🌿خدا جون چشم دیگه دروغ نمیگم.
🌺خداجون چشم دیگه به نامحرم نگاه نمی کنم.
🌿خداجون چشم دیگه احترام پدرو مادرم را نگه می دارم .
🌺خدا جون چشم دیگه با گناهانم چشمان یوسف زهرا رو گریون نمی کنم.
🌿خدا جون چشم بخاطر دوست داشتن تو دیگه آدم خوبی می شوم و به کسی بدی نمی کنم.
❤️خدا جون عاشقتم و بخاطر عشق به تو از لذت تمام گناهان می گذرم.❤️
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 @galeriyasrazeghi
🔹من زندگی خودم را میکنم و برایم مهم نیست چگونه قضاوت میشوم👍
چاقم، لاغرم، قد بلندم، کوتاه قدم،
سفیدم، سبزه ام همه به خودم مربوط است!
🔸مهم بودن یا نبودن رو فراموش کن
روزنامه ی روز شنبه زباله ی روز یکشنبه است
زندگی کن به شيوه خودت✅
با قوانين خودت✅
با باورها و ايمان قلبی خودت✅
مردم دلشان می خواهد
موضوعی برای گفتگو داشته باشند
برايشان فرقی نمی کند چگونه هستی...
هر جور که باشی، حرفی برای گفتن دارند,,,
شاد باش و از زندگی لذت ببر
🔹چه انتظاری از مردم داری؟
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 @galeriyasrazeghi
7.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ثوابهای عجیب برای خدمت مرد در خانه!
روایت جالبیه!
💫 آقایان حتما ببینند!💫
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 @galeriyasrazeghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ویژه مجردها🌹
🎥 آیا میتوان برای ازدواج استخاره گرفت؟؟
🔴 استاد_محمدی
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 @galeriyasrazeghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺❤️✨مجردها بدانند 💫
بهترین دختر و بهترین پسر برای ازدواج کیه؟!
حجت الاسلام پناهیان
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 @galeriyasrazeghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫آقایان بدانند💫
💠خانمها دنبال ارتباط کلامی هستند!
🔴 پیشنهاد_دانلود
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 @galeriyasrazeghi
💐 #یاد_یار_مهربان
📘 این گفتار: وضعیت بی عاری
🖋 به روایت : حامد جلالی
🌿🔻🌿
🍃رمان وضعیت بی عاری نوشته حامد جلالی در جغرافیای خوزستان از بازه زمانی پیش از انقلاب اسلامی تا شروع جنگ تحمیلی روایت میشود. این رمان حکایتگر تقابل است. روایت دوگانگی و استیصال انسان در میانه تقابل.
🍂ماجرای این رمان؛ داستان عشق دو جوان است با دو دین متفاوت. دختری مسلمان به نام حلیمه و پسری صابئی به نام رام. خود این علاقه با این تفاوت، سوژه جدیدی در ادبیات داستانی نیست لکن نحوه پرداخت به این موضوع مهم است و انتخاب صابئین با همه مختصاتی که دینشان دارد برای حضور در بخش مهمی از داستان.
🌿🌸🌿
🍃حلیمه و رام میانه عشق و اعتقاد ایستادهاند. تقابل عقل و عشق است. هر چند کفه این تقابلِ درونی در رام سنگینتر از حلیمه است اما به هر حال هر دوی آنها به ویژه در اوایل داستان با احساس گناه شدیدی دست و پنجه نرم میکنند.
🌿🌸🌿
🍂 تعدد راویان به شکست خطی زمان و روایت کمک کرده است. در کنار این موضوع با رفت و برگشتهای زمانی مواجه هستیم این موضوع میتواند به گم شدن روایت اصلی کمک کند اما راویان و خرده روایتها هر کدام در یک پلات کلی در خدمت کل رمان قرار میگیرند و انسجام کار از دست نمیرود.
🍃در اینجا باید به حضور قدرتمند لهجه اشاره کنم لهجه جنوبی در این رمان به سان یک شخصیت مستقل به درک فضا و جغرافیای خوزستان کمک شایانی کرده است.
🌿🔺🌿
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 @galeriyasrazeghi