🕌✨🕌✨
شهید مدافع حرم «مجید قربانخانی» متولد 30 مردادماه سال 69 در تهران و ساکن محله یافتآباد بود، که بعد از یک تحول درونی، داوطلبانه به سوریه اعزام شد تا از حریم عقیله بنیهاشم و مردم مظلوم سوریه دفاع کند. در نهایت بعد از دلاوریهای فراوان در تاریخ 21دی ماه سال 94 بهدست تروریستهای تکفیری در منطقه خانطومان به فیض شهادت نائل شد و پیکر مطهرش در منطقه ماند.🌹 سرانجام پیکر شهید توسط گروههای تفحص شهدا کشف و از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. از این شهید مدافع حرم به دلیل برخی اخلاق های خاص، لوتی مسلک بودن، خالکوبی روی دست و تحول درونی یکباره تا رسیدن به عرش اعلاء، به نامهای «داداش مجید»، «مجید سوزوکی» و «حر» شهدای مدافع حرم نیز یاد میکنند.🕌🕌
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
او تک پسر خانواده است. مجید از کودکی دوست داشت برادر داشته باشد تا همبازی و شریک شیطنتهایش باشد؛ اما خدا در ۶ سالگی به او یک خواهر داد.
خانم قربانخانی درباره به دنیا آمدن «عطیه» خواهر کوچک مجید میگوید: «مجید خیلی داداش دوست داشت. به بچههایی هم که برادر داشتند خیلی حسودی میکرد و میگفت چرا من برادر ندارم.
دختر دومم «عطیه» نهم مهرماه به دنیا آمد.
مجید نمیدانست دختر است و علیرضا صدایش میکرد. ما هم به خاطر مجید علیرضا صدایش میکردیم؛ اما نمیشد که اسم پسر روی بچه بماند.
شاید باورتان نشود. مجید وقتی فهمید بچه دختر است. دیگر مدرسه نرفت.
همیشه هم به شوخی میگفت «عطیه» تو را از پرورشگاه آوردند.
ولی خیلی باهم جور بودند حتی گاهی داداش صدایش میزد.🌹🌹🌹
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
❤️💚❤️💚
آقا مجید هم جوانی از همین کوچه پس کوچههای شلوغ و پهلوانپرور بود. شهیدی که در فضای مجازی با صفتهای متعددی شناخته و تصاویر خاصی از او منتشر شده است. یک جا خواندم که «مجید سوزوکی» صدایش میکنند و جای دیگری از او به عنوان «مجید بربری» نام برده بود.
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃🌹🍃🌹🍃
و اما ماجرای خالکوبیاش که این خالکوبی نهایتاً مربوط به پنج ماه قبل از شهادتش بود. و میگفت دوستانم اصرار کردند و من هم جوگیر شدم. بعد حتماً پاکش میکنم. مجید ۲۵ سالش بود که شهید شد. بزرگ شده یک محله جنوب شهری که نوسان زیادی را در دوران جوانی تجربه میکرد. آن خالکوبی هم یک احساس زودگذر بود.
و امروز مجید به حر مدافعان حرم شهرت پیدا کرده است. نویسنده کتاب شهید مجید قربانخانی با عنوان «حر مدافعان حرم»، خانم کبری خدابخش خبر از اتمام و چاپ کتاب مجید قربانخانی توسط انتشارات دارخوین را داده است. این کتاب هم اکنون در بازار کتاب است📖📖
خالکوبی «مجید سوزوکیِ» یافتآباد در خانطومان پاک شد 👇🏻👇🏻👇🏻
🌹🌹🌹
شب آخر همرزمش میگوید: مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار که خالکوبی روی دستت است. مجید میگوید: تا فردا این خالکوبی یا خاک میشود و یا اینکه پاک میشود؛ و پاک شد. 🌹🌹🌹
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
جمعیت گرداگرد آمبولانس حلقه زدند و مادر که حالا چادر رنگی نیز به سر کرده بود به همراه پدر شهید، روی ماشین رفتند تا مراسم عقد پسرشان را برگزار کنند.🌹🌹🌹
حیاط معراج شهدا مملو از جمعیت بود، چرا که حسینه دیگر گنجایش این همه مهمان را نداشت.
شلوغی و ازدحام جمعیت درب ورودی معراج شهدا، خبر از استقبال با شکوه و بینظیر مردم تهران از پیکر داداش مجید میداد.
شربت پخش می کردند تا شاید آبی باشد بر داغ دلهای خانوادههای شهدایی که در این جمع حضور داشتند اما هنوز پیکر عزیزشان برنگشته بود.
خیلیها میخواستند هر طور شده وارد حسینه شوند تا از نزدیک شاهد وداع خانواده شهید با پسرشان باشند، پسری که به قول مادرش علی اکبری رفت اما علی اصغری برگشت.
پیکری که فقط چند تکه استخوان سوخته از آن باقی مانده است و حالا بعد از سه سال و چند ماه برگشته بود تا دل بیقرار مادر را آرام کند.🌹
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
اندکی تامل…
داستان مجید راشنیدم، خالکوبی دستش را دیدم ، از شرو شورش حرفهایی شنیدم .چشمانم را خوب که باز کردم اطرافم را دیدم که پُراست از مجیدهایی که ما ندیدیم … شایدهم دیدیم ولی همونجور که باب میلمان بود. مادرش گفت “نمیدانم بین او وخدا چه معامله ای شد که ورق زندگیش برگشت …؟؟
اما من میدانم !!
خدای مجید همان خدای حُریست که یک تنه سینه سپر کرد تا زینب بی برادر نشود،
من میدانم ! خدای مجید همان کارگردانی است که تا آخرین ثانیه از فیلم زندگی را نمیتوانی حدس بزنی…
از افکارم شرمم می گیرد.
خدایا مارا ببخش که از ظاهر دیگران برای خودمان باطن میبافیم
چه کسی میداند پشت تک تک چهره مجیدهای این شهر چه قلبی نهفته ؟؟با کمی تامل در قصه مجید شهر ما میفهمی که خدا هر که را که بخواهد آبرو می بخشد یک لحظه، یک آن کافیست برای عزت بخشیدن
عزتی که مجید میشود (مجید) ماندگار، عزیز، حُر مَنش، مدافع عزت و شرف، ودرآخرهمانند مولایش شهید…
داستان شهید قربانخانی آدمی را یاد حدیثی از حضرت امیرالمونین(ع) می اندازد که خطاب به مالک میفرماید “ای مالک اگر شب هنگام کسی را در حال خطا دیدی صبح به آن چشم نگاهش نکن ، شاید سحر توبه کرده و تو نمیدانی …
نام و یادش تا ابد جاویدان
ذکر و یاد نام شهدا با قرائت فاتحه و صلوات 🙏
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍁🍃🍁🍃🍁
📿 #ذکر_قرآنی روز پنجشنبه:
⚛دو آیه آخر سوره جاثیه جهت برطرف شدن خستگیها(کار،خانه،زندگی و گرفتاری مالی):
✨فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ(۳۶)ولَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ(۳۷)✨
🍂حداقل ۳ الی ۱۰۰ مرتبه
🌸حضرت علی(ع) میفرمایند:
🌾سخن بگویید تا شناخته شوید؛ زیرا شخصیت آدمی در زیر زبانش پنهان است🍃
🎐ذکر اختصاصی روز پنجشنبه:
🍏 دعای نادعلی
☀️دعای محبت قرآنی:آیه۶۳ سوره انفال
🟣 نماز فرزند برای پدر و مادر در روز پنجشنبه
♦️دورکعت نماز که در رکعت اول بعد از حمد ۱۰ مرتبه میگویی:
⚜رَبِّ اغْفِرْلى وَلِوالِدَىَّ وَ لِلْمُؤْمِنينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ⚜
♦️و در رکعت دوم بعد از حمد ۱۰ مرتبه میگویی
⚜رَبِّ اغْفِرْلى وَ لِوالِدَىَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِىَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ⚜
♦️و بعد از سلام نماز ۱۰ مرتبه میگویی
⚜رَبِّ ارْحَمْهُماكَمارَبَّيانى صَغيراً⚜
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سوره_درمانے #آیه_درمانے #ذکر_درمانے #ثروت
🌟روز پنجشنبه ۲ رڪعت نماز بـہ
نیت ڪسب مال و ثروت بخواند و
سپس سوره یاسین بخواند و این
عمل را تا ۳ روز به عمل آورد اکمل
خواهد بود.
📕گوهر شب چراغ جلد ۲ ص ۱۵۷
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
👌دعای دفع سردرد
امام باقر (ع) : برای دفع دردسر دست بر سر بمالید و هفت مرتبه بگوئید:
اَعُوذُ باللهِ الذی سَکنَ لهُ ما فی البَرَ و البحرِ و ما فی السمواتِ و الارضِ
و هُوَ السمیعُ العلیمُ .
»» دعا به جهت شفای درد شقیقه ««
در مکارم الاخلاق از حضرت صادق (ع) نقل است که فرمودند :
دست خود را بر محل درد بگذار و بخوان آیة الکرسی و فاتحه را و سپس بگو :
اللهُ اَکبرُ اللهُ اکبرُ لا اِلهَ اِلا اللهُ و اللهُ اَکبرُ اَجلَ و اکبرَ مِما اَخافُ و احذَر اعوذُ باللهِ
مِن عَرَقِ نِعارٍ و اعُوذُ باللهِ مِن حَرَ النارِ
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🔰 *داستانک کوتاه آموزنده*
شب سردی بود...
زن بيرون ميوهفروشى زُل زده بود به مردمى كه ميوه مىخريدند .
شاگرد ميوهفروش ، تُند تُند پاكتهاى ميوه را داخل ماشين مشترىها مىگذاشت و انعام مىگرفت .
زن با خودش فكر مىكرد چه مىشد او هم مىتوانست ميوه بخرد و ببرد خانه... رفت نزديكتر... چشمش افتاد به جعبه چوبى بيرون مغازه كه ميوههاى خراب و گنديده داخلش بود .
با خودش گفت : «چه خوبه سالمترهاشو ببرم خونه . »
مىتوانست قسمتهاى خراب ميوهها را جدا كند و بقيه را به بچههايش بدهد... هم اسراف نمىشد و هم بچههايش شاد مىشدند .
برق خوشحالى در چشمانش دويد...
ديگر سردش نبود!
زن رفت جلو ، نشست پاى جعبه ميوه . تا دستش را برد داخل جعبه ، شاگرد ميوهفروش گفت : « دست نزن ننه ! بلند شو و برو دنبال كارت ! »
زن زود بلند شد ، خجالت كشيد .
چند تا از مشترىها نگاهش كردند . صورتش را قرص گرفت... دوباره سردش شد...
راهش را كشيد و رفت.
چند قدم بيشتر دور نشده بود كه خانمى صدايش زد : «مادرجان ، مادرجان ! »
زن ايستاد ، برگشت و به آن زن نگاه كرد . زن لبخندى زد و به او گفت :
« اينارو براى شما گرفتم . »
سه تا پلاستيك دستش بود ، پُر از ميوه ؛ موز ، پرتقال و انار .
زن گفت : دستت درد نكنه ، اما من مستحق نيستم .
زن گفت :
« اما من مستحقم مادر . من مستحق داشتن شعور انسان بودن و به همنوع توجه كردن و دوست داشتن همه انسانها و احترام گذاشتن به همه آنها بىهيچ توقعى . اگه اينارو نگيرى ، دلمو شكستى . جون بچههات بگير . »
زن منتظر جواب زن نماند ، ميوهها را داد دست زن و سريع دور شد... زن هنوز ايستاده بود و رفتن زن را نگاه مىكرد .
قطره اشكى كه در چشمش جمع شده بود ، غلتيد روى صورتش . دوباره گرمش شده بود... با صدايى لرزان گفت : « پيرشى !... خير ببينى...» هيچ ورزشى براى قلب ، بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست
*🍉پیشاپیش یلدای مهربانی که نماد*
*خانواده دوستی و عشق ورزیدن*
*به هم نوع است را شادباش میگوییم .🍉* 😊
*🍎🍌🍍🥝یلدای امسال در هنگام خرید میوه*
*سهم تنگدستان آبرومند را فراموش نکنیم .🍏* ☺️
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
4_6025990732928518067.ogg
525.4K
قرار هرشبـمون♥️
.
عاشقاۍ مهدے بخۅنیم تا
میلیوݧها دعا خوندھ بشہ🌿
.
🌙 #گوشبدیدنوازشرۅحرۅ🙂
التماس دعای فرج
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
دعای هفتم صحیفه.mp3
2.3M
دعای هفتم صحیفه سجادیه
حاج محمود کریمی
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🔰✅🔰✅🔰✅🔰✅
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّآ أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
ما آن را قرآنی به زبان فصیح و گویا نازل كردیم تا شما [درباره حقایق، مفاهیم، اشارات و لطایفش] تعقّل كنید.
#قرآن #سوره یوسف #آیه ۲
📚برگزیده تفسیر نمونه📚
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
📜📜📜📜🌿🌹🌿📜📜📜📜
💠(شخصی در حضور امام سخنی بزرگتر از شان خود گفت، فرمود،) پر درنياورده پرواز كردی، و در خردسالی آواز بزرگان سر دادی
(شكير، نخستين پرهایی است كه بر بال پرنده می رويد و نرم و لطیف است و سقب، شتر خردسال است زيرا شتر بانگ در نياورد تا بالغ شود.)
📒 #نهج_البلاغه #حکمت402
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام برتوای باقی مانده خدا ، از زبده برگزیدگان
✨ السلام علیک یا بقیه الله ✨
یاوران امام زمانی سلام 😊
🌿 صبح آدینه تون بخیر و خوشی
🌾 روزتون پر از حال و هوای خوب و اتفاقات عالی
🌿 حال دلتون امام زمانی
🌾 رزق و روزیتون پر برکت و حلال
🌿 اللهم عجل لولیک الفرج
✨ لبیک یا سیدنا الخامنه ای ✨
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi مدیر گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
ویژه👌👌
سلامتی رهبر عزیزمون صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯