🌟در این قسمت از "یاد یار مهربان" (معرفی کتاب) گالری یاس با رمانی درباره امام عصر(عج) آشنا میشویم از زبان خود نویسنده.
📕 رمان "دوازدهم"
❇️❇️🌺❇️❇️
✍️علی موذنی، نویسنده رمان "دوازدهم" با اشاره به دغدغه های ذهنی خود در مورد نگارش این کتاب، گفت: امام زمان(ع) تمام کننده امامت و کلیددار امام است و چون حی حاضر هستند و شیعیان با ایشان دلبستگی روحی دارند، تصمیم به نوشتن در مورد ایشان گرفتم.
🔸 وی با بیان اینکه نگارش رمان "دوازدهم" از نظر تکنیکی برای من بسیار لذتبخش بود، تصریح کرد: این اثر امکان برخی بازیهای تکنیکی در روایت را به من داد که بسیار لذتبخش بود و من را به کشفیاتی درباره زاویه دید رساند که بسیار خوشایند بوده و در کل به خلق کاری متفاوت با سایر آثارم تاکنون منجر شد.
❇️❇️🌺❇️❇️
🌺👈کانال گالری یاس👇
🌺👉 @galeriyasrazeghi
🔸نمیدانم تکلیفم با مردی که هم تاریخی است هم معاصر، چیست؟ چگونه میتوان با شخصیتی چنین که موجودیتش در بستر زمان ادامه پیدا کرده و مثل هر بشر دیگری با طول عمری هفتاد - هشتاد ساله در تاریخ متوقف نشده است، کنار آمد؟
♻️♻️♻️
🔸چگونه سخت نیست در جایی که هر روز شاهد مرگ کسانی است که با آنها... پدرم که عمرش را داد به شما، من به حضور مادرم متکی شدم و وقتی پیمانه عمرم مادرم لبریز شد، در برابر دیدگان حیران دیگران، چند روزی با اتکا به عصای پدرم که این اواخر در دستان مادرم بود، راه میرفتم.
♻️♻️♻️
احساس این که کمرم مثل کمر پدرم درد میکند، احساس این که زانوهایم از شدت دردی که در زانوهای مادرم بود، ترک برداشتهاند، از پا انداخته بودم!
♻️♻️♻️
🌺👈کانال گالری یاس👇
🌺👉 @galeriyasrazeghi
چشم باران زده ی ...
کوچه به راه است هنوز
کاش آهنگ قدم هاتـ❤️ـ ...
به اینجا برسد
سلامحضرت دلبـ❤️ـر ....
#سلام
#شعر_مهدوی
#امام_زمان
🌺👈کانال گالری یاس👇
🌺👉 @galeriyasrazeghi
🌺#آهنگ_دلربایی
✍️دیر کرده ای
🌱شاید برای آمدنت دیر کردهای
وقتی نگاه آینه را پیر کردهای
🌱دیری است آسمان مرا شب گرفته است
خورشید من برای چه تأخیر کردهای؟
🌷🌷🌷
🌱این بارش بهاری من هم خلاصه شد
در آن دو قطره اشک که تبخیر کردهای
🌱قلب مرا شکستی و یادم نبود که
با تکههاش عاطفه تکثیر کرده ای
🌷🌷🌷
🌱با آتشی که داغ غم تو به دل زده
من را در عشق منشأ تأثیر کردهای
🌱وقتی که این همه ز غمت شکوه میکنم
شاید برای آمدنت دیر کردهای
🌷🌷🌷
🌺👈کانال گالری یاس👇
🌺👉 @galeriyasrazeghi
🌺#آهنگ_دلربایی
🍃🌼🍃
🍁عاشقی دردسری بود نمیدانستیم
حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم
🍁 پرگرفتیم ولی باز به دام افتادیم
شرط ، بی بال و پری بود نمیدانستیم
🍁 آسمان از تو خبر داشت ولی ما از تو
سهممان بی خبری بود نمیدانستیم
🍃🌼🍃
🍁 آب و جاروی در خانه ما شاهد بود
از تو بر ما گذري بود نمیدانستیم
🍁 اینهمه چشم به راهی نگرانم كرده
عاشقی دردسری بود نمیدانستیم
(صابر خراسانی)
🍃🌼🍃
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 @galeriyasrazeghi
‼️ او هم منتظر بود، منم منتظرم!!
💠مرحوم آقا سيد كريم محمودی، معروف به “سیدکریم کفاش” حدود شصت سال پيش در تهران زندگی میکرد.
💠يک دكه ی پينهدوزی و كفاشی داشت… حالات خاصی هم داشت!
💠نقل میكنند در تشرفی خدمت حضرت ولی عصر(ارواحنافداه) رسید و حضرت جای او را در بهشت نشونش دادند.
💠بلافاصله پرسید: «آقاجان شما هم آنجا هستيد؟» حضرت فرمودند: نه!
💠سيدكريم گفت: آقا منم اونجا را نمیخوام! جايی كه شما نباشی به چه درد من میخوره؟ بهشت من شمایی...
گفت: كدامين شهر زانها خوشتر است؟
گفت: آن شهـــــری كه در آن “دلبـــر” است
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 @galeriyasrazeghi
😔خـــــجالت میڪشم
اسمم را گذاشتــــــه ام : #مـــــنتظر
☝️امّا زمـانے ڪه
دفـــــتر انتظارم را ورق
میزنم مے بینم ؛
فضاے مجــــازے را بیشتر از امامم
میشناسم ! 😔
حتے گاهے صبح آفتاب نزده آنها را چِـــڪ میڪنم ...
امــــا عهــدم را نــــه...❗️
در قنوت نمازهایمان براے " مهدے فاطمه "
دعا ڪنیم ...💕
اللهمعجـللولیڪالفرج
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 @galeriyasrazeghi