🌷چشمه باش
استاد شاگردانش را به یک گردش تفریحی به کوهستان برده بود .بعد از یک پیاده روی طولانی همه خسته و تشنه در کنار چشمه ای نشستند و تصمیم گرفتند استراحت کنند .
استاد به هریک از آنها لیوان آبی داد وار آنها خواست قبل از نوشیدن آب یک مشت نمک درون لیوان بریزند .شاگردان هم همین کار را کردند ولی هیچ یک نتوانستند اب را بنوشند چون خیلی شور بود .
بعد استاد مشتی نمک را داخل چشمه ریخت واز آنها خواست از آب چشمه بنوشندو همه از آب گوارای چشمه نوشیدند .
استاد پرسد :«ایا آب چشمه شور بود؟»وهمه گفتند:«نه ...آب بسیار خوش طعمی بود». استاد گفت :«رنج هایی که برای شما در این دنیا در نظر گرفته شده است نیز همین مشت نمک است نه بیشتر ونه کمتر ...این بستگی به شما دارد که لیوان آب باشید و یا چشمه که بتوانید رنج ها را در خود حل کنید . پس سعی کنید چشمه باشید تا بر رنج ها فائق آیید».
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
امروز در "پروژه" بودن مسمومیت دانش آموزان دختر تردیدی وجود ندارد!
اینکه دلار ۶۰ هزار تومانی ظرف چند روز و چند ساعت به ۵۴ هزار تومان میرسد "پروژه" بودن این نوسان قیمت را اثبات میکند. پروژهِ سقوط جمهوری اسلامی از بیرون با انتقام گیری از مردم! هزینه ها بر دوش مردم است.
➕علیرضا زادبر
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
16.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#جواد_طباطبایی تئوریسین نظریه مرگ اسلام
مُرد
#ایرانشهری که این جماعت سق میزدند را هم در این داستان #مهسا_امینی و پرچم هایی که بالا رفت دیدیم
سخنرانی استاد حسن عباسی در تاریخ
۱۳ بهمن ۱۳۹۷
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺️دوستان انقلابی!!! هشیار باشید.
مواظب باشید آب به آسیاب فتنهی ناکارآمدی دولت نریزیم؛ ناخواسته بذر ناامیدی در دل جامعه نپاشیم.
🔹 #شک_نکنیم که در جنگ دلار هم پیروز خواهیم شد فقط بصیرت و استقامت
🔸 #رهبر_معظم_انقلاب (حفظه الله): در #جنگ_اقتصادی هم پيروز خواهيم شد.
#کلیپ
#بصرت
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا نسبت به بوی گاز حساس باشید
گاز را وقتی روشن میکنید، به امان خدا رهایش نکنید
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴تولید محتوا یا انتشار محتوا ، مسئله این است!
❓آیا صحیح است که اکثر نیروهای انقلابی به انتشار محتوا بپردازند؟
❓اصلا ما چقدر نیرو برای انتشار محتوا نیاز داریم؟
❓اگر اکثریتِ نیروها فقط منتشر کننده باشند ، پس چه کسی محتوا تولید کند؟
💢آری... قطعا تعداد منتشر کنندگان محتوا باید از تولید کنندگان محتوا بیشتر باشد ، اما برای غلبهی فکری بر جریان های مخالف انقلاب باید بتوانیم #کلام_حق خود را در قالب های مختلف مثل متن کوتاه ، مقاله ، کتاب ، عکسنوشته ، فیلم ، سرود ، فیلم سینمایی و... بریزیم و به میزان زیاد تولید محتوا داشته باشیم تا انتشار دهندگان نیز به وظیفهی خود عمل کنند و دستشان برای انتشار باز باشد!
♨️هنگامی که این متن را میخوانید این سوال مهم را از خود بپرسید که ؛ «آیا تخصص تولید محتوا دارید؟» اگر پاسخ شما مثبت است پس شروع به تولید محتوا کنید و اگر منفی است از همین الان به فکر کسب تخصص [اعم از #تخصص_علمی و تخصص ساخت کلیپ یا عکس و...] برای تولید محتوا باشید!
🚫ما تولید کنندهی محتوا کم داریم!
✍ میلاد خورسندی
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
کلبه ای که در آن مهربانی هست و ساکنینش می خندند،
بهتر از کاخی است که در آن کدورت است و مردمانش دلتنگ هستند.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
📖
«در اعمال نيكو شتاب كنيد و از فرارسيدن مرگ ناگهانى بترسيد، زيرا آنچه از روزى كه از دست رفته، اميد بازگشت آن وجود دارد، اما عمر گذشته را نمى شود باز گرداند، آنچه را امروز از بهره ی دنيا كم شده مى توان فردا به دست آورد امّا آنچه ديروز از عمر گذشته، اميد به بازگشت آن نيست.»
[خطبه ی ١١۴]
🌌 #راه_روشن
/ نهج البلاغه
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «چایت را مـن شیرین می کـنم» ⏪ بخش ۸۷: نفس های عصبی ام کمی تند شد و صدایم کمی بلند.
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄
📚 «چایت را مـن شیرین می کـنم»
⏪ بخش ۸۸:
بیچاره برادر که نمیدانست سارای یک دنده و کله شق، امروز به حکم دل، بازی را رها کرده است. خدا مهربان تر از آن بود که فکرش را می کردم. یقیناً اگر تمام آن حرف ها امروز در امامزاده گفته نمی شد، من هنوز هم دلباخته ی آن مرد مغرور، تندیسش را در ذهنم نگاه می داشتم بر میدان عاشقی.
لبخند زدم و به چشمان غم زده اش خیره شدم، تا به یاد دارم، غصه ام را روزیِ روزهایش کرده بود این یگانه برادر. دیگر در اوج ناراحتی، لبخند به لب داشتم که در باقی مانده ی عمرم، خدا، مادر، دانیال، امامزاده و حتی پروین مهربان را دارم.
روی مبل های سالن نشستم. دانیال از پروین خواست تا برایم غذا گرم کند. اما من چای شیرین، با نان و پنیر می خواستم و پروین توی یک سینی، همان را آورد. دانیال کنارم نشست. چای را شیرین کرد و با مهربانی، لقمهای به دستم داد. خوردم. جرعه ای از چای و تکهای از لقمه ی نان و پنیر. نه! طعم دوست داشتنی نداشت. ساده ی ساده بود.
نفسی عمیق کشیدم و تبسمی تلخ، بر لبانم نشست. از خوردن دست کشیدم. دانیال اعتراض کرد. میدانست فایده ای ندارد، پس با تأسف سر تکان داد و با نگرانی نگاهم کرد.
باید نماز مغرب و عشا را می خواندم.
از جایم بلند شدم. صدایم زد. ایستادم.
ـــ سارا! یکی از همکارهام بعد از شام، با خونواده ش می آد واسه شب نشینی. مادر که مریضه، انتظاری ازش نمی ره. تو رو خدا تو دیگه نرو خودت رو تو اتاق حبس کن. از ظهر تا الآنم که خوابیدی، خستگیت حسابی در رفته. بیا و آبروی داداشت رو بخر، یه ساعت کنار خونواده ش بشین، یه وقت فکر نکنن که بی کس و کارم. یه لباس شیک و پوشیده هم تنت کن. می گم پوشیده چون بچه های نظامی همه شون مذهبی هستن. باشه؟ عاشقتم قورباغه ی سبز من!
لبخند زدم و با تکان سر خیالش را راحت کردم. دانیال برایم ارزشی، برابر تمام دنیا داشت. او به خودش اجازه نداد، حتی یک کلمه از مکالمات امروزم با حسام بپرسد.
بعد از نماز و شام، سراغ کمد لباس هایم رفتم. از مدتی قبل، سعی داشتم حجابم کامل باشد، هر چند که هنوز شیوه ی درستش را نمیشناختم. به پیراهنی بلند و یشمی که هنر دست های پروین و فاطمه خانم بود رضایت دادم. تنها لباس پوشیده ام به جز مانتو، همین پیراهن ساده و زیبا به حساب میآمد که در دوران مأموریت حسام برایم دوختند.
حالا باید چیزی سرم می کردم. نگاهی به بساط درون کمد انداختم، غیر از چند شال معمولی و تیره رنگ، چیزی پیدا نمی شد. به جز دو روسری. یکی آبی، دیگری معجونی از رنگ ها؛ یکی هدیه عاصم، دیگری پیشکش حسام. هر دو را مقابل چشمانم نگه داشتم. از دیدن روسری عاصم، بدبختی و ترس در کویر خاطراتم دوید. هنوز هم عطر تلخش را داشت، یک تلخی کشنده. تک تک ثانیه ها در سینمای حافظه ام اکران شد؛ از اولین مهربانی ها تا آخرین تلاش هایش برای کشتن حسام. خشمگین و مضطرب، روسری را میان انگشتانم فشردم و درون سطل زباله ی چوبی، کنار کمد پرت کردم.
چشمانم را بستم و نفسی عمیق کشیدم.
رایحه ی همیشگی حسام، از رنگ های روسری اش پرید و مشامم را قلقلک داد.
او و عاصم هر دو از عطرهای تلخ استفاده می کردند اما فرق میانشان، فاصله ی زمین را داشت تا آسمان. یکی دل می برد و دیگری دل می کند. چشم به هدیه اش دوختم، سلیقه ی خوبی داشت. اتفاقات امامزاده پنجه شد و به دلم چنگ زد. نفس هایم تند شد. باید به فراموشی می سپردمش. با خشم رو سری را داخل کمد پرت کردم، در را محکم بستم و به آن تکیه دادم. نگاهم، جاده ی پهن نور ماه را روی زمین اتاقم دنبال کرد. انتهایش به بن بست لباس یشمی رنگم، روی تخت می رسید. هیچ شال و روسری مناسبی در بساط نداشتم. جز هدیه ی آن مرد نظامی که هنوز رسم تنفرش را یاد نگرفته بودم. چاره ای نبود. آبروی دانیال از یک دلبستگی احمقانه و شکستگی عمیق غرور، مهم تر به نظر می رسید و این روسری، تنها دارایی زیبایم بود برای مرتب به نظر آمدن در این شب نشینی دوستانه.
روسری به دست و دودل، رو به روی آینه ایستادم. بزرگ بود و زیبا، با مخلوطی از رنگ های یک بسته مداد شمعی بیست و چهار رنگ. آن را روی سرم انداختم و گوشه ی صورتم سنجاقش زدم. با مداد قهوه ای، به ابروهای نصفه و نیمه ام نقش زدم و در آینه خودم را تماشا کردم.
مانند گذشته که نه، اما کمی زیبایی در چهره ی ماتم زده ام موج می زد و این را مدیون روسری خوش رنگ و لعاب آن مرد مغرور بودم. دانیال چند ضربه به در اتاق وارد کرد. لبخند روی لبش نشست.
ـــ چه عجب بابا! ما شما رو دوباره خوشکل دیدیم. اون ها چیه از صبح تا شب تو خونه می پوشی؟ نکنه لباسای مامان بزرگ خدا بیامرز رو از زیرزمین کش رفتی و دم به دقیقه تنت می کنی؟
⏪ ادامه دارد...
.................................
🌳 #بوستان_داستان
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴جلوی کلیسای متحد مسیح در ایالت اوهایو، بنری نصب شده که در آن نوشته:
ضمایری که خدا از آنها در کتاب انجیل استفاده کرده، صرفاً «آنها یا آنان» بوده است. این ضمایر، جنسیت افراد را برای ازدواج در کتاب مقدس نشان نمیدهد.
پ.ن: حالا فهمیدید برای چی نسخههای خطی واسناد رسمی رو میدزدند؟
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴 گوشه ای از بی شرفی براندازها در ماجرای خرابکاریها! حمله کنندگان به دانش آموزان دختر همین قماش هستند
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
11.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی سردار حاجی زاده به فرمانده هوافضای روسیه دلداری میده و میگه نترس عزیزم نترس🇮🇷😁