#ماکارونی_و_میت_بال گوشت چرخکرده۳۰۰گرم پیاز رنده۱ عددمتوسط نمک-فلفل-پیاز خردشده۱عدد-ماکارونی هویج رنده شده ۴تا،روغن مثل کلیپ درست کنید و نوش جان کنید. ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯

#مرغ_یونانی نصف لیوان ماست یونانی یا ماست چکیده رو با یک حبه سیر له شده ، یک عدد پیاز رنده شده ، یک قاشق غذاخوری پر جعفری خرد شده ، دو قاشق غذاخوری آب لیموی تازه ، نوک قاشق رنده پوست لیمو ، نمک ، فلفل ، دو قاشق غذاخوری روغن زیتون رو مخلوط کردم . مرغ ها رو چهار ساعت توی این مواد گذاشتم . بعد مرغها و مواد رو توی ظرف کنار هم چیدم و توی فر صد و هشتاد درجه چهل و پنج دقیقه پختم . بعد کمی کره رو با برس روی مرغ ها کشیدم و پنج دقیقه گریل رو روشن کردم . تکه های مرغ بزرگ نباشه تا کاملا مغز پخت بشه . ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯

#ترشی_خوشمزه #ترشي_ليته مواد لازم برای ترشی لیته گل کلم ۵۰۰ گرم هویج ۲۵۰ گرم سیب زمینی ،ترشی ۲۵۰ گرم بادمجان کبابی یا پخته ۱ کیلو فلفل ۱۰۰ گرم سیر ۲۵۰ گرم ،سبزی ترشی ۵۰۰گرم نمک ۱ ق غ زردچوبه ۱ ق م سرکه به میزان لازم ، همه مواد میکس کنید با سرکه مخلوط کنید وداخل ظرف میریزیم ودر جای خنک بزارید. 💐💐 سبزی ترشی جعفری،گشنیز،نعناع،مرزه،ترخون ادویه ترشی،تخم گشنیز،گلپر،سیاه دانه،زردچوبه. این ترشی بعدازده روزآماده ست ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯

عصرانه خوشمزه 👌😋 ─┅─═ঊ🍃🌸🍃ঈ═─┅─ ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯

⛄️زمستونا چی بپوشیم؟ 🔸یکی از شیوه های مرسوم سبک زندگی و نحوه لباس پوشیدن در مردمان قدیم بسیاری از نقاط جهان از جمله ایران، #پوشاندن_سر به خصوص در فصل زمستان و هوای سرد است.☝️🏼 این شیوه چه برای زنان و چه مردان رایج بوده است. ✅احتمالا یکی از دلایل شایع شدن بیماری های سر و مغز و اعصاب با منشا سردی سر، در مردمان امروزی، کنار گذاشتن همین رسم دیرینه باشد.👌🏼 #نکته 👈🏼 پوشاندن وگرم نگه داشتن #سر #گردن و #پهلو و #کف_پاها از سرما خیلی توصیه میشه ... ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯

✴️ شیوه غلط نوشیدن آب: ❌بعد از میوه آب نخورید. ❌از آب آهن، استفاده نکنید. ❌از نوشیدن آب راکد پرهیز کنید. ❌بعد از مصرف ترشی آب نخورید ❌بعد از جماع آب ننوشید ❌آب یخ نخورید. ❌وسط غذا آب ننوشید. ❌نیم ساعت قبل از غذا و دوساعت بعد از غذا های چرب و گوشتی آب نخورید ❌به سرعت آب ننوشید و هنگامِ نوشیدن، آب را داخل حلق نریزید بلکه آن را بمکید. ❌از نوشیدن آبی که زیر نور آفتاب گرم شده(مثل بطری های آب معدنی) پرهیز کنید. ❌در حالت گردن کنج و به شکم خوابیده آب نخورید. #اصلاح_تغذیه ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯

عســ🍯ــل زنده چه عسلی هست ؟ 👈🏼عسل زنده عسلی است که مانند انسان زنده است  و نسبت به گرما و سرما از خود واکنش  نشان می دهد. ، 🔻عسل زنده در برابر #گرما خود را رها کرده و منبسط می شود و نسبت به شدت گرما رقیق و رقیق تر می شود. 🔺عسل زنده در برابر #سرما منقبض می شود ونهایتاً رس بسته و مانند کره می شود که اشتباها به آن شکرک می گویند و در واقع شکرک زدن عسل در هوای #سرد نشانه زنده بودن عســـ🐝ــل است.😁 عسل شفای هر مرضی است... ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯

#سالم_خوری خوردن بی‌رویه دسر چه بلاهایی سرمون میاره 👇🏼 🍮 باید بدونید که انواع پودینگ‌ها، دسرهای خامه‌ای، کارامل و غیره که خیلی هم رایجه، سرشار از قندهای ساده و افزودنی‌ها هستند که در تعادل قند خونتون اختلال ایجاد می‌کنند. 🍮 مصرف این نوع دسرهای چرب و شیرین شاید به صورت گهگاه مشکل ایجاد نکند... اما مصرف منظمش باعث بروز مشکل مقاومت سلول‌های بدن به انسولین میشه و زمینه بروز دیابت رو هم ایجاد می‌کنه. 🍮 یادتون باشه که دیابت نوعی بیماری مزمنه که روی وضعیت کل بدن تأثیر منفی میذاره. 👈🏼 اگه نمی‌تونید از دسر چشم‌پوشی کنید مراقب انتخاب‌هاتون باشید و برای دسر یا میان‌وعده به سراغ انواع سالمش مثل میوه‌ها و ... برید. 😊 مراقب خودتون باشید. ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯

#طب_نورانی🍏 📌تحفه گرگ‌ها تزریق امید نا امیدی؟! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯

🌱💔🍃 خاطره‌ای زیبا از زبان مرحوم حجت‌الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی بنظرم زیبا بود که تقدیم می‌کنم: در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان می‌گفتیم، اما به گونه‌ای که دشمن نفهمد. روزي جوان هفده ساله ضعیف و نحیفي، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان می‌گویی؟ بیا جلو»! یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او». آن بعثی گفت: «او اذان گفت». برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه می‌کنی. من اذان گفتم». مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو». برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد. وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی. الان دیگر پای من گیر است». به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره 1 و 2) زیر زمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش می‌بارید. آن مأمور بعثی، گاهی وقت‌ها آب می‌پاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) می‌دادند که بیشتر آن خمیر بود. ایشان می‌گفت: «می‌دیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه می‌شوم. نان را فقط مزه مزه می‌كردم که شیره‌اش را بمکم . آن مأمور هم هر از چند ساعتی می‌آمد و برای این‌که بیشتر اذیت کند ، آب می‌آورد ، ولی می‌ریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار می‌کرد» . می‌گفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک می‌شوم . گفتم : یا فاطمه زهرا ! امروز افتخار می‌كنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنه‌کام به شهادت برسم» . سرم را گذاشتم زمین و گفتم : یا زهرا ! افتخار می‌کنم . این شهادت همراه با تشنه‌کامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت،‌ این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن . دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم . تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمی‌خورد و دهانم خشک شده است . در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب می‌آورد و می‌ریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا می‌زد که بیا آب آورده‌ام . اعتنایی نکردم . دیدم لحن صدایش فرق می‌کند و دارد گریه می‌کند و می‌گوید : بیا آب آورده‌ام . مرا قسم می‌داد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم . عراقی‌ها هیچ‌ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمی‌خوردند . تا نام مبارکت حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) را برد ، طاقت نیاوردم . سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و می‌گوید : «بیا آب را ببر ! این دفعه با دفعات قبل فرق می‌کند». همین‌طور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم . لیوان دوم و سوم را هم آورد . یک مقدار حال آمدم . بلند شدم . او گفت : به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن ! گفتم : تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمی‌کنم . گفت : دیشب، نیمه‌شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت : چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی . الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم . ایشان فرمودند : به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آورده‌ای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد . فقط بگو لبيک يازهرا (س) حماسه‌های ناگفته (به روايت علی اكبر ابوترابی)، عبد المجيد رحمانيان، انتشارات پيام آزادگان، چاپ اول : ۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵-۱۲۷ 💕💜💕 ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯

قرار هرشبـمون♥️ . عاشقاۍ مهدے بخۅنیم تا میلیوݧ‌ها دعا خوندھ بشہ🌿 . 🌙 #گوش‌‌بدید‌نوازش‌رۅح‌رۅ🙂 التماس دعای فرج ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯