بنویسم ، شریک زندگی یک رزمنده بودن با همه دلشوره ها و دلتنگی هایش ولی، همه اتفاق های زندگی ایشان نبود؛ دفتر زندگی بانوی کسا ،ورق های دیگری هم دارد. ادامه دارد......... ✍ره جو @gahneveshtha
❇️دور از سفره انقلاب ▪️برای بعضی از ما دخترهای تازه به انقلاب رسیده که برای دو روز حضور بابایمان به سر زمین و زمان منت می گذاریم و طلبکار خدا می شویم ، یاد یک چیز خجالت زده مان می کند ؛ که فاطمه هم دختر انقلاب بود ولی، سهمی از سفره انقلاب نخواست.با اینکه شوهرش شیر مجاهدان بود و هیچ شش ماه ای از زندگی اش خالی از جهاد نبود ولی، ذره ای به او گلایه نبرد و نبودنش برای او وسیله باج خواهی های جاه طلبانه نشد؛نه به رسم ژن خوب بودن حق اوقات فراغت خواست نه به خیال اینکه جایش سر سفره انقلاب تنگ می شود به بقیه نیش و کنایه ای زد. سهم او از سفره انقلاب دو پسر بودند که میوه درخت پاک نبوی شدند.چقدر در معامله با خدا دست ودل باز بوده فاطمه؛حتی میوه های دلش را هم برای خودش نمی خواست.همه چیز برای خدا. نشان به آن نشان که بعد از گرفتن جواز عافیت بچه های بیمارش، به رسم ادای نذر، که همگی سه روز روزه گرفتند ، بازهم انگار ظرف بدهکاری اش را به خدا خالی می دید که به رهرویی از علی دست دلش را به او سپرد تا قرص نانشان را هم پیشکش بنده سائل خدا کند؛بچه ها ولی محتاج تر بودند.در راه خدا؛به اسم خدا؛برای خدا.برای او اول و آخر ،همه خدا بود. راز بقای هجده ساله‌ای که فخر عالم شد شاید همان دلی باشد که در آن جایی برای غیر خدا نبود. اگر به عدد بود شاید صد سال و هزار و میلیون در اخلاص او ذوب می شدند وامتدادشان را از دست می دادند.او برای مطهره شدن هشتاد سال نمی خواست ؛هجده سال برای او بس بود تا تطهیر در او و خانواده اش انحصاری شود وتا ابد ذره ای گرد پلیدی ساحت قدسی شان را کدر نکند. ✍ره جو @gahneveshtha
❇️هجده ساله خدا 🔸حساب هجده ساله خدا از باقی هجده ساله ها جداست.در روزگاری که مردها سرگرم دنیا شدند و با رحلت رسول، پی سند و بنچاق گشتند تا از میراث خدا قداست زدایی کنند و آن را مِلک تیر وطایفه شان کنند ؛که گرد جاهلیت به دلشان نشست و گعده گرفتند تا از لای بی خیالی انصار ومهاجر رد شوند وکمر حق را بی سروصدا بشکنند؛دست خدا بود که از آستین دست پرورده رسول بیرون آمد ودر قامت اولین زن رودرروی طغیان سقیفه ایستاد.با همان دستی که برای بابا مادری می کرد به در انصار ومهاجر می زد وبی ملاحظه ی آن چه که به سرش می آورند با صدای بلند عهدشکنان را رسوا می کرد. هجده سال برای او انقدر بود که روی تک تک لحظه های زندگی اش رنگ خدا بزند ورنگش تا آخر دنیا تک رنگ بماند که بین رنگهای اهل عالم، رنگ دل او و خانواده اش فقط به چشم خدا بیاید. دست اخلاص هجده ساله خدا به عرش می رسید؛ کو دستی که با هزار دست گره شود و به قد عرشی زهرای خدا برسد. ✍ره جو @gahneveshtha
❇️پاسدار امانت خدا تاریخ هم کذاب است اگر نوشته باشد که زهرا فقط برای گرفتن حق شوهرش در به در کوچه های مدینه شد تادست مُرید ابلیس گونه اش را کبود کند . فاطمه که طلبی از انقلاب نداشت تا برای گرفتنش کلمه هارا خرج منیتش کند .فاطمه برای یادآوری طلب خدا آمده بود.یک بار برای همیشه خدا طلب خودش را به دست سرور عالمیان سپرده بود تا به گوش مردم برساند که: قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی. وارث احمد را به آن بازیچه ها چه کار ؛فاطمه از سلاله حق بود و ریه های قدسی اش هوای حق را می کشید؛ چه حق در علی می بود؛ چه در غیر او ؛بازهم فاطمه کمربند حق را می گرفت و نمی گذاشت غریب بماند. او که وارث درهم و دینار نبود تا برای آنها پشت در برود و پهلویش را پیشکش آتش و میخ کند. فاطمه وارث امانتی بود که از آدم تا خاتم دست به دست شد و آخر، بارش به دوش علی رسید.حق را می دید که در علی تجلی کرده وپهنای شانه های آسمانی اوست که تاب امانت خدا را دارد. دلشوره های رسول الله را دیده بود و در غدیر شاهد اکمال دین و اتمام نعمت بود . آخرین کلمه های حضرت خاتم در گوشش بود و می دانست که از انقلاب پدر دو ثقل باقی می ماند. ✨کتاب الله و عترتی اهل بیتی. می دید که سروکار حکومت با قرآن است و ثقل دیگر علی است که احدی نباید از حکومت قرآن جدایش کند. می دانست که فقط با علی است که کار عالَم به خیر می شود. به تاریخ سنگدل کذاب ،باید کشیده زد تا عهدی را که عصاره انبیا با اهل زمین بسته بود یادش بیاید؛باید یادش آورد که وقتی مشتاقان دنیا انگشتِ خودخواهی در گوششان فرو بردند تا صدای حقانیت علی را نشنوند، زهرا تنها بود ولی می دید ناودان فسادی را که با دست کشیدن از علی در عالم جاری می شود؛ چه کار باید می کرد؟ روی دیده هایش خط می کشید و تباهی عالم را به تماشا می نشست؟ صدای وحی در گوش زهرا بود که 💫اطیعوالله واطیعوالرسول واولوالامر منکم💫 بار رسالتی که از ملکوت به خاتم انبیا سپرده شده بود حالا باید با ردای امامت به دوش علی می رسید ،ولی با هجوم طماعان و فرصت طلبان امانت داشت تکه تکه می شد.باز فاطمه بود که همه دارایی اش را به قربانگاه برد و برای پس گرفتن امانتی که اشقیای عالم از اهلش دزدیده بودند، تمام قد به میدان آمد. هر چند دنیا خسیس بود و از بده بستانی که با اهلش داشت، دل زمین را از بودنِ زهرا خالی کرد ولی ،سوختنش تا وعده ظهور بازگو می شود و هر بار نفس اهل درهم و دینار را تنگ تر می کند.پای استقامت زهرا مایه بقای انقلاب بود تا طنین یک نهیب الهی برای همیشه در گوش ها باقی بماند و هیچ کس یادش نرود که: 💫إِنَّ اللَّهَ يَأمُرُكُم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلىٰ أَهلِها ....... خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانتها را به صاحبش برگردانید!💫 سلام و صلوات به پاسدار امانت خدا؛فاطمه ،کلمه نیکوی خدا. ✍ره جو @gahneveshtha
33.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت تشرف آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی (ره) محضر امام زمان(عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در قضیه حمله به خانه حضرت علی علیه السلام و مجروح شدن حضرت زهرا سلام الله علیها چرا علی علیه السلام از حق خود دفاع نکردند؟ 🏴