گالری مریم بانو
حتما بیایید بگید بهم ک دوسدارید ماجرای این کارو بگم یانه😉
سلام
صبحتون درخشان ☀️
خب به احترام خیلیا ک اومدین پی وی و گفتید ماجرای این کلیپ رو بگم ،اومدم یاعلی بگم و بنویسم...
فقط قبلش یه نکنه:
راستش برام مهم بود ببینم نوشته هام رو دوست دارید یانه ومیخونید یانه و بیشتر این سوال رو از این جهت پرسیدم چون اینجا فضای مجازیه و ارتباط یه طرفه س گاهی یهو آدم رو وهم میگیره نکنه خل شدم و دارم با خودم حرف میزنم..
البته یواشکی بگم ک من باخود حرف زدن رو خل بودن نمیدونم🙃خیلی م کار خوبیه و کلی محاسن داره...شاید یه روز اینم نوشتم🤔😅
https://eitaa.com/galorymaryambano
من اینجام 👇
@maryam_gh144
قسمت اول:
قصه از جای تلخی شروع شد:
خبر...سیدحسن روزدن و دنیا دور سر من چرخید!
شایدم قصه از عقب تر بود...اونجا که من یکی دوماه قبل داشتم پرتره سید حسن رو کارمیکردم و آهنگ های حماسی لبنان رو گوش میدادم یا سوره یاسین میذاشتم و ته دلم برای سیدحسن آیه الکرسی...
راستش نه...آیه الکرسی نمیخوندم! اونقدر سیدحسن قهرمان من بود ک احساس میکردم نامیرا س!!!
هیچوقت خدا از زمین نمیگیرش!!! هیچوقت!
دنیا توسرم خراب شد با خبر شهادت سیدحسن😭
قشنگ از ته ته دلم میسوختم...و پر از خشم بودم.قهرمان یه عمرم رو کشته بودن و کسی کاری نمیکرد
وقتی عین گندم برشته بالا پایین میپریدم و با اطرافیانم بحث میکردم من دیگه برا انقلاب کار هنری نمیکنم پشت لبخندشون یه جور( برو باباحال داری یا میشناسیمت...حنا ت رنگ نداره هنوزم تو تیم خودمونی !)میدیدم...
ولی داغون بودم😭
خودم ک حال خودمو میفهمیدم...
من بچه ی قم م...زاده ی قم انقلابی!با پدرو مادری که تارو پودشون و خمیر وجودشون انقلاب و دین ه...شیر پاک خورده ی انقلابم... همیشه افتخارم بوده...یه عمر ب اندازه کم خودم م هنرم رو پاکار انقلاب خرج کرده بودم.
اولین بار یادمه چهارم ابتدایی برا روز دانش آموز طرح روزنامه دیواری مدرسه رو من یه زن چادری کشیدم ک داشت فریاد میکشید وازته دلش شعارمیداد...شاید تو عکسای راهپیمایی های انقلاب دیده باشیدش...
خلاصه ک بچهها دورهم جمع شده بودن قم و تهران ک برا سید حسن کار کنن
به همشون گفتم نمیام...اعتراف نکردم ولی کم آورده بودم😞
راهمو کشیدم رفتم حرم...آه حرم..😭هرقدربگم ک خداروشکر میکنم حرم رو دارم کم گفتم..
بقیه ش..
یکم صبر کنید👇
قسمت دوم:
ممنونم که صبر کردید تا دور بچرخم و سراز حرم در بیارم...
مثل اون شب.
خسته از کلاس اومدم نشستم همینجا و هی غر زدم...دلم آشوب بودو یه گلوله ی بغض داشت هی بزرگتر میشد ..میدونید اگر بغض بزرگ بشه دوتا چیز ممکنه اتفاق بیفته،گاهی اشک میشه و خب سبک میشی😭
ولی گاهی گلوله ی تانک میشه... سنگین و خشمناک...این کلمه ی خشمناک ترکیب خشمی اسفناک رو معنی میده😞🤦♀
بغض من همین دومی بود که یکی از بچهها زنگ زد.تردیدداشتم تو این حال جواب بدم.هرلحظه ممکن بود گلوله ی بغض من شلیک بشه و طفلی بااون روح لطیف هنریش حداقلش این بود که زخمی میشد...
ولی جواب دادم.
چون قراره خدابازبون بنده ها باهاشون حرف بزنه.فقط باید دنبال نشونه هابود.
گفت الووو مریم تهران نمیای ورکشاپ سید حسن؟
منفجرشدم:
بیکاری میری؟اینهمه رفتیم کارزدیم چی شد؟صدای ما به هیچ جا نمیرسه..ما نه رسانه داریم نه هیچچچچچی...هیچ کاری ازمون برنمیاد و اونایی هم ک ازشون کاری برمیاد ولمون کردن ...هی دارن مصلحت مصلحت میکنن
انگار ما مسخره ایم.
هی میریم دور هم کارمیزنیم و الکی دلمون رو خوش میکنیم که ماهم کاری انجام دادیم...ولی واقعیت اینه که به هیچ دردی نمیخوریم......وووووووووووو
گفتم...پشت هم و رگباری...هرچی اومد آرومم کنه نمیتونست حتی حرفمو ببره...این دهن بازشده بود و پیش همین حضرت معصومه که الآنم نشستم رو بروش.... گفتم و گفتم و گفتم...........
به نظرم بازم یکم صبرکنید😅
قسمت سوم:
صدای پشت تلفن حرف میزد ولی من فقط یه جاش روشنیدم:
کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه؟؟؟؟
خفه شدم....
واقعا میگماااا....تمام غرغرم خفه شد!
مثل همین نصفه شبی ک دارم مینویسم...ذهنم تانصفه شب درگیر شد:
مریم تو چیکاره ای؟کارت کجا پخش میشه و رسانه داری و نداری و الان سپاه میزنه نمیزنه و دولت همراهشه و نیست وملت هنوز انقلاب رو قبول دارن ندارن و ..........خب ؟توچیکاره ای؟
فردای اون روز,باسری افکنده رو به پایین😅
راهم روکشیدم و رفتم ورکشاپ و به دوستانی که سفتتتت میگفتم من دیگه نمیام یواش گفتم:سلام🤦♀
و😁😁😁قیافه های اینجوری تحویلم گرفتن ک دیدی گفتیم برمیگردی....
و اونروز ب بررسی چکارمیشه کرد و صحبت های تئوری گذشت.تو راه برگشت ک سربه هوا داشتم باز میرفتیم حرم و یهو موشک ها رو دیدم....انگار شهاب های آرزوی من بودن ک پرواز میکردن💫💫💫💫
میخواستم از خوشحالی جیغ بزنم...بالا پایین بپرم مثل اون تیکه ی فیلم لیلی بامن است دست بزنمو وادا درآرم....چمیدونم دوستمو که کنارم بود بچلونم...ولی خب هیچ کدوم رو انجام ندادم و سنگین و موقر رفتم در دامن عمه جان و نشستم یه دل سیییییییییر بغض دیشب روگریه کردم و معذرت خواهی از حرفای دیشب و مثل بچه ی آدم اومدیم این کلیپ رو پیدا کردیم و با قلبی مالامال از شادی کاراکتر هامو از هشت صبح تاهشت شب تموم کردم و ......
وقتی کلیپ رو تو کانال های چندین و چند هزارتایی میدیدم یا میشنیدم...هی میگفتم:
مریم!کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خرکی باشه😉😉😉😉
____________پ.ن
حکایت تاریخی کار خوبه خدا درست کنه رو برید سرچ بزنید اگر نخوندید بخونید .قشنگه😌
تمام🙏
https://eitaa.com/galorymaryambano
من همینجام اگر میخوایید چیزی بگید:🤦♀👇👇👇👇
@maryam_gh144
دلگیرترین قصهی پاییز همین است
باران بزند، شعر بیاید، تو نباشی...
____
امروز هی ابرها میان جلوی خورشید و ....
دوباره میرن!
انگار بادل من دارن بازی میکنن😔
____
اینقدر فکرو روحم درگیر قضیه های لبنان و جهان و آخرالزمان ه که دل و دماغ ندارم چیزی بذارم تو کانال...ولی دلم به بودنتون خوشه💔
____
#گالری_مریم_بانو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بلندشی ببینی همش خواب بوده و تو پاییز وسط مشق نوشتن خوابت برده😢
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
https://eitaa.com/galorymaryambano
من اینجام👇
@maryam_gh144
شبدر چه کم از لاله قرمز دارد
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید
واژه ها را باید شست
واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد
با همه مردم شهر ، زیر باران باید رفت
دوست را، زیر باران باید دید
عشق را، زیر باران باید جست...
#سهراب_سپهری
______
دلم بارون میخواد😢
https://eitaa.com/galorymaryambano
@maryam_gh144
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از نگاه زر شناسی جنگ جنگ قدرت است
طبق این قانون ابر قدرت ،ابر زر میزند!
👍🙏👍😊😊😅
https://eitaa.com/galorymaryambano
گاهی بعضی بهونه مثل تولد یه عزیز استعدادهای آدم رو شکوفا میکنه😅
کیف رو دوختم و
تا لحظه ی آخر داشتم نقاشی روی کیف رو تکمیل میکردم تا برق خوشحالی تو چشماش مزد خستگی هامو بده😌
#نقاشی_روی_پارچه
#تولدبازی
#هدیه_خاص
#فانتزی
#دخترونه
🎉🎉🎉🎉🎉
https://eitaa.com/galorymaryambano
شده شب زودبخوابی و صبح زود دیگه خوابت نیاد اما هی خودتو بزنی به خواب و هی از این ور به اون ور بشی و هی وول بزنی و دزدکی ساعتو نگا کنی و دلت شور همه ی کارهای هفت آسمونو بزنه اما پانشی و ریزریز وقت بکشی و ...........
همچین روزایی ک آسمون هم پر از ابر های دل گرفته ی پاییز باشه رو چیکار میکنی؟
☁️🌥☁️
____
پس کی سفره ی دلتو بازمیکنی و میباری؟؟؟
🌨🌨🌨
#طراحی
https://eitaa.com/galorymaryambano
راستش...آدمیزاد موجود عجیبیه!
وب نظر من هنرمندا یکم ...فقط یکم هااا😉عجیبترن!!!
مثلا وقتی بایدحرف بزنن...ممکنه حرفشون نیاد هنرشون اما راه بیفته بیاد یا وقتی باید هنرشونو نشون بدن ,قهرکنه یا ناز کنه یاخجالت بکشه و نیاد و تو هفت تا سوراخ قایم بشه!
گاهی م میاد اما اینقدر تلخ و ترش میاد ک نمیاومد بهتر بود شاید!
گاهی م خب انتظار نداری اما سیال و روان و جاری ....سرازیره و اصلا پا نداره تا روش بند بشه!!!
خلاصه که وسط هاگیر واگیر کارای جدی ,سفارش،تمرین،خونه ،زندگی،،،،بهتون توصیه میکنم یه کاغذی مدادی چیزی دم دست داشته باشید...شاید اصلا همون لحظه..ک خودتون نمیدونید کی میشه...یهو جیرینگی یه در بازشه و روح هنرمندتون تشریف فرما بشه!!!🚶♀🚶♀🚶♀
حکایت این مرغ شب منه...
که لای رنگهای اضافه ی کارای جدی م...جا خوش کرده بود و هربار رنگ اضافه می آوردم یه تیکه ش ظاهر میشد....
دوسش دارم،
اینجور وقتا ک یه نقاشی خودش خودش رو دعوت میکنه ک به دنیا بیاد ،احساس میکنم متولد شدم...💔
دوسدارم بدونم شما چجوری متولد میشید؟🤔
https://eitaa.com/galorymaryambano
اینکه یه عزیزی رو از دست بدی و بعدش بتونی شب ها بخوابی ، خیلی حقیقت سنگینی ه که شاید اولین بار با از دست دادن پدرم فهمیدم...😔
دوستم که چندسال قبل من این تجربه ی تلخ سراغش اومده بوددلداریم میداد ک مریم. حتی اگر شب بتونی باز بخوابی...ولی حفره ی تو دلت هیچ وقت پرنمیشه ...
جاش خالیه و درد داره...و تو روز های غم یا بخصوص روزهای شادی های بزرگ...اون حفره دهن باز میکنه...
سید حسن عزیزم...شهیدم😭😭😭
قهرمانم...
حفره ای که از نبودنت حس میکنم خیلی سیاه و تلخ ه....😭هنوز هم دهان بی رحمش بوی خون و دود و آتیش میده...😭
اما امید دارم به روزی که جشن پیروزی بزرگی بگیریم با خواهر برادر های لبنانیم و دستم رو بذارم رو قلبم و ببینم توی حفره ی خالی ش یه جوونه سبز شده که نوید بده تو با امام زمانم برمیگردی😭😭😭😭😭😭😭😭😭
#چهلم_سیدمقاومت
#سیدحسن_نصرالله
#نقاشی_روی_بوم
#رنگ_روغن
https://eitaa.com/galorymaryambano
گالری مریم بانو
سلام سلام
خیلی از دوستان ازم سراغ کلاس و دوره گذاشتن رو میگرفتن..😅
این دوره رو به امید خدا از همین هفته قصد داریم شروع کنیم..
اگر اطلاعات تکمیلی خواستید بیزحمت بیایید دایرکت 😌
سلام دوستان 🌸
بعضیها اومدن راجع به اینکه اصلا طراحی تحلیلی چی هست ازم پرسیدن🤔
اول براتون بگم ک پایه وبیس و مادر هنرهای تجسمی به اذعان بزرگان هنر،طراحی هست.
یعنی حتی یک طراح عکاس بهتری میتونه باشه چه برسه به نقاشی و تصویر گری😌
حالا برگردیم سر سوال
طراحی تحلیلی چیست؟
تاجایی ک من یاد گرفتم دوتا رویکرد داریم نسبت به آموزش طراحی
یکی رویکرد سنتی یعنی همون ک اکثرتون ازش فراری هستید😅
ازشکل دوبعدی کاسه کوزه شروع میشه تا برسه ب اجسام دیگه و جنسیت سازی و غیره و غیره
رویکرد آموزشی دیگه که درآکادمی های سوئیس تدریس میشه و اون بجای شروع ازشکل دوبعدی,از همون اول حجم اشیا رو در نظر میگیره و بخاطر همین فرم ها ی مدنظر رو در قالب مکعب استوانه و مخروط میبینه و غیره و غیره
به عبارت دیگه ما در این روش سعی میکنیم یاد بگیریم ک تحلیل درستی ازحجم شکل داشته باشیم تا بتونیم اون رو درست تر طراحی کنیم🌸
امیدوارم این توضیح براتون کاربردی و کمک کننده باشه☺️
ظرفیتمون برای کلاس محدوده و اگر مایل به ثبتنام یا کسب اطلاعات بیشتر هستید لطفاً سریعتر پیام بدید تا شرمنده تون نشم🙏
راستی اینکه کلاس در مکان مطمین و خوبی مثل حوزه هنری وباقیمت بسیار اندک و مصوب اونجا برگزار میشه رو ب نظرم قدربدونید😉
https://eitaa.com/galorymaryambano
@maryam_gh144
گالری مریم بانو
سلام سلام 🌸🌸
به تقاضای بعضی دوستان انشالله شروع کلاس از هفته بعدیه...
🌸🌸🌸
به روضه کار ندارم ؛
اما زمین کمی خیس است ،
خدا کند که کسی ، مادرش زمین نخورد ..
😭😞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عصر پاییز،کنج خونه،سکوت و چای؛
کنارجودی آبوت،آنشرلی،زنان کوچک یا بچههای کوه آلپ...
همینقدر نزدیک
همینقدر دور..............
https://eitaa.com/galorymaryambano